جـــرس: در آستانه پنجم اکتبر، روز جهانی معلمان، هاشم خواستار، معلم معترضی که از تابستان سال گذشته در زندان به سر می برد، طی نامه ای به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، دبیر کل EI(سازمان جهانی معلمان) و همچنین فرهنگیان ایران، موارد متعدد نقض حقوق بشر و حقوق انسانی شهروندان و زندانیان در ایران را برشمرد و مورد اعتراض قرار داد.
هاشم خواستار – معلم ۶٨ سالهی زندانی- که از شهریور ماه گذشته در مشهد ربوده و به بازداشتگاه اداره اطلاعات آن شهر برده شده بود، از سوی دادگاه انقلاب مشهد ابتدائا به شش سال و سپس دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
حکم ابلاغ شده به خواستار، "اقدام علیه امنیت ملی" و مواردی دیگر همچون "کمک به برگزاری مراسم ادوار تحکیم و دانشجویان عضو تحکیم وحدت و ارتباط با اعضای جنبش دانشجویی" بوده و از سال گذشته تا کنون – علیرغم بیماری های آرتروز و ناراحتی های گوارشی و فشار خون- از مرخصی محروم بوده است.
این معلم زندانی در نامه خود، با توجه به فرارسیدن ۵ اکتبر (۱٣ مهر) "روز جهانی معلمان"، فردای آن روز را "روز دموکراسی" نام گذاری کرده و از فرهنگیان، دانشجویان و خبرنگاران خواسته است، تا در آن روز، دموکراسی با نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد، گرامی داشته شود."
متن نامه سید هاشم خواستار از زندان وکیل آباد مشهد به شورای حقوق بشر، دبیر کل EI و فرهنگیان ایران، که اختصاصا در اختیار جرس قرار گرفته، به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
با درود و سلام بر همکاران فرهنگی لازم دیدم که چند جمله ای برای همکاران به مناسبت اول مهر و ۱٣مهر روز جهانی معلمان از داخل زندان بنویسم, البته من کوچکتر از آن بوده که خواسته باشم برای همکاران تعیین تکلیف کنم. همکاران شما در شرایطی پا به کلاس درس می گذارید که جوانان در آتش اعتیاد, فقر, بیکاری, فحشا, طلاق و ..... می سوزند. ما باید قبول کنیم که از ملت جدا نبوده و منافع فرهنگیان از منافع ملت جدا نیست. اگر ملتی به قله های رفیع توسعه ی اقتصادی, سیاسی, فرهنگی, اجتماعی و ورزشی برسد مسلمآ ابتدا در اموزش و پرورش تحول عمیق صورت گرفته که نتایجش را بخشهای دیگر جامعه دیده است. اکنون با این استدلال که منافع معلم از منافع ملت جدا نیست این نامه را ادامه می دهم.
چرا در این سی و دو سالی که از انقلاب میگذرد اکثر کشورها از جمله شرق آسیا (بغیر از کره ی شمالی) و امریکای لاتین که از ما عقب تر بودند اکنون جزو کشورهای توسعه یافته هستند؟!! کارگران کره جنوبی تا دو سال بعد از انقلاب در ایران کارگری میکردند اما اکنون با خرید نفت و گاز از ما جزو ده کشور صنعتی دنیا هستند چرا؟؟
آیا روزی اگر همچون روزی که آلمان شرقی با آلمان غربی یکی شد چنانچه کره شمالی با کره جنوبی یکی شود (که حتمآ روزی خواهد شد) آیا کره شمالی یک هدیه ای,کارخانه ای به مردم کره خواهد داد که مردم کره به آن افتخار کنند؟ یا تمام آن کارخانه جات را همچون بلوک شوروی به عنوان آهن قراضه در کوره ذوب خواهند کرد؟ آیا کره شمالی با داشتن بمب اتم و فقر شدید مردمش برای ملتش استقلال و امنیت به وجود آورده است؟ آیا استقلال کشورهایی مثل کره شمالی انسان را به یاد داستان مثنوی مولانا نمی اندازد که مردی برروی مردی ناگاه چشمش به دشنه ای بر کمر مرد مفعول افتاد. مرد فاعل پرسید این چیست؟ مرد گفت: دشنه که اگرکسی نظر سویی به من داشته باشد با این دشنه شکمش را پاره کنم. مرد فاعل گفت: الحمدالله من نظر سویی ندارم.
۲۵/خرداد/۱٣٨٨ در پارک ملت مشهد هنگام تظاهرات مردم به نتیجه انتخابات, با اتهام اقدام علیه امنیت داخلی کشور دستگیر و با استناد به
۱- برگزاری بزرگداشت دکتر مصدق در خانه (رژیم شاه از زنده مصدق می ترسید اکنون از مرده اش هم میترسند)
۲- تبلیغ درباره برابری زن ومرد (می گفتم چرا بیضه چپ مرد اگر در تصادف یا دعوا از بین برود درحالی که از نظر جنسی و تولید مثل برایش مشکلی پیش نمی آید دو سوم دیه و اگر زن کشته شود نصف دیه تعلق می گیرد.
٣- دعوت از طاهر احمدزاده جهت گفتن خاطرات رژیم شاه به خانه. تو می خواستی بزرگداشت دو فرزند شهیدش مسعود و مجید را بگیری (طاهر احمدزاده اولین استاندار خراسان بعد از انقلاب, با آقای خامنه ای در منزل آقای شانه چی در تهران بودند که مسعود چریک وارد شده و رد پایش به علت عرق پا که نتوانسته کفشش را در بیاورد بر روی ملافه باقی مانده که آقای خامنه ای میگوید این رد پنجه شیر است)
۴- سرکشی از خانواده های زندانیان سیاسی. اسلام برای کرامت انسانی امده اما خانواده زندانی چنان باید تحت فشار قرار بگیرند که به عجز و ناله بیفتند تا رآفت نظام شامل حالشان شود)
۵- به اعتصاب کشاندن معلمان از طریق کانون صنفی فرهنگیان خراسان.
۶- بودن در پارک ملت همزمان با تظاهرات اعتراض امیز مردم به نتایج انتخابات.
هرکدام از موارد بالا یک سال جمعآ شش سال زندان. سوال: جرم من اقدام علیه امنیت است, اقدام علیه امنیت چه کسانی؟ کدام بنا را میسازند که مانع انجام آن هستیم؟ مواظب باشند از بالای این سازه به پایین سقوط نکنند و یا سازه بر روی سرشان خراب نشود. فساد اداری و فساد قضایی در ایران بیداد می کند و در رتبه بندی کشورها درپایین جدول قرار داریم و نمره ایران از بیست کمتر از یک و نیم است چرا؟!
من معلم مگر گچ و تخته پاک کن دزدیده باشم اعتراض به فساد در سیستم کرده ام در زندان هستم. پس پیروان چه کسانی و یا طرفداران چه ایده ای این همه فساد کرده اند که رتبه ایران به قول عوام از در عقب صندلی جلو است. همکاران محترم لطفآ دفاعیات اینجانب را که برای دادگاه اداری نوشته ام و رتبه های ایران را برروی سایت ببرند. در تمام زمینه ها تورم, مسایل زیست محیطی طلاق, اعتیاد, اقتصاد بسته و.... در پایین جدول در کنار کشورهایی مثل افغانستان و سومالی و زیمباوه هستیم.
اکنون مبحث قضات از روزنامه .... ۷/۴/۱٣٨۹ توجه کنید.
ایسنا: محمد دهقان نماینده مجلس: گزینش قضات مناسب اداره این قوه نیست وی تعداد زیاد قضات کشور نسبت به دیگر کشورها را تآمل برانگیز دانست و ادامه داد هندوستان با یک ملیارد و صد میلیون جمعیت ٨۱۵ قاضی دارد ولی در ایران با هفتاد میلیون جمعیت ۹۰۰۰ قاضی داریم. با نگاهی به رادیو و تلویزیون می بینیم چقدر مسئولان به همدیگر دسته گل می دهند و دوست دارند همچون دانش آموزان برگه های امتحانی را خودشان تصحیح و به خودشان نمره ۲۰ بدهند اما این یکی از دستشان در رفته. سئوال اینجاست آیا قضات کم کاری می کنند یا تعداد مجرمان زیاد است.
البته من در زندان می بینم و می شنوم که هر روز با اتوبوس و مینی بوس و سواری متهمان را به دادگاه ها می برند. قبلا فقط در خیابان چهارطبقه(خیابان مدرس) یک دادگاه داشتیم حالا در هر گوشه ای از مشهد یک دادگاه داریم؟ هندوستان ۶۲ سال است که از انگلیس مستقل و رابطه اش را هم با آن قطع نکرده و بزرگترین دموکراسی دنیا را دارد و ما هم ۱۰۴ سال پیش از آن مشروطه و ٣۲ سال است که دموکراسی دینی داریم. آنها اکثرا پیرو مذهب هندو و ما اکثرا مسلمان و شیعه هستیم. آنها نفت و گاز از ما می خرند و بمب اتم دارند بدون اینکه تحریم شوند و حتی آمریکا در غنی سازی اورانیوم به آنها کمک می کند ولی ما زعفران نخورده لبهایمان زرد است. آنها در منطقه تشنج ایجاد نمی کنند و با هفتاد و دو ملت و مذاهب مختلف و زبانهای گوناگون از طریق پارلمان کشوری متحد و به جرات می توان گفت جزو کشورهای صنعتی دنیا هستند. اما ما.... مشکل در کجاست؟! چرا؟!ما برای هفتاد میلیون فقط باید ۵۴ قاضی می داشتیم.
جالب اینجاست آقای اژه ای دادستان کل کشور مرداد ماه تقاضای افزایش قاضی برای دادسراها کرده. نکند مردم کشور ما با داشتن رهبران دینی همه در صف ورود به بهشت هستند. در صف هم انواع جرمها و خلافهارا انجام میدهند تا زودتر وارد بهشت شوند و خدا هم میگوید هر موقع صفتان منظم و بدون تشنج و خلاف بود در بهشت را باز میکنم. واگر نه چه شده که چنین آتشی به مملکت افتاده است؟!
در تمام بندها که بودم زندانیان از اینکه شکنجه شده بودند شکایت داشتند و برای همدیگر تعریف می کردند و بازجوها در تمام نهادهایی که با متهم سر و کار دارند زندانی سیاسی و عادی را شکنجه می دهند.
یادم هست در بند قرنطینه یکی از زندانیها را جهت بازجویی برای یک هفته بردند زمانی که برگشت کج کج راه می رفت یکی از زندانیها پرسید اقا مرتضی چرا کج کج راه میروی؟! گفت: ای برادر اینقدر تو پاچم کردند که کج کج راه میروم. به نظر شما تنها متهم قربانی است و بازجو قربانی نیست؟ با این همه مجرمی که در مملکت وجود دارد علیرغم افزایش بازجوها راه دیگری برای کوتاه کردن زمان بازجویی و به نتیجه رسیدن وجود دارد؟! آیا بازجو با شکنجه متهمان آثار شکنجه را به جامعه و خانواده اش منتقل نمی کند؟! آیا در درازمدت احتمال اینکه به بیماری روحی و روانی دچار شود وجود ندارد؟!
اکثر متهمان به قاضی می گویند که شکنجه شده اند و قاضی کاری انجام نمی دهد. در کشورهایی چون آمریکا و انگلیس قضاوت قضات بر اساس رویه است اگر پنجاه سال دیگر پرونده های مجرمین فعلی را از بایگانی در بیاورند و بر اساس آن حکم بدهند چه خواهد شد؟! آیا افرادی که ۲ تا ۵ سال زندان دارند در کنار کسانی که مظنون به قتل یا حکم اعدام گرفته اند (هفته پیش تخت بالایی مرا از کشور غنا به نام اکاسی اکابه اعدام کردند) شکنجه نیست؟
۲٣/۴/۱٣٨۹ روزنامه .... کار مفید در دستگاههای دولتی ایران ۲۹ دقیقه و در ژاپن ۵ساعت و ۱۷ دقیقه است. چرا؟ مگر آنها چهار دست دارند که ما دو دست داریم؟ کار مفید روزانه انها یازده برابر ما است چرا؟ نکند دست آمریکا در کار است که ما کار نکنیم چون همه چیز را به آمریکا نسبت می دهیم. برق و راه آهن (نشانی از صنعت) همزمان به کشور ما و ژاپن آمد چرا ژاپن با خرید نفت و گاز و سایر مواد اولیه از ما به اینجا رسیده و ما با داشتن نفت و گاز و سایر مواد اولیه و با داشتن این همه نعمتهای خدادادی روی زمین و زیر زمین به اینجا؟!
در ژاپن نفر اول مملکت امپراطور هیچکاره و قدرت مردم از طریق احزاب در پارلمان به وسیله نخست وزیر اعمال می شود. در کشور ما در رژیم شاه و رژیم جمهوری اسلامی نفر اول همه کاره است. در اروپا سه انقلاب در شرق و غرب اروپا صورت گرفت انگلیس به سال ۱۶٨٨ و فرانسه ۱۷٨۹ و روسیه ۱۹۱۷ و در هر سه کشور پادشاه را کشتند و به سمت دموکراسی (به غیر از روسیه) رفتند و این عبرتی شد برای سایر کشورهای اروپایی که بدون انقلاب, حاکمان دموکراسی را قبول کردند. اما در کشور ما ایران دو انقلاب صورت گرفته اما هنوز دموکراسی نداریم چرا؟! در انقلاب سفید شاه در سال ۱٣۴۱ با اصلاحات ارضی, روستاها خالی و کشاورزان جذب صنایع مونتاژ و یا حاشیه نشین شهرها شدند (کتاب غرب زدگی جلال ال احمد) و در انقلاب ۱٣۵۷ شدیدا روستاها خالی و روستاییان حاشیه نشین شهرها شدند. از جمله مشهد, قبل از انقلاب ۷۰ هزار حاشیه نشین داشت و اکنون بقول دولت مردان ٨۵۰ هزار نفر یعنی حاشیه نشینی ۱۲ برابر شده. چرا؟!
حاشیه نشین به چه کسانی می گویند و از مظاهر تمدن جدید چه دارند؟ آیا بهداشت, آموزش و پرورش, خانه های مستحکم و خیابانهای استاندارد دارند؟ اشتغال, اعتیاد و مواد مخدر و بزهکاری مثل دزدی و تجاوز به عنف و.... در بین آنها چگونه است؟!! ابن خلدون میگوید: هر رژیم که روی کار می آید در ابتدا چون مشروعیتش را از مردم می گیرد مردم پشتیبانش هستند بتدریج که مشروعیتش را از دست می دهد وابسته به نیروی نظامی می شود و سپس مردم شورش کرده و آن را از بین می برند. اما کشورها با دموکراسی این مشکل بزرگ را حل کرده اند. به محض اینکه یک حزب یا نخست وزیر و یا رییس جمهور مشروعیتش را از دست داد مردم به او رای نداده و دیگری را انتخاب می کنند, اکنون کشور ما چگونه است؟!
کشورهای دارای دموکراسی (NGO) ها را تقویت و یا به مردم در تاسیس آن کمک می کنند و بالعکس حکومتهای دیکتاتوری دشمن (NGO) ها هستند. در کشور ما چگونه است؟!! در کشورهای دموکراتیک (دارای دموکراسی) محبوبیت حاکمان از طریق صندوق های رای سنجیده می شود و در حکومتهای دیکتاتوری, زمان ورود به شهرها مردم را جهت استقبال بسیج می کنند چرا؟! انقلاب یا اصلاح؟!! به نظر شما حکومتها انقلاب را بر مردم تحمیل کرده یعنی راهی به جز انقلاب برای مردم نمی گذارند؟!! یا مردم انقلاب را بر حکومتها تحمیل کرده و موانع تکامل را از جلو راهشان برمی دارند؟!! مثال آب داخل حوض بسیار گندیده است می شود. یک دفعه آب داخل حوض را خالی و و حوض را می شویند و پر از آب می کنند که آب آن قابل خوردن باشد یا آب را از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج تا آب بتدریج زلال و قابل آشامیدن شود.
دولتها کدام راه را می توانند انتخاب کنند؟!! ملتها کدام راه را می توانند انتخاب کنند؟!! در حکومتهای دموکراتیک اتحادیه معلمان و اتحادیه حقوقدانان بالاترین قدرت را دارند و.... در مشهد حقوقدانان می ترسیدند وکالت مرا به عهده گیرند چرا؟!!
رمز جاودانگی علی (ع): در نامه به مالک اشتر که سازمان ملل به عنوان سند حقوق بشر منتشر کرد: ای مالک مردم بر دو گونه اند یا برادر دینی تو اند یا در خلفت با تو برابرند و حالا در ایران.... چرا کارخانه دشمن تراشی حکومت در داخل و خارج بسیار خوب عمل میکند؟!! در اتاقی که من زندانی هستم سه بهایی زندانی هستند در حالیکه اجازه تحصیل در دانشگاه را بهاییان نداشته (ماده ۲ جهانی حقوق بشر: .... آموزش عالی باید با شرایط متساوی و کامل به روی همه باز باشد تا همه بنا به استعداد خود بتوانند از ان بهره بگیرند و....) و مالیات داده و به سربازی می روند و جرمشان فقط سازماندهی جامعه بهاییت از نظر تربیتی و اجتماعی است و کاری به سیاست و دولت ندارند و اگر کسی بپرسد دین شما چیست و آنها برای او بیان کنند تبلیغ حساب شده و جرم است. (ماده ۱٨ جهانی حقوق بشر: هر کسی حق دارد از آزادی فکر, وجدان و مذهب بهره مند شود این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده است و....)
پنج خانم بهایی در زندان زنان و دو نفر در راه که به زندان بیایند سه پیرمرد که مرتب قرص خورده و مثل من تلوتلو می خورند چون یکی جشن تولد نوه یک ساله اش را گرفته و پدربزرگ این بچه در سال ۱٣۶۷ اعدام شده و اینها در جمع یادی از او کرده اند نزدیک دو سال است که در زندان بلاتکلیف هستند. دو مولوی (روحانی اهل تسنن) که جرمشان سخنرانی است البته هشت نفر هم در طبقه بالا زندانی هستند (ماده ۱۹ حقوق بشر: هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل ان است که از داشتن عقاید خود بیم و هراسی نداشته باشند و....) سه جاسوس (که یکی ظاهرا آزاد شده) از کشورهای منطقه که از نظر مالی آنقدر ضعیف هستند که گدایی می کنند و سواد یکی چهار کلاس است و می گوید شهر کراچی ۶۷ میلیون جمعیت دارد به او می گوییم ایالت کراچی ممکن است ۶۷ میلیون جمعیت داشته باشد ولی شهری در دنیا ۶۷ میلیون جمعیت ندارد قبول نمی کند. حالا او جاسوس باشد چه کاری میتواند بکند؟!!
به نظر شما من در کناراین هم بندیها نباید شرمنده باشم؟!!
کارخانه دشمن تراشی خارجی ایران را هم از دوستانی که در جهان دارد می توانیم بشناسیم سوریه, ونزوئلا, زیمباوه, کومور, گویان, نیکاراگوئه که با ذره بین باید آنها را برروی نقشه پیدا کنیم حالا از این کشورها چی می تواند به ما برسد غیر از اینکه ما باید به آنها نیز باج دهیم که بگوئیم ما هم در دنیا دوست داریم؟!! آیا زمانیکه دارویی را مکرر استفاده کردیم و جواب نداد در فکر تعویض دارو و پزشک قرار نمی گیریم و اکنون...
اینکه سید جمال الدین اسد آبادی گفته در غرب اسلام را دیدم و مسلمان ندیدم و در ایران مسلمان دیدم و اسلام را ندیدم شهامت داشته باشیم و قبول کنیم اسلام همان آزادی و دموکراسی است و پیامبران برای آزادی انسانها از سلطه آمده اند. آیا ما در زندان نیستیم؟!! نمی گویند بیایید همچون ما فکر کنید یا سکوت کنید؟!! این سلطه نیست پس چیست؟!! ما ز قران مغز را برداشتیم پوست را بهر خران بگذاشتیم (مولانا).
همکاران گرامی حرف زیاد است به عمل کار بر آید به سخنرانی نیست. چه باید کرد؟ باید آگاهی ها را افزایش داد. ملت آگاه سلطه پذیر نیست. اگاه بودن ملت به حقوق دولت و خودش, هزینه های رسیدن به دموکراسی را کم می کند. ای وطن, ای ایران چقدر دوست دارم در مقابل ۷۰ میلیون با صدای بلند زار, زار گریه کنم و بگویم دوستت دارم. اگر هزار بار بمیرم و هزار با زنده شوم و اعدام شوم باز همین راه را خواهم رفت. آرزو دارم که یک (NGO) بنام بنیاد دموکراسی و صلح تشکیل دهم.
من نوه ام را که ۲۰ ماهه است را خیلی دوست دارم, او از پشت کابین ملاقات با دهان و دستان کوچکش بوس می فرستد و من در عوض به او قول داده ام که پدربزرگها کار ناتمامشان را تمام کنند که آنها دیگر به خاطر ازادی و دموکراسی به زندان نیایند. آقای بسیجی, آقای پاسدار, آقای اطلاعاتی! تو نمی خواهی این مملکت آباد و صنعتی شود؟ آیا می دانی زمین خدا که آباد و پر نعمت باشد نمادی از خدا است.
همکاران: بزرگترین اهرم فشار حکومتهای خودکامه قطع شریان اقتصادی آزادیخواهان است. شنیده ام حقوق آقای رسول بداقی را قطع کرده اند (در حالیکه خوارج با علی جنگیدند حقوقشان را قطع نکرد) و از وضعیت آقای اسدی (در کرج) و آقای باقری و دیگران خبر ندارم و گله دارم چرا من را با خبر نمی کنید. با کمی فکر می دانید امروز در دوران گذر به دموکراسی هر کس یک تومان کمک کند از یک میلیون فردا ارزش آن بیشتر است.
دوستان, راه آزادی و دموکراسی را در یابید.درآمد نفت باید متعلق به تمام نسلها باشد اما متاسفانه نه تنها برای نسلهای بعدی پس انداز نمی شود که عامل بدبختی نسلهای گذشته و فعلی شده. اگر دولت بودجه اش را از مالیات مردم تامین می کرد به خدا قسم مردم آجرهای ساختمان های دولتی را در می آ وردند که چرا مالیاتهای ما را حیف و میل می کنند. روز ۵ اکتبر برابر ۱٣ مهر روز جهانی معلمان را به شما تبریک می گویم و روز ۶ اکتبر برابر ۱۴ مهر بعد از روز جهانی معلمان را روز دموکراسی نام گذاری می کنم از همکاران فرهنگی و دانشجویان (من نه تنها دست دانشجویان که پای انها را نیز می بوسم که جوانیشان را در خدمت آزادی و دموکراسی قرار داده اند) و خبرنگاران( دست خبرنگاران را نیز می بوسم که همیشه در نوک پیکان برای برخورد با دشمنان آزادی هستند) می خواهم تا هرچه بهتر روز دموکراسی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد گرامی داشته شود و در نتیجه آزادی و دموکراسی به مردم معرفی و نهادینه شود که نجات ایران در آزادی و دموکراسی است. دموکراسی بالاترین دستاورد بشریت و از هر اختراع و اکتشافی بالاتراست.
رونوشت برای دبیر کل محترم
فرد ون لیان EI
هاشم خواستار – معلم ۶٨ سالهی زندانی- که از شهریور ماه گذشته در مشهد ربوده و به بازداشتگاه اداره اطلاعات آن شهر برده شده بود، از سوی دادگاه انقلاب مشهد ابتدائا به شش سال و سپس دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
حکم ابلاغ شده به خواستار، "اقدام علیه امنیت ملی" و مواردی دیگر همچون "کمک به برگزاری مراسم ادوار تحکیم و دانشجویان عضو تحکیم وحدت و ارتباط با اعضای جنبش دانشجویی" بوده و از سال گذشته تا کنون – علیرغم بیماری های آرتروز و ناراحتی های گوارشی و فشار خون- از مرخصی محروم بوده است.
این معلم زندانی در نامه خود، با توجه به فرارسیدن ۵ اکتبر (۱٣ مهر) "روز جهانی معلمان"، فردای آن روز را "روز دموکراسی" نام گذاری کرده و از فرهنگیان، دانشجویان و خبرنگاران خواسته است، تا در آن روز، دموکراسی با نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد، گرامی داشته شود."
متن نامه سید هاشم خواستار از زندان وکیل آباد مشهد به شورای حقوق بشر، دبیر کل EI و فرهنگیان ایران، که اختصاصا در اختیار جرس قرار گرفته، به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
با درود و سلام بر همکاران فرهنگی لازم دیدم که چند جمله ای برای همکاران به مناسبت اول مهر و ۱٣مهر روز جهانی معلمان از داخل زندان بنویسم, البته من کوچکتر از آن بوده که خواسته باشم برای همکاران تعیین تکلیف کنم. همکاران شما در شرایطی پا به کلاس درس می گذارید که جوانان در آتش اعتیاد, فقر, بیکاری, فحشا, طلاق و ..... می سوزند. ما باید قبول کنیم که از ملت جدا نبوده و منافع فرهنگیان از منافع ملت جدا نیست. اگر ملتی به قله های رفیع توسعه ی اقتصادی, سیاسی, فرهنگی, اجتماعی و ورزشی برسد مسلمآ ابتدا در اموزش و پرورش تحول عمیق صورت گرفته که نتایجش را بخشهای دیگر جامعه دیده است. اکنون با این استدلال که منافع معلم از منافع ملت جدا نیست این نامه را ادامه می دهم.
چرا در این سی و دو سالی که از انقلاب میگذرد اکثر کشورها از جمله شرق آسیا (بغیر از کره ی شمالی) و امریکای لاتین که از ما عقب تر بودند اکنون جزو کشورهای توسعه یافته هستند؟!! کارگران کره جنوبی تا دو سال بعد از انقلاب در ایران کارگری میکردند اما اکنون با خرید نفت و گاز از ما جزو ده کشور صنعتی دنیا هستند چرا؟؟
آیا روزی اگر همچون روزی که آلمان شرقی با آلمان غربی یکی شد چنانچه کره شمالی با کره جنوبی یکی شود (که حتمآ روزی خواهد شد) آیا کره شمالی یک هدیه ای,کارخانه ای به مردم کره خواهد داد که مردم کره به آن افتخار کنند؟ یا تمام آن کارخانه جات را همچون بلوک شوروی به عنوان آهن قراضه در کوره ذوب خواهند کرد؟ آیا کره شمالی با داشتن بمب اتم و فقر شدید مردمش برای ملتش استقلال و امنیت به وجود آورده است؟ آیا استقلال کشورهایی مثل کره شمالی انسان را به یاد داستان مثنوی مولانا نمی اندازد که مردی برروی مردی ناگاه چشمش به دشنه ای بر کمر مرد مفعول افتاد. مرد فاعل پرسید این چیست؟ مرد گفت: دشنه که اگرکسی نظر سویی به من داشته باشد با این دشنه شکمش را پاره کنم. مرد فاعل گفت: الحمدالله من نظر سویی ندارم.
۲۵/خرداد/۱٣٨٨ در پارک ملت مشهد هنگام تظاهرات مردم به نتیجه انتخابات, با اتهام اقدام علیه امنیت داخلی کشور دستگیر و با استناد به
۱- برگزاری بزرگداشت دکتر مصدق در خانه (رژیم شاه از زنده مصدق می ترسید اکنون از مرده اش هم میترسند)
۲- تبلیغ درباره برابری زن ومرد (می گفتم چرا بیضه چپ مرد اگر در تصادف یا دعوا از بین برود درحالی که از نظر جنسی و تولید مثل برایش مشکلی پیش نمی آید دو سوم دیه و اگر زن کشته شود نصف دیه تعلق می گیرد.
٣- دعوت از طاهر احمدزاده جهت گفتن خاطرات رژیم شاه به خانه. تو می خواستی بزرگداشت دو فرزند شهیدش مسعود و مجید را بگیری (طاهر احمدزاده اولین استاندار خراسان بعد از انقلاب, با آقای خامنه ای در منزل آقای شانه چی در تهران بودند که مسعود چریک وارد شده و رد پایش به علت عرق پا که نتوانسته کفشش را در بیاورد بر روی ملافه باقی مانده که آقای خامنه ای میگوید این رد پنجه شیر است)
۴- سرکشی از خانواده های زندانیان سیاسی. اسلام برای کرامت انسانی امده اما خانواده زندانی چنان باید تحت فشار قرار بگیرند که به عجز و ناله بیفتند تا رآفت نظام شامل حالشان شود)
۵- به اعتصاب کشاندن معلمان از طریق کانون صنفی فرهنگیان خراسان.
۶- بودن در پارک ملت همزمان با تظاهرات اعتراض امیز مردم به نتایج انتخابات.
هرکدام از موارد بالا یک سال جمعآ شش سال زندان. سوال: جرم من اقدام علیه امنیت است, اقدام علیه امنیت چه کسانی؟ کدام بنا را میسازند که مانع انجام آن هستیم؟ مواظب باشند از بالای این سازه به پایین سقوط نکنند و یا سازه بر روی سرشان خراب نشود. فساد اداری و فساد قضایی در ایران بیداد می کند و در رتبه بندی کشورها درپایین جدول قرار داریم و نمره ایران از بیست کمتر از یک و نیم است چرا؟!
من معلم مگر گچ و تخته پاک کن دزدیده باشم اعتراض به فساد در سیستم کرده ام در زندان هستم. پس پیروان چه کسانی و یا طرفداران چه ایده ای این همه فساد کرده اند که رتبه ایران به قول عوام از در عقب صندلی جلو است. همکاران محترم لطفآ دفاعیات اینجانب را که برای دادگاه اداری نوشته ام و رتبه های ایران را برروی سایت ببرند. در تمام زمینه ها تورم, مسایل زیست محیطی طلاق, اعتیاد, اقتصاد بسته و.... در پایین جدول در کنار کشورهایی مثل افغانستان و سومالی و زیمباوه هستیم.
اکنون مبحث قضات از روزنامه .... ۷/۴/۱٣٨۹ توجه کنید.
ایسنا: محمد دهقان نماینده مجلس: گزینش قضات مناسب اداره این قوه نیست وی تعداد زیاد قضات کشور نسبت به دیگر کشورها را تآمل برانگیز دانست و ادامه داد هندوستان با یک ملیارد و صد میلیون جمعیت ٨۱۵ قاضی دارد ولی در ایران با هفتاد میلیون جمعیت ۹۰۰۰ قاضی داریم. با نگاهی به رادیو و تلویزیون می بینیم چقدر مسئولان به همدیگر دسته گل می دهند و دوست دارند همچون دانش آموزان برگه های امتحانی را خودشان تصحیح و به خودشان نمره ۲۰ بدهند اما این یکی از دستشان در رفته. سئوال اینجاست آیا قضات کم کاری می کنند یا تعداد مجرمان زیاد است.
البته من در زندان می بینم و می شنوم که هر روز با اتوبوس و مینی بوس و سواری متهمان را به دادگاه ها می برند. قبلا فقط در خیابان چهارطبقه(خیابان مدرس) یک دادگاه داشتیم حالا در هر گوشه ای از مشهد یک دادگاه داریم؟ هندوستان ۶۲ سال است که از انگلیس مستقل و رابطه اش را هم با آن قطع نکرده و بزرگترین دموکراسی دنیا را دارد و ما هم ۱۰۴ سال پیش از آن مشروطه و ٣۲ سال است که دموکراسی دینی داریم. آنها اکثرا پیرو مذهب هندو و ما اکثرا مسلمان و شیعه هستیم. آنها نفت و گاز از ما می خرند و بمب اتم دارند بدون اینکه تحریم شوند و حتی آمریکا در غنی سازی اورانیوم به آنها کمک می کند ولی ما زعفران نخورده لبهایمان زرد است. آنها در منطقه تشنج ایجاد نمی کنند و با هفتاد و دو ملت و مذاهب مختلف و زبانهای گوناگون از طریق پارلمان کشوری متحد و به جرات می توان گفت جزو کشورهای صنعتی دنیا هستند. اما ما.... مشکل در کجاست؟! چرا؟!ما برای هفتاد میلیون فقط باید ۵۴ قاضی می داشتیم.
جالب اینجاست آقای اژه ای دادستان کل کشور مرداد ماه تقاضای افزایش قاضی برای دادسراها کرده. نکند مردم کشور ما با داشتن رهبران دینی همه در صف ورود به بهشت هستند. در صف هم انواع جرمها و خلافهارا انجام میدهند تا زودتر وارد بهشت شوند و خدا هم میگوید هر موقع صفتان منظم و بدون تشنج و خلاف بود در بهشت را باز میکنم. واگر نه چه شده که چنین آتشی به مملکت افتاده است؟!
در تمام بندها که بودم زندانیان از اینکه شکنجه شده بودند شکایت داشتند و برای همدیگر تعریف می کردند و بازجوها در تمام نهادهایی که با متهم سر و کار دارند زندانی سیاسی و عادی را شکنجه می دهند.
یادم هست در بند قرنطینه یکی از زندانیها را جهت بازجویی برای یک هفته بردند زمانی که برگشت کج کج راه می رفت یکی از زندانیها پرسید اقا مرتضی چرا کج کج راه میروی؟! گفت: ای برادر اینقدر تو پاچم کردند که کج کج راه میروم. به نظر شما تنها متهم قربانی است و بازجو قربانی نیست؟ با این همه مجرمی که در مملکت وجود دارد علیرغم افزایش بازجوها راه دیگری برای کوتاه کردن زمان بازجویی و به نتیجه رسیدن وجود دارد؟! آیا بازجو با شکنجه متهمان آثار شکنجه را به جامعه و خانواده اش منتقل نمی کند؟! آیا در درازمدت احتمال اینکه به بیماری روحی و روانی دچار شود وجود ندارد؟!
اکثر متهمان به قاضی می گویند که شکنجه شده اند و قاضی کاری انجام نمی دهد. در کشورهایی چون آمریکا و انگلیس قضاوت قضات بر اساس رویه است اگر پنجاه سال دیگر پرونده های مجرمین فعلی را از بایگانی در بیاورند و بر اساس آن حکم بدهند چه خواهد شد؟! آیا افرادی که ۲ تا ۵ سال زندان دارند در کنار کسانی که مظنون به قتل یا حکم اعدام گرفته اند (هفته پیش تخت بالایی مرا از کشور غنا به نام اکاسی اکابه اعدام کردند) شکنجه نیست؟
۲٣/۴/۱٣٨۹ روزنامه .... کار مفید در دستگاههای دولتی ایران ۲۹ دقیقه و در ژاپن ۵ساعت و ۱۷ دقیقه است. چرا؟ مگر آنها چهار دست دارند که ما دو دست داریم؟ کار مفید روزانه انها یازده برابر ما است چرا؟ نکند دست آمریکا در کار است که ما کار نکنیم چون همه چیز را به آمریکا نسبت می دهیم. برق و راه آهن (نشانی از صنعت) همزمان به کشور ما و ژاپن آمد چرا ژاپن با خرید نفت و گاز و سایر مواد اولیه از ما به اینجا رسیده و ما با داشتن نفت و گاز و سایر مواد اولیه و با داشتن این همه نعمتهای خدادادی روی زمین و زیر زمین به اینجا؟!
در ژاپن نفر اول مملکت امپراطور هیچکاره و قدرت مردم از طریق احزاب در پارلمان به وسیله نخست وزیر اعمال می شود. در کشور ما در رژیم شاه و رژیم جمهوری اسلامی نفر اول همه کاره است. در اروپا سه انقلاب در شرق و غرب اروپا صورت گرفت انگلیس به سال ۱۶٨٨ و فرانسه ۱۷٨۹ و روسیه ۱۹۱۷ و در هر سه کشور پادشاه را کشتند و به سمت دموکراسی (به غیر از روسیه) رفتند و این عبرتی شد برای سایر کشورهای اروپایی که بدون انقلاب, حاکمان دموکراسی را قبول کردند. اما در کشور ما ایران دو انقلاب صورت گرفته اما هنوز دموکراسی نداریم چرا؟! در انقلاب سفید شاه در سال ۱٣۴۱ با اصلاحات ارضی, روستاها خالی و کشاورزان جذب صنایع مونتاژ و یا حاشیه نشین شهرها شدند (کتاب غرب زدگی جلال ال احمد) و در انقلاب ۱٣۵۷ شدیدا روستاها خالی و روستاییان حاشیه نشین شهرها شدند. از جمله مشهد, قبل از انقلاب ۷۰ هزار حاشیه نشین داشت و اکنون بقول دولت مردان ٨۵۰ هزار نفر یعنی حاشیه نشینی ۱۲ برابر شده. چرا؟!
حاشیه نشین به چه کسانی می گویند و از مظاهر تمدن جدید چه دارند؟ آیا بهداشت, آموزش و پرورش, خانه های مستحکم و خیابانهای استاندارد دارند؟ اشتغال, اعتیاد و مواد مخدر و بزهکاری مثل دزدی و تجاوز به عنف و.... در بین آنها چگونه است؟!! ابن خلدون میگوید: هر رژیم که روی کار می آید در ابتدا چون مشروعیتش را از مردم می گیرد مردم پشتیبانش هستند بتدریج که مشروعیتش را از دست می دهد وابسته به نیروی نظامی می شود و سپس مردم شورش کرده و آن را از بین می برند. اما کشورها با دموکراسی این مشکل بزرگ را حل کرده اند. به محض اینکه یک حزب یا نخست وزیر و یا رییس جمهور مشروعیتش را از دست داد مردم به او رای نداده و دیگری را انتخاب می کنند, اکنون کشور ما چگونه است؟!
کشورهای دارای دموکراسی (NGO) ها را تقویت و یا به مردم در تاسیس آن کمک می کنند و بالعکس حکومتهای دیکتاتوری دشمن (NGO) ها هستند. در کشور ما چگونه است؟!! در کشورهای دموکراتیک (دارای دموکراسی) محبوبیت حاکمان از طریق صندوق های رای سنجیده می شود و در حکومتهای دیکتاتوری, زمان ورود به شهرها مردم را جهت استقبال بسیج می کنند چرا؟! انقلاب یا اصلاح؟!! به نظر شما حکومتها انقلاب را بر مردم تحمیل کرده یعنی راهی به جز انقلاب برای مردم نمی گذارند؟!! یا مردم انقلاب را بر حکومتها تحمیل کرده و موانع تکامل را از جلو راهشان برمی دارند؟!! مثال آب داخل حوض بسیار گندیده است می شود. یک دفعه آب داخل حوض را خالی و و حوض را می شویند و پر از آب می کنند که آب آن قابل خوردن باشد یا آب را از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج تا آب بتدریج زلال و قابل آشامیدن شود.
دولتها کدام راه را می توانند انتخاب کنند؟!! ملتها کدام راه را می توانند انتخاب کنند؟!! در حکومتهای دموکراتیک اتحادیه معلمان و اتحادیه حقوقدانان بالاترین قدرت را دارند و.... در مشهد حقوقدانان می ترسیدند وکالت مرا به عهده گیرند چرا؟!!
رمز جاودانگی علی (ع): در نامه به مالک اشتر که سازمان ملل به عنوان سند حقوق بشر منتشر کرد: ای مالک مردم بر دو گونه اند یا برادر دینی تو اند یا در خلفت با تو برابرند و حالا در ایران.... چرا کارخانه دشمن تراشی حکومت در داخل و خارج بسیار خوب عمل میکند؟!! در اتاقی که من زندانی هستم سه بهایی زندانی هستند در حالیکه اجازه تحصیل در دانشگاه را بهاییان نداشته (ماده ۲ جهانی حقوق بشر: .... آموزش عالی باید با شرایط متساوی و کامل به روی همه باز باشد تا همه بنا به استعداد خود بتوانند از ان بهره بگیرند و....) و مالیات داده و به سربازی می روند و جرمشان فقط سازماندهی جامعه بهاییت از نظر تربیتی و اجتماعی است و کاری به سیاست و دولت ندارند و اگر کسی بپرسد دین شما چیست و آنها برای او بیان کنند تبلیغ حساب شده و جرم است. (ماده ۱٨ جهانی حقوق بشر: هر کسی حق دارد از آزادی فکر, وجدان و مذهب بهره مند شود این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده است و....)
پنج خانم بهایی در زندان زنان و دو نفر در راه که به زندان بیایند سه پیرمرد که مرتب قرص خورده و مثل من تلوتلو می خورند چون یکی جشن تولد نوه یک ساله اش را گرفته و پدربزرگ این بچه در سال ۱٣۶۷ اعدام شده و اینها در جمع یادی از او کرده اند نزدیک دو سال است که در زندان بلاتکلیف هستند. دو مولوی (روحانی اهل تسنن) که جرمشان سخنرانی است البته هشت نفر هم در طبقه بالا زندانی هستند (ماده ۱۹ حقوق بشر: هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل ان است که از داشتن عقاید خود بیم و هراسی نداشته باشند و....) سه جاسوس (که یکی ظاهرا آزاد شده) از کشورهای منطقه که از نظر مالی آنقدر ضعیف هستند که گدایی می کنند و سواد یکی چهار کلاس است و می گوید شهر کراچی ۶۷ میلیون جمعیت دارد به او می گوییم ایالت کراچی ممکن است ۶۷ میلیون جمعیت داشته باشد ولی شهری در دنیا ۶۷ میلیون جمعیت ندارد قبول نمی کند. حالا او جاسوس باشد چه کاری میتواند بکند؟!!
به نظر شما من در کناراین هم بندیها نباید شرمنده باشم؟!!
کارخانه دشمن تراشی خارجی ایران را هم از دوستانی که در جهان دارد می توانیم بشناسیم سوریه, ونزوئلا, زیمباوه, کومور, گویان, نیکاراگوئه که با ذره بین باید آنها را برروی نقشه پیدا کنیم حالا از این کشورها چی می تواند به ما برسد غیر از اینکه ما باید به آنها نیز باج دهیم که بگوئیم ما هم در دنیا دوست داریم؟!! آیا زمانیکه دارویی را مکرر استفاده کردیم و جواب نداد در فکر تعویض دارو و پزشک قرار نمی گیریم و اکنون...
اینکه سید جمال الدین اسد آبادی گفته در غرب اسلام را دیدم و مسلمان ندیدم و در ایران مسلمان دیدم و اسلام را ندیدم شهامت داشته باشیم و قبول کنیم اسلام همان آزادی و دموکراسی است و پیامبران برای آزادی انسانها از سلطه آمده اند. آیا ما در زندان نیستیم؟!! نمی گویند بیایید همچون ما فکر کنید یا سکوت کنید؟!! این سلطه نیست پس چیست؟!! ما ز قران مغز را برداشتیم پوست را بهر خران بگذاشتیم (مولانا).
همکاران گرامی حرف زیاد است به عمل کار بر آید به سخنرانی نیست. چه باید کرد؟ باید آگاهی ها را افزایش داد. ملت آگاه سلطه پذیر نیست. اگاه بودن ملت به حقوق دولت و خودش, هزینه های رسیدن به دموکراسی را کم می کند. ای وطن, ای ایران چقدر دوست دارم در مقابل ۷۰ میلیون با صدای بلند زار, زار گریه کنم و بگویم دوستت دارم. اگر هزار بار بمیرم و هزار با زنده شوم و اعدام شوم باز همین راه را خواهم رفت. آرزو دارم که یک (NGO) بنام بنیاد دموکراسی و صلح تشکیل دهم.
من نوه ام را که ۲۰ ماهه است را خیلی دوست دارم, او از پشت کابین ملاقات با دهان و دستان کوچکش بوس می فرستد و من در عوض به او قول داده ام که پدربزرگها کار ناتمامشان را تمام کنند که آنها دیگر به خاطر ازادی و دموکراسی به زندان نیایند. آقای بسیجی, آقای پاسدار, آقای اطلاعاتی! تو نمی خواهی این مملکت آباد و صنعتی شود؟ آیا می دانی زمین خدا که آباد و پر نعمت باشد نمادی از خدا است.
همکاران: بزرگترین اهرم فشار حکومتهای خودکامه قطع شریان اقتصادی آزادیخواهان است. شنیده ام حقوق آقای رسول بداقی را قطع کرده اند (در حالیکه خوارج با علی جنگیدند حقوقشان را قطع نکرد) و از وضعیت آقای اسدی (در کرج) و آقای باقری و دیگران خبر ندارم و گله دارم چرا من را با خبر نمی کنید. با کمی فکر می دانید امروز در دوران گذر به دموکراسی هر کس یک تومان کمک کند از یک میلیون فردا ارزش آن بیشتر است.
دوستان, راه آزادی و دموکراسی را در یابید.درآمد نفت باید متعلق به تمام نسلها باشد اما متاسفانه نه تنها برای نسلهای بعدی پس انداز نمی شود که عامل بدبختی نسلهای گذشته و فعلی شده. اگر دولت بودجه اش را از مالیات مردم تامین می کرد به خدا قسم مردم آجرهای ساختمان های دولتی را در می آ وردند که چرا مالیاتهای ما را حیف و میل می کنند. روز ۵ اکتبر برابر ۱٣ مهر روز جهانی معلمان را به شما تبریک می گویم و روز ۶ اکتبر برابر ۱۴ مهر بعد از روز جهانی معلمان را روز دموکراسی نام گذاری می کنم از همکاران فرهنگی و دانشجویان (من نه تنها دست دانشجویان که پای انها را نیز می بوسم که جوانیشان را در خدمت آزادی و دموکراسی قرار داده اند) و خبرنگاران( دست خبرنگاران را نیز می بوسم که همیشه در نوک پیکان برای برخورد با دشمنان آزادی هستند) می خواهم تا هرچه بهتر روز دموکراسی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد گرامی داشته شود و در نتیجه آزادی و دموکراسی به مردم معرفی و نهادینه شود که نجات ایران در آزادی و دموکراسی است. دموکراسی بالاترین دستاورد بشریت و از هر اختراع و اکتشافی بالاتراست.
رونوشت برای دبیر کل محترم
فرد ون لیان EI
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر