۱۳۹۰ آبان ۶, جمعه

یک روزنامه نگار زن ایرانی برنده جایزه شد

سایت سحام نیوز: پریسا حافظی روزنامه نگار ایرانی که به دلیل تهیه گزارش از رخدادهای اعتراضی پس از انتخابات سال ۸۸ درایران، اذیت و آزار شده بود، و دو روزنامه نگار دیگر زن از مکزیک و تایلند، هریک برنده جایزه شجاعت از سوی بنیاد رسانه بین المللی زنان شدند.
پریسا حافظی در جریان تظاهرات اعتراضی ناخرسندان از نتایج اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸، مسئولیت پوشش خبری این رخداد را برای خبرگزاری رویترز به عهده داشت.
در آن زمان وی گذشته از تهدید به بازداشت از سوی افراد سپاه پاسداران، توسط لباس شخصی هایی که به دفتر رویترز و خانه او حمله کرده بودند، مورد ضرب و شتم قرارگرفت.
روزنامه نگار مکزیکی با انجام حرفه اش به طور روزانه کارتل های مواد مخدر مکزیکی را به چالش می کشد، و روزنامه نگار تایلندی، به دلیل انتقاد از شیوه سلطنتی تایلند در وبلاگ خود، در خطر محکومیت ۲۰ سال زندان قرار دارد.

اعتراض دانشجویان علم و صنعت در سلف خوابگاه پسران

دانشجویان خوابگاه داخل پسران علم و صنعت به علت مشکلات صنفی و عدم تغییر برنامه غذایی با ریختن غذاهای خود در صحن سلف نسبت به بی توجهی مسئولین اعتراض کردند.
به گزارش دانشجونیوز، در ادامه ناآرامی های اخیر دانشگاه علم و صنعت تهران، امروز پنج شنبه ۵ آبان ۹۰، بسیاری از دانشجویان ساکن خوابگاه پسرانه این دانشگاه با خودداری از خوردن غذا و چیدن غذاها در صحن سلف، بار دیگر اعتراض خویش را به مسئولان دانشگاه نشان داده اند.
از جمله مشکلات دانشجویان «حذف نهاد قانونی و دانشجویی شورای صنفی» در دانشگاه علم و صنعت است که پس از حذف کامل آن از سوی مسئولین، مشکلات صنفی این دانشجویان در این دانشگاه افزایش یافته است.
بر اساس گزارش های رسیده، چندین تن از ماموران حراستی نیز با دخالت در اعتراض صنفی دانشجویان موجب تنش بین دانشجویان شده و با فیلم برداری مخفیانه از جمع دانشجویان به ایجاد رعب و وحشت در بین آنان پرداخته اند.
در ادامه هنگامی که یکی از دانشجویان مشغول عکس گرفتن از صحنه ریخته شدن غذا ها بود، توسط حراست احضار شده که با دخالت و اعلام حمایت دانشجویان، حراست دانشگاه مجبور به رها کردن این دانشجو شد.
گفته می شود در ادامه اعتراض دانشجویان که با حضور آقای سقراط، رئیس اداره تغذیه دانشگاه، همراه بود، ایشان با یادداشت مشکلات دانشجویان قول داده است تا حد امکان به برطرف شدن این مشکلات کمک کند.
گفتنی است در این جلسه مقرر شد که روز شنبه شب با حضور دکتر طالبی، معاون دانشگاه در سلف خوابگاه داخل، مشکلات سلف خوابگاه نیز رسیدگی شود.
در هفته های گذشته «حسین صالح زاده»، رییس دانشکده ی عمران دانشگاه علم و صنعت و مسئول بسیج اساتید این دانشگاه، ۱۵ دانشجوی دختر این دانشگاه را بدلیل عدم شرکت در «جلسه حجاب» از ثبت نام در ترم جاری و آینده محروم ساخته بود، که در ادامه جمعی از دانشجویان دانشکده عمران با صدور بیانیه ای اعتراض خود را به روند ناصواب کنونی اعلام کرده بودند.
در پی این محرومیت، جمع کثیری از دانشجویان دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت تهران با نگارش و پخش بیانیه ای اعتراضی «صدور احکام انضباطی برای این دانشجویان را غیرقانونی دانسته» و همچنین خواستار «حمایت اساتید مستقل و دلسوز دانشکده عمران» دانشگاه علم و صنعت شده بودند.

علیرغم پایان محکومیت؛ تداوم حبس و جلوگیری از ملاقات رضا جوشن

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: علیرغم پایان محکومیت دو ساله ساله رضا جوشن، زندانی سیاسی زندان اوین، مسئولان امنیتی قضایی جمهوری اسلامی همچنان مانع از آزادی، و ملاقات وی با اعضای خانواده اش می شوند.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، چنانکه دو هفته پیش نیز اخباری مبنی بر قصد مقامات برای تداوم حبس و پرونده سازی جدید برای تحمیل محکومیت 4 ساله جدید بر علیه آقای جوشن انتشار یافته بود، این زندانی سیاسی که سی ام مهرماه سال جاری محکومیت دو ساله اش به پایان رسید همچنان در زندان اوین و بدون امکان ملاقات با اعضای خانواده اش بسر می برد.
بنا بر اخبار دریافتی، روز گذشته پنج شنبه پنجم آبان ماه نیز پدر سالخورده این زندانی سیاسی برای ملاقات با فرزندش به زندان اوین تهران مراجعه نمود که اینبار نه تنها امکان دیدار با وی را نیافت، بلکه با برخورد زننده، توهین و فحاشی های مکرر مدیر داخلی این زندان روبرو شد.
خاطرنشان می گردد که رضا جوشن از دوم شهریورماه سال جاری تا به امروز هیچ ملاقاتی نداشته و از پانزده شهریور تاکنون در انفرادی‌های بند سپاه زندان اوین تهران قرار دارد.
اواخر مهرماه سال جاری و در پی انتشار اخباری مبنی بر ضرب و شتم شدید رضا جوشن، ماموران امنیتی جمهوری اسلامی، در پاسخ به نگرانی های خانواده این زندانی سیاسی، ضمن پذیرش وقایع صورت گرفته، تهدید به اعمال فشارهای بیشتر و حتی شکنجه و قتل این زندانی سیاسی کرده بودند.

۱۳۹۰ مهر ۲۹, جمعه

پیام حشمت اله طبرزدی در رابطه با انتخابات پیش روی جمهوری اسلامی

روابط عمومی جبهه دموکراتیک ایران - حشمت اله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران طی پیامی از زندان رجایی شهر کرج اعلام نموده است در شرایط موجود و با توجه به غیر دموکراتیک بودن انتخابات در حکومت جمهوری اسلامی، هر گونه تبلیغ و تلاش در انتخابات برای مشارکت مردمی که خون خود را نثار حق طلبی، آزادی خواهی و دموکراسی خواهی کرده اند انحرافی بزرگ محسوب می شود . این در حالی ست که  نیروهای وابسته به حکومت سعی در فراخوانی مردم به پای صندوق های رای دارند . انتخابات در جمهوری اسلامی  در فضای استبداد، زندان و شکنجه هیچگاه پاسخگوی مطالبات مردم ایران نبوده و نخواهد بود . شعار انتخابات آزاد در فضای خفقان آور جمهوری اسلامی تنها ریختن آب به آسیاب استبداد و انحرافی بزرگ از مسیر مقاومت سیاسی–مدنی در استقرار دموکراسی، حاکمیت غیر دینی (سکولاریسم) و احیای حقوق بشر محسوب می شود .
نماینده جنبش سکولار-دموکراسی در ایران ضمن تاکید بر برابری حقوق  همه مردمان ایران از طیف های مختلف فرهنگی و دینی در بخش دیگری از این پیام به ۱۱ زندانی پیرو دیانت بهایی اشاره کرده و گفته است در شرایطی که ۱۱ زندانی بهایی بی گناه در بند ۱۲ زندان رجایی شهر کرج با حبس های طویل المدت به سر می برند، چگونه نیروها و احزاب سیاسی آزادیخواه در قبال این رفتار ضد بشری حکومت سکوت اختیار کرده اند ؟ آیا بهتر نیست این نیروها و احزاب بخاطر سکون و انفعال خود در برابر این فجایع غیر انسانی فکری به حال خویش بکنند ؟!؟!؟!
در بخشی دیگر از این پیام آمده است : با توجه به تحریم ها و رسانه ای شدن اختلاس ها و دزدی های کلان سران حکومتی، کمر جمهوری اسلامی طوری شکسته است که دیگر قادر به راست شدن دوباره نیست . این  نوع رفتارهای ضد ملی از سوی جمهوری اسلامی امروز بر هیچ کسی پوشیده نیست . نظام جمهوری اسلامی که مدعی عدالت و برابری تنها برای مسلمانان جهان بوده است آن قدر دچار فساد درونی خود شده است که قادر به پوشاندن فضاحت های خود حتی در میان خودی ها نیست . این فضاحت اما نتیجه رقابت در چپاول اموال ملی مردم مصیبت زده کشورمان بین طیف های رقیب ولایت است . دعوت به سکوت ولایت در سرپوش گذاشتن بر فضاحت اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی اثباتی بر این مدعا است که خانه از پای بست ویران است و خواجه اندر پی نقش ایوان !!!

حشمت الله طبرزدی در آخر دنیا، محروم از ملاقات و مرخصی - مژگان مدرس علوم

حشمت الله طبرزدی در آخر دنیا
جرس - حشمت الله طبرزدی که از تاریخ اردیبهشت ماه سال گذشته از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شده است از کلیه حقوق یک زندانی سیاسی محروم بوده است و با مشکلات جسمانی، شرایط سخت زندان رجایی شهر را که از آن جا با عنوان "آخر دنیا" یاد می کند، می گذراند .
علی طبرزدی، فرزند حشمت الله طبرزدی با تاکید بر افزایش فشارها و محدودیت ها در خصوص وضعیت پدرش به "جرس" می گوید : "از زمانی که ایشان به زندان رجایی شهر منتقل شده اند تلفن و ملاقات حضوری ایشان قطع شده است . ما فقط به شکل کابینی و کوتاه می توانیم با او ملاقات کنیم . آقای طبرزدی تحت محدودیت ها و شرایط بسیار دشوار از کوچکترین حقوق اولیه خود به عنوان یک زندانی سیاسی "محروم" است . روز به روز هم فشارها افزایش پیدا می کند از جمله این که یک قانونی وضع کرده اند که زمانی که زندانی سیاسی را به بازپرسی یا بهداری و مراکز درمانی می برند از پایبند، دستبند و چشم بند استفاده می کنند و قصدشان از این اقدامات شکستن و تخریب روحیه زندانی است . البته این گونه اقدامات با مقاومت برخی زندانیان از جمله پدر من مواجه می گردد و تحت هیچ شرایطی حاضر به سر سپردن به این اعمال نیست . خلاصه وضعیت زندان رجایی شهر خوب نیست و به تعبیر خود آقای طبرزدی "آخر دنیا" است ."
او به مشکلات جسمانی پدرش که ناشی از تحمل شرایط دشوار زندان بوده اشاره می کند و می افزاید : "پدرم در طول سال های سخت زندان به بیماری های مختلفی دچار شده است . ضعف جسمانی زیادی بر ایشان مستولی شده است و از ناراحتی قلبی رنج می برد . متاسفانه در ملاقات کابینی ما از شرایط داخل زندان و آن چه بر سر زندانیان می آید نمی توانیم اطلاع پیدا کنیم . تلفن کابین هم شنود می شود و زندانیان نمی توانند از وضعیت خود به خانواده هایشان بگویند . ما زمانی که ضعف جسمانی آقای طبرزدی را از پشت شیشه می بینیم نگران و ناراحت می شویم اما باز وقتی شاهد روحیه قوی و محکم ایشان را در مقابل این شرایط سخت هستیم، خرسند می شویم ."
علی طبرزدی به بیان علت این که چرا پدرش هیچگاه درخواست مرخصی نمی دهد پرداخته و توضیح می دهد : "طبق قوانین خود جمهوری اسلامی یک زندانی سیاسی از حقوق اولیه ای از جمله دسترسی به وکیل، حق دفاع، استفاده از مرخصی و ... باید برخوردار باشد . اما متاسفانه نه تنها به این قوانین عمل نمی شود بلکه موارد غیر قانونی و محدودیت های دیگری هم بر آن اضافه شده است . به برخی از زندانیان که می خواهند مرخصی بدهند همراه با توهین و گرفتن امتیاز این حق به آنها داده می شود آن هم برای دو ساعت تا حداکثر 48 ساعت . به همین علت پدرم با شناختی که از اینها دارد و نقض قوانین توسط آنها را می شناسد هیچگاه درخواستی نمی کند کما این که دوستان ایشان هم درخواست داده اند اما با درهای بسته مواجه شده اند بنابراین از پیش جواب درخواست ها مشخص است..."
همسر حشمت الله طبرزدی پیش از این به خبرنگار جرس گفته بود : "آقای طبرزدی ده-یازده سال در زندان بودند و دوباره در زندان هستند و حکم جدید برایشان زده اند، برای چه ؟ فقط برای ابراز عقیده و دلسوزی برای کشور و مردم ایران، فقط برای فراهم آوردن آزادی برای هموطنان خود . اگر می گویند که آقای طبرزدی و امثال او اشتباه می کنند و حرف هایشان بر حق نیست چرا با آنها گفتگو نمی کنند ؟ چرا به جای آوردن آنها به پای میز بحث و گفتگو، آنها را به سلول های انفرادی می اندازند و حکم های طویل المدت برایشان صادر می کنند ؟ به خدا با سرکوب و فشار بر این منتقدان شرایط بدتر خواهد شد و نتیجه ای بدست نخواهند آورد زیرا امثال آقای طبرزدی به گفته های خود ایمان و اعتقاد دارند و تا برقراری آزادی کوتاه نخواهند آمد ."
احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، نخستین گزارش خود را در اختیار دبیر کل سازمان ملل متحد قرار داد . در این گزارش که شامل 78 بند است به تمامی طیف ها و نقض حقوق بشر پرداخته و با هشدار به نقض مداوم حقوق اقشار مختلف خواستار سفر به ایران برای بررسی و تحقیق شده است .
فرزند حشمت الله طبرزدی در خصوص گزارش احمد شهید بیان می کند : "البته این اولین بار نیست که نمایندگان و نهادهای حقوق بشری با چنین گزارش هایی درصدد نمایاندن وضعیت حقوق بشر در ایران هستند . اما متاسفانه تا کنون نتیجه مثبتی گرفته نشده است و مقامات جمهوری اسلامی گوش شنوایی ندارند و وضعیت حقوق انسانی همچنان در ایران اسف بار است . اما ارزیابی من در کل از گزارش احمد شهید از دو منظر مثبت است . یکی این که تبعیض در آن کمتر است و سعی شده به تمامی طیف ها بطور منصفانه پرداخته شود . دو این که متوجه شدم سازمان های بین المللی از منافع دولت ها دست برداشته اند و به حقوق انسان ها پرداخته اند . خلاصه از این دست گزارش ها زیاد داده شده که در مقابل واکنش تند مقامات جمهوری اسلامی را در برداشته و محدودیت ها وفشارها را بر زندانیان افزایش دادند و این بار باید منتظر بمانیم تا ببینیم نتیجه چه خواهد شد ."
وی در پایان ادامه می دهد : "متاسفانه مسئولین داخل که حداقل ها را هم زیر پا گذاشته اند و نمی شود انتظاری از آنها داشت اما امیدواریم این نهادهای حقوق بشری و تشکل ها و سازمان های بین المللی به فعالیت های خودشان ادامه دهند و این رسالت را به نحو احسن به گوش جهانیان برسانند ."
به دنبال تایید حکم پانزده ماه حبس تعزیری ابولفضل طبرزدی، برادر زاده حشمت الله طبرزدی و فعال حقوق بشر دیروز ظهر خود را به زندان کارون اهواز معرفی کرد . وی آذر ماه سال گذشته بازداشت و چندین ماه را تحت شرایط دشوار و بازجویی قرار داشت که بعد از دو ماه به قید وثیقه آزاد گردید .
علی طبرزدی، پسر عموی ابوالفضل با تاکید بر بی گناه بودن او می گوید : "فعالیت های ابوالفضل فقط در ارتباط با اطلاع رسانی در خصوص وضعیت پدرم بوده است و سعی بر این داشت که از منظر حقوق بشری به این قضیه بپردازد و اصلا فعالیت سیاسی نداشت . در حقیقت مانند دیگر زندانیان سیاسی بی گناه محکوم شده و باید حکم زندان را بگذراند . اما خوشبختانه وضعیت روحی اش دیروز بسیار خوب بوده و خودش را برای اجرای حکمش به زندان معرفی کرد . همه اعضای خانواده طبرزدی ها این هزینه ها را بخاطر آرمان ها و دفاع از حقوق مردم می پردازند اما با تمام این سختی ها و فشارها باز روزنه امیدی است ."
گفتنی است حشمت الله طبرزدی در مهر ماه سال گذشته به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرائم علیه امنیت کشور، توهین به رهبر جمهوری اسلامی، توهین به ریاست جمهوری و اخلال در نظم عمومی" به نه سال زندان و ٧۴ ضربه شلاق محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر این حکم به هشت سال زندان کاهش یافت .

۱۳۹۰ مهر ۲۳, شنبه

ممنوع الخروج شدن ابوالفضل عابدینی

ابوالفضل عابدینی نصر، روزنامه نگار و فعال حقوق بشری از سوی دادسرای غیر قانونی مستقر در زندان اوین ممنوع الخروج شد.ابوالفضل عابدینی، روزنامه نگار خوزستانی و عضو سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در تاریخ ۱۱ اسفند ماه سال ۸۸ از سوی اطلاعات سپاه بازداشت و در دو دادگاه انقلاب اهواز و تهران مجموعا به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده است.بر اساس حکم کتبی ابلاغ شده از سوی این دادسرا در روز نهم مهر ماه این زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین ممنوع الخروج شده است.از علت صدور این حکم و مدت زمان ممنوع الخروجی ایشان اطلاعی در دست نیست.

۱۳۹۰ مهر ۲۲, جمعه

پشت پرده پیگیری انتخابات در داخل و کنگره ملی در خارج/حسن زارع زاده اردشیر


دانشجوی مبارز پیمان عارف در روز پایانی محکومیتی که توسط بیدادگاه جمهوری اسلامی به او تحمیل شده بود، به شلاق بسته می شود تا یادش نرود که از چه جهنمی بیرون آمده است، اما او به محض آزادی یادش می آید که برای چه هدفی به زندان رفته بود و درنتیجه پشت شلاق خورده اش را بدون ترسی به تماشا می گذارد تا درندگی رژیم جمهوری اسلامی را نشان دهد، چنانچه منصور فرجی و سمیه توحیدلو نیز چنین کردند. در اینجاست که اهمیت کوشش های آزادیخواهی در داخل نمایان تر می شود، کوشش هایی که با جان انسان ها درآمیخته و به دور از سهم خواهی، شعار و حرف انجام می گیرند.
این روزها کم نیستند مبارزانی که چه درون زندانهای نظام جمهوری اسلامی و چه پس از آزادی، با چهره ای روشن ندا می دهند که آماده هستند تا بعنوان پیشروان جنبش آزادیخواهی زندگی خود را فدا کنند، کما اینکه صدها کشته و اعدامی دو سال اخیر و هزاران کشته و اعدامی سالهای قبل در پی چنین هدفی صورت گرفت. حال پرسش از کسانی و یا گروههایی است که پیگیر انتخابات و ایجاد کنگره ملی و یا هر اسم دیگری که هستند، آیا محور آنها نیز چنین هدفی است یا آنکه تنها به دلیل چسبیدن به قدرت و گرفتن سهمی و ایجاد نظامی مشابه رژیم فعلی تلاش می کنند و در اینراه ابایی ندارند که تعدادی از مردم بازهم فریب خورند و یا در انتهای روشن شدن مقصد آنها، از رسیدن به دموکراسی محروم و سپس ناامید شوند ! مهم این نیست که فرد یا گروه پیگیر برای انتخابات در جمهوری اسلامی و تشکیل کنگره ملی اصلاح طلب باشد و یا خود را سکولار بنامد، سلطنت طلب یا مجاهد باشد، جمهوریخواه یا چپ باشد، بلکه مهم این است که بداند که مبارزه ای که درون کشور جاریست، هدفی روشن دارد که دیر یا زود نیروهای خود را سازماندهی کرده و آلترناتیو خود را برای مقابله با رژیم تشکیل می دهد. روشن نیست که چرا تعدادی در خارج کشور با اصول و اهدافی متفاوت شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را تبلیغ می کنند و یا ایجاد کنگره ملی با اسامی گوناگون را هدف خود قرار داده اند، اینکار را بدون توجیه اینکه داخل کشور با اینهمه مبارز درک شرکت یا عدم شرکت در انتخابات و یا توان تشکیل آلترناتیو را ندارند، انجام نمی دهند ! چرا برای آنها روشن نیست که مبارزه هنوز در ابتدای سازماندهی نیروهای مختلف دور می زند و در زمان مناسب که رسید با تمام فشار و اختناق موجود کنگره ملی نیز تشکیل خواهد شد، کما اینکه سالهای قبل نیز چنین امری در نطفه ایجاد شده بود.
این روزها تحولاتی در داخل کشور، چه در میان گروههای حاکم و چه در میان جنبشهای مردمی در حال روی دادن است ؛ گروههایی که با تکیه بر اختناق و فشار مشکلات سهم خواهی درون خود را حل کرده و به تثبیت نظام دست یابند و در طرف مقابل جنبشهایی که تلاش دارند ستونهای رژیم را متزلزل کنند. رژیم از ابتدای به قدرت رسیدن نشان داد که رحمی برای مخالفان خود نداشته و درعوض منابع اقتصادی کشور را بیت المالی میداند که باید برای خود و وابستگانش مصرف کند و لذا سرکوب و فساد مالی رانتی همچون دو بازوی مهم سردمداران نظام تابحال مورد استفاده قرار گرفته است. تفاوتی که این روزها با سالهای گذشته کرده، در درکی است که مسولان فعلی نظام از قدرت مطلقه خویش یافته اند و درنتیجه سرکوب را تشدید داده و فساد مالی رانتی به هزاران میلیارد از طریق قانونی و بانکهای در اختیار را افزایش داده اند و مقامات دیگر نیز حتی از افشای آنها در جامعه هراسی ندارند. زمانی که ولایت فقیه ترمز مسولان را در ادامه افشاگری می کشد تا مخالفت جناحها با یکدیگر به لو رفتن اصل ماجرا که خود بیت رهبری نیز در جریانات سهم دارد، کشیده نشود عمق فساد نظام آشکار می شود. زمانی که احمدی نژاد و باندش که قدرت خود را مدیون رهبری می دانستند، ولی برای قبضه بیشتر قدرت مقابل رهبری نیز می ایستند، آشکار می شود که ترفند اصولگرایی در مقابل اصلاح طلبی و شدت سرکوب نیز نه تنها به یکدست شدن مسولان نمی انجامد، بلکه جنبش مردمی را نیز متوقف نمی کند. چنانچه دو حزب نیرومند کشورهای غربی برای کنترل بحران و ادامه نظام جانشین یکدیگر می شوند، دو روی سکه اصلاح طلبی و اصولگرایی ( محافظه کاری ) نیز بصورت مضحکی برای تثبیت نظام جایگزین یکدیگر می شوند. با وجودیکه بنظر می رسد که رهبری و سپاه بعنوان دو بازوی نظام حاضر نیستند که قدرت بدست آمده را با رفسنجانی و سران اصلاح طلب تقسیم کنند، ولی بنظر امکان پذیر است که بخشی از مسولان فعلی جای خود را به بخشی از سران قبلی و یا افراد جدیدتری بدهند تا نظام به حیات خود ادامه دهد. آنچه از تغییراتی که در جریان است، حتی اگر برای فریب مردم برای شرکت در انتخابات باشد و یا کشورهای غربی را به انجام اصلاحات خوش بین کند، حاکی از این موضوع است.
تلاش مهدوی کنی و سایرین برای ایجاد جبهه ۷+۸ و یک لیست مشترک که نماینده همه گروههای اصولگراها باشد، با سرکشی گروه پایداری که جناح تندتری بوده و بینابین اصولگراها و باند احمدی نژاد قرار دارند، به نتیجه نرسیده است چرا که گروه پایداری معتقد است که لاریجانی، رضایی، قالیباف و بخشی از موتلفه به رفسنجانی و بعضی از اصلاح طلبان نزدیک اند. باید دید که در ادامه رهبری که از زبان حداد بر یک لیست اصولگرا تاکید کرده بود ولی هنوز نتیجه نداده، قادر خواهد بود با هشدارهای بیشتر باین امر موفق شود یا اینکه ضربه ای که با نافرمانی باند احمدی نژاد به او وارد آمده، دامنه اختلافات بیشتر می شود. گرچه باند لاریجانی و بخشی از اصولگرایان و همچنین رفسنجانی و دیگر سران اصلاح طلب با زبان بی زبانی خواهان برکناری باند احمدی نژاد هستند و مصاحبه اخیر فرماندهان سپاه بر ضد ایشان و مصاحبه مهدی خزعلی – که اخیرا در زندان در اختیار ماموران امنیتی بوده - با صدای امریکا مبنی بر اینکه احمدی نژاد محور فساد است ولی اعتقاد به نظام لازم است بر این امر صحه می گذارند. اما شخص خامنه ای تا یافتن جایگزین مورد اعتماد به این کار تن نخواهد داد.
سفر احمدی نژاد با کل فامیل و بستگان به امریکا این بار کم اثرتر بوده و مقامات غربی اهمیت کمتری برای وی قائل بودند. تعداد زیادی از همراهان و بوروکراتهای وابسته به وی نیز در پای میز محاکمه اند و جناح مخالف سعی دارد تا کاندیدهای انتخاباتی موافق وی را شناسایی و به کمک شورای نگهبان از حق انتخاب محروم کند، ولی هنوز باند ایشان که از حمایت بخشی از سپاه و مسولان تشکیل شده و تمایل به کم کردن قدرت ولایت فقیه دارند از قدرت بی نصیب نیستند. جناح حاکمه برای نشان دادن یکدستی و تثبیت نظام در برابر غرب تمایل دارد که انتخابات را مانند بارهای پیش با تعداد بیشتری از شرکت مردم برگزار کند، گرچه با وجود تصویب شرم آور قانون کنترل نمایندگان مجلس چشمداشت آنها در استقلال بسته تر است ولی حتما حربه تقلب برای انتخاب شدن نمایندگان مطیع تر انجام خواهد گرفت. با وجود اینکه هنوز تغییر چندانی صورت نگرفته اما جبهه مشارکت و شورای هماهنگی دچار توهم شده و جرقه شکستن حصر آقایان موسوی و کروبی را مقدمه انتخابات آزاد دانسته اند، با اینگونه اصلاح طلبان و این بیانیه ها به نظر می آید که نظام جمهوری اسلامی نیازی به تن دادن به اقدامات اصلاحی چندانی نمی بیند و تنها همین برداشتن حصر، بخشی از آنها را راضی به شرکت در انتخابات می کند.
از طرف دیگر همچنان بخشی از قدرت تمایل به شدت عمل و سرکوب مردم داشته و ایجاد بحران در منطقه را از طریق تروریستهای وابسته مهم دانسته و بر ترفند مذاکره طولانی با غرب برای نرسیدن به توافقی پافشاری می کند، درحالیکه بخش دیگر جنبشهای منطقه را خطرناک دانسته و اعتقاد دارد باید نرمشی در مذاکرات نشان داده و شدت سرکوب را برای کم کردن فشار سازمانهای حقوق بشر پایین آورده و بخشی از زندانیان را آزاد نمایند. در نتیجه با توجه به اینکه بسیاری از مخالفان در دو سال گذشه اعدام شده ولی چند ماهی است اعدام سیاسی متوقف شده، بخشی از زندانیان آزاد گشته و آقای کروبی بی خبر به دیدار خانواده برده می شود و لذا احتمال آزادی ایشان و آقای موسوی نیز می رود، یا خبر توقف ادامه کار سانتریفوژها اگر سوخت لازم از طرف غرب تامین شود، بخشی از ترفندی است که جناح معتقد به نرمش انجام میدهد. از طرف دیگر افزایش اعدام منتسب به مواد مخدر و یا قاتلین افراد حتی اگر نوجوان باشند، دستگیریهای جدید و گسترش آن به خبرنگاران و فیلم سازان و غیره، شلاق زدن و سرکوب کسانی که حرکات اجتماعی همچون طرفداری از محیط زیست و آثار تاریخی و یا آب بازی و غیره پرداخته، مانور نظامی در خشکی و دریا و یا ایجاد بحران در لبنان و بحرین و یمن و غیره پرداخته و به تهدید غرب می پردازند، پافشاری تفکر تندروان را در کار بروز می دهد. البته تمایز دادن جناحهای تندرو و محافظه کار بدلیل تزلزل و عدم حزبی بودن افراد  به آسانی امکان پذیر نبوده و بسته به اینکه چه جناحی قدرت می گیرد جابجا می شوند ولی اشتراک منافع آنها را به همدیگر نزدیک کرده است، و چه بسا تغییرات متفاوت در مسائل گفته شده با هماهنگی مقامات رده بالا برای فریب مردم صورت می پذیرند. اگر در مورد انرژی هسته ای و یا بعضی از کشورهای منطقه که جنبش مردمی شکل گرفته اظهار نظر متفاوت شنیده می شود، اما در مورد سوریه مقامات می دانند که تغییر نظام در آن کشور به تغییر نظام در جمهوری اسلامی منتهی می شود و لذا تمام نیروی خود را برای حفظ آن رژیم بکار می برند، شاید بی دلیل نباشد که روسیه و چین نیز تحریمهای سوریه را وتو کرده اند.
طبیعی است که مبارزه داخل کشور آن قدر حاد نشده که دوباره مردم تنور انتخابات نظام را گرم کنند تا افراد مطیع بیشتری به مجلس فرمایشی راه یافته و دور جدیدی از فسادها و سرکوبها آغاز شود، بخصوص که گرانی و فشار اقتصادی توان مردم را بریده و اعتقادشان را به رژیم ازبین برده است. با شروع سال تحصیلی بار دیگر دانشجویان و معلمان گرد هم آمده و مخالفتهای خود را که اینبار بیشتر صنفی بوده و قادر است تعداد بیشتری را جذب کند، آغاز کرده اند، مسائلی همچون ندادن خوابگاه که به فوت دختر دانشجویی منجر شد، تفکیک جنسیتی، رسمی شدن معلمان و دیگر مسائل صنفی تظاهرات و تحصن هایی را موجب شده است که در آینده تشدید خواهد شد. تظاهرات و اعتصاب باشکوه هزاران کارگر پیمانکاری شرکتهای پتروشیمی در خوزستان که دو هفته طول کشید، نوید اعتصابات کارگری متشکلتری را با وجود بیکاری و حقوق پایین می دهد. ایجاد ابتکاراتی خودجوش برای آب بازی و پاک کردن شیشه ماشینها برای کودکان بی سرپرست، نوید دیگر حرکات اجتماعی را می دهد که مکمل تظاهرات خیابانی بوده و می تواند موجب گردهمایی بیشتری از مردم شود، همچون جمع شدن در پارکها و یا مناطق عمومی که شکل تظاهرات سیاسی را به خود نگیرد. مواردی همچون حفظ محیط زیست و آثار تاریخی از جمله تظاهرات مردم شهرهای آذربایجان برای دریاچه ارومیه که اقدامی بی نظیر بود و صدای خیلی از تجزیه طلبان را نیز خاموش کرد، البته بازهم نوید تجمع بیشتری برای مسائل این چنینی را می دهد. اعتصابات و خواسته های صنفی گروههای مختلف نیز ادامه خواهد داشت و فضای ایجاد شده از فشار بین المللی حقوق بشری می تواند موجب رونق حرکات اعتراضی و اجتماعی مردم شود.
آنچه بتدریج روشن شده اینکه دیگر نه رژیم امکانی برای ادامه  بقای خود گذاشته و نه اینکه مردم اعتمادی به گفتار مقامات جمهوری اسلامی دارند. در نتیجه تلاش های جوانان، دانشجویان، کارگران، معلمان و دیگر اصناف و اقشار موجب خواهد شد تا آلترناتیو مورد نیاز اظهار وجود کند. این مهم می تواند حتی ایجاد "کنگره ملی" نیز باشد. در خارج کشور نیز ایجاد نهادها و تشکل های مدافع حقوق مردم ایران و مبارزات داخل و کوشش برای ایجاد همبستگی میان گروههای برون مرزی اهمیت بسزایی دارد. بنابراین همه کوشش های برون مرزی و نیز تلاش برای ایجاد کنگره ملی بدون در نظر گرفتن محور مبارزه یعنی تلاش های داخل کشور به نتیجه ای نخواهد رسید و از سویی داغ کردن تنور انتخابات جمهوری اسلامی آن هم بدون در نظر گرفتن حتی کف مطالبات مردمی تنها منافع مردم را زیر سوال می برد.

حمیدرضا خادم، برای گذراندن حکم چهار سال حبس، به زندان اوین رفت

حمیدرضا خادم، از فعالان سیاسی و بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات، جهت گذارندن دوران حبس، خود را به زندان اوین معرفی کرد.
به گزارش جرس، حمیدرضا خادم فعال سیاسی و کنشگر حقوق بشر و از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات ١٣٨٨ که در شانزدهم آذر ١٣٨٩ از سوی شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود، با تایید شعبه ۵٤ دادگاه تجدید نظر به چهار سال حبس تعزیری محکوم گردید .
بر اساس این گزارش، موارد اتهامی وی اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام در قالب نگارش مقاله و مصاحبه با رسانه ها اعلام شده است.
حمید رضا خادم امروز پنج شنبه ٢١مهر خود را به زندان اوین برای سپری کردن دوران محکومیتش معرفی کرد و عازم حبس شد.

دادگاه سعید نعیمی، فعال دانشجویی دربند هفته آینده تشکیل می شود

سعید نعیمی، عضو شورای سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت هفته آینده در دادگاه انقلاب تبریز محاکمه می شود.
به گزارش کلمه، این فعال دانشجویی که چند روز قبل و به طور ناگهانی از زندان کرج به زندان تبریز منتقل شد در همین شهر با اتهاماتی که هنوز مشخص نیست محاکمه خواهد شد. وکیل وی هنوز موفق به خواندن پرونده او نشده است.
همچنین گزارش های رسیده به کلمه حاکی از آن است که وی پس از اعتصاب غذای ۲۰ روزه خود در زندان کرج اکنون در شرایط نامناسب جسمی به سر می برد.
سعید نعیمی اعتصاب غذای خود را در زمانی که در سلول انفرادی در زندان کرج بود، آغاز کرد و پس از انتقال به زندان تبریز، به اعتصاب خود پایان داد اما به خاطر عوارض ناشی از اعتصاب و بیماری، در شرایط نامناسب جسمی قرار گرفته است، اودر این شرایط نامناسب باید از اتهاماتش دفاع کند.
نعیمی روز ۱۹ اردیبهشت سال جاری بازداشت شد و از آن زمان تاکنون زندانی بوده است. این زندانی سیاسی در زندان تبریز می تواند هر پنج هفته یک بار با خانواده اش ملاقات حضوری داشته و همچنین هفته ای یک بارخانواده اش را به صورت کابینی ملاقات کند.
خانواده نعیمی امیدوارند قاضی پرونده با تبدیل قرار بازداشت وی به قرار وثیقه شرایط آزادی این فعال دانشجویی را فراهم کند.

دادگاه سعید نعیمی، فعال دانشجویی دربند هفته آینده تشکیل می شود

سعید نعیمی، عضو شورای سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت هفته آینده در دادگاه انقلاب تبریز محاکمه می شود.
به گزارش کلمه، این فعال دانشجویی که چند روز قبل و به طور ناگهانی از زندان کرج به زندان تبریز منتقل شد در همین شهر با اتهاماتی که هنوز مشخص نیست محاکمه خواهد شد. وکیل وی هنوز موفق به خواندن پرونده او نشده است.
همچنین گزارش های رسیده به کلمه حاکی از آن است که وی پس از اعتصاب غذای ۲۰ روزه خود در زندان کرج اکنون در شرایط نامناسب جسمی به سر می برد.
سعید نعیمی اعتصاب غذای خود را در زمانی که در سلول انفرادی در زندان کرج بود، آغاز کرد و پس از انتقال به زندان تبریز، به اعتصاب خود پایان داد اما به خاطر عوارض ناشی از اعتصاب و بیماری، در شرایط نامناسب جسمی قرار گرفته است، اودر این شرایط نامناسب باید از اتهاماتش دفاع کند.
نعیمی روز ۱۹ اردیبهشت سال جاری بازداشت شد و از آن زمان تاکنون زندانی بوده است. این زندانی سیاسی در زندان تبریز می تواند هر پنج هفته یک بار با خانواده اش ملاقات حضوری داشته و همچنین هفته ای یک بارخانواده اش را به صورت کابینی ملاقات کند.
خانواده نعیمی امیدوارند قاضی پرونده با تبدیل قرار بازداشت وی به قرار وثیقه شرایط آزادی این فعال دانشجویی را فراهم کند.

تداوم اعتراض دانشجویان در دانشگاه شهرکرد

با گذاشت یک هفته از تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه شهر کرد به وضعیت نامساعد غذا و "یافت شدن کرم" در آن، گزارش ها از بی توجهی مسئولین این دانشگاه به خواسته های دانشجویان و تداوم این اعتراضات حکایت دارد.
به گزارش دانشجونیوز، در ادامه برگزاری تجمعات اعتراضی دانشجویان دانشگاه های ایران از جمله دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه کردستان، دانشگاه یزد، دانشگاه زنجان، دانشگاه بهشتی و برخی دانشگاه های دیگر، دهها تن از دانشجویان دانشگاه شهر کرد که هفته گذشته در اعتراض به فقدان شورای صنفی در این دانشگاه و همچنین «یافت شدن کرم» در غذا دانشجویان تجمع کرده بودند باردیگر به دلیل عدم رسیدگی مسئولین به مطالبات این دانشجویان و همچنین اعمال تهدید دانشجویان از سوی حراست این دانشگاه، دست به تجمع زاده اند.
بر اساس این گزارش، پس از آنکه هفته گذشته در غذا سلف دانشگاه شهر کرد کرم یافت شده بود، حراست این دانشگاه با تهدید دانشجویان، سعی در دروغ جلوه دادن این فاجعه داشته است.
شریفی، رییس حراست این دانشگاه که گفته می شود خود از عوامل وزارت اطلاعات شهر کرد محسوب می شود، تلاش داشته است تا کرم یافت شده را به مربوط به "سیب" جلوه دهد و با فریب دانشجویان و افکار عمومی، جو دانشگاه را آرام کرده و به برخورد با این دانشجویان معترض بپردازد.
این گزارش در ادامه می افزاید دانشجویان با مشاهده ادعاهای واهی این مسئولین باردیگر دست به تجمع گسترده زده و خواستار تشکیل فوری شورای صنفی دانشجویان و همچنین برخورد با معاونت دانشجویی این دانشگاه شده اند.
یکی از نمایندگان دانشجویان متحصن به دانشجونیوز گفته است که «حتی اگر یک دانشجو به دلیل اعتراضات گذشته به کميته انضباطی احضار شود، کلاس های درس را تعطيل کرده و به اعتراضات خود ادامه مي دهيم تا ریاست دانشگاه را از کار بر کنار کنیم.»
در پایان تجمع دانشجویان معترض با اعلام مطالبات خود به مسئولین، هشدار داده اند که مسئولین تا ۱۳ آبان ماه مهلت دارند تا به خواسته های دانشجویان رسیدگی کرده و نسبت به تشکیل فوری شورای صنفی دانشجویان اقدام کنند.
بنا به گزارشات پیشین دانشجونیوز هفته گذشته نیز افزایش قیمت غذای سلف دانشگاه شهرکرد و ، پیدا شدن "کرم پخته" در غذای یکی از دانشجویان موجب نارضایتی دانشجویان شده و منجر به آغاز تجمعات صنفی در این دانشگاه شده بود.
یکی از دانشجویان این دانشگاه پیشتر به دانشجونیوز گفته بود که « وضعیت مالی نامناسب اکثر دانشجویان و افزایش قیمت غذا در سال تحصیلی جدید نارضایتی های فراوانی را در بین دانشجویان به وجود آورده بود که اتفاق دیروز، جرقه ای شد تا اعتراضی سنگین در سلف دانشگاه شکل بگیرد.»
در این تجمع هفته گذشته این دانشگاه، دانشجویان با سر دادن شعارهایی همچون "دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد" ، "دانشجوی با غیرت حمایت حمایت" و " نترسین نترسين ما همه با هم هستيم" خواستار توبيخ مسئولان سلف و تشکیل دوباره شورای صنفی در دانشگاه شهرکرد شده بودند.
با شروع سال تحصیلی جدید بسیاری از دانشگاه های ایران از جمله دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه کردستان، دانشگاه یزد، دانشگاه زنجان، دانشگاه بهشتی و برخی دانشگاه های دیگر ناآرام گزارش شده اند.
اجرای طرح تفکیک جنسیتی، تک جنسیتی نمودن دانشگاه ها، وضعیت نامساعد غذا ها، محدود کردن دانشجویان و تهدید آنان، از مواردی بوده که اعتراض دانشجویان را در هفته های گذشته برانگیخته است.
صدها دانشجوی دانشگاه امیرکبیر نیز در اعتراض به مرگ یک دانشجوی دختر که در خوابگاه این دانشگاه جان باخته و با کوتاهی مسئولین همراه بوده، همچنان ادامه دارد و دانشجویان خواستار استعفای فوری مسئولین زیربط شده اند.

گفتگوی جرس با پیمان عارف پس از اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق:وحشیانه بود.

جرس - پیمان عارف، فعال دانشجویی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین پس از اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق به خبرنگار جرس می گوید : من اینجا در ایرانی که احمدی نژاد می گوید آزادترین کشور جهان است، به جرم توهین به احمدی نژاد شلاق خورده ام به گونه ای که جای زخم هایش هنورز روی تن ام مانده است و قلبم درد می کند .
 
  
وی معتقد است هم صدور حکم شلاق غیرقانونی بوده است و هم اجرای آن به صورت غیر قانونی صورت گرفته است .
پیمان عارف صبح امروز به اجرای احکام زندان اوین منتقل شد که با پایان دوران محکومیتش آزاد شود اما به گفته خود او لحظاتی پیش از آزادی به اتهام توهین به ریاست جمهوری ۷۴ ضربه حکم شلاق او به اجرا در آمده است . 
اگرچه پیمان عارف پس از اجرای این حکم از شرایط جسمی خوبی برخوردار نبود اما به پرسش های خبرنگار جرس در این زمینه پاسخ داده است .
گفتگوی جرس با این فعال سابق دانشجویی و عضو سازمان دانش آموختگان را بخوانید :

آقای عارف این حکم شلاق را آن گونه که این روزها می گویند نمادین هم اجرا نکردند، درست است ؟ 
این حکم را نه تنها نمادین اجرا نکردند، ای کاش حداقل همان رای صادره خودشان را اجرا می کردند، یعنی ۷۴ ضربه شلاق تعزیری طبق ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی را اجرا می کردند یعنی شلاق را به صورت تعزیری می زدند . مشهور فقهای امامیه تاکید دارند میان تفاوت تازیانه شلاق تعزیری و تازیانه حدی. یعنی در تازیانه حدی نباید دست شلاق زننده بالا رود و یک کتاب باید زیر بغل شلاق زننده باشد برای این که کتاب قران نیفتد ولی آقایان به وحشیانه ترین و سبوعانه ترین شکل ممکن تازیانه زدند . یعنی به همان شکل که در شریعت برای شرب خمر و لواط پیش بینی شده است شلاق زدند . 
دقیقا به چه جرمی این حکم شلاق در مورد شما اجرا شده است ؟
به جرم توهین به احمدی نژا د. ماده ی ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی . قاضی پیر عباس، قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی در پرونده مربوط به اتهامات انتخابات در صدور رای ۷۴ ضربه تازیانه تعزیری صادر کردند .
این حکم کجا و چگونه اجرا شد ؟
ولی این آقایان در دادسرای اوین در حضور آقای نمکی، رییس دفتر  معاون شخص جعفری دولت آبادی به وحشیانه ترین شکل ممکن حکم تغزیری را به شکل تازیانه حدی اجرا کردند . من خواهان دستور قضایی شدم و در همان شرایط  که حمله قلبی به من دست داد، شکایت کردم به آقای دولت آبادی و از همین جا از دولت آبادی می خواهم که دستور قضایی صادر کند اگر دادستان هستند که از نظر من نیستند . 
آیا همسر شما هم به هنگام اجرای حکم حضور داشتند ؟
امروز محکومیت من تمام شده بود و مرا به خاطر این که باید آزاد می شدم آوردند دادسرای اوین در شعبه اجرای احکام . دادیار اجرای احکام فردی است به نام خدابخش که ایشان حضور نداشت . همسرم را هم اجازه دادند بیاید بنشیند . فردی آمد که ماسک به صورت خودش زد . آن کسی که مرا شلاق زاد ماسک به صورت داشت . مرا بردند ته دادسرای اوین در یک اتاقی در حضور نمکی، رییس دفتر معاون دادستان مرا شلاق زدند .  آن فرد شروع کرد با تمام شدت دستش را بالا برد  و با تمام شدت تازیانه را به پشت من کوبید و مرا شلاق زدند .
بعد از شلاق شما چه حالی داشتید ؟
کمرم راست نمی شود از درد شلاق . وضعیت قلبی ام هم خوب نیست . به توصیه ی یکی از پزشکان دوش گرفتم، اما خون مردگی باعث شده که سوزش این زخم ها بیشتر باشد .
اگر سخنی با مسئولان یا احمدی نژاد که به جرم توهین به ایشان هم شلاق خورده اید، دارید بفرمایید ؟
احمدی نژاد که هر بار به نیویورک می رود و می گوید ما آزادترین کشور دنیا را داریم، اما مرا اینجا در کشور خودم، به وحشیانه ترین شکل ممکن به جرم توهین به احمدی نژاد شلاق زده اند . من یک نامه سرگشاده به احمدی نژاد نوشتم و تنها یاد آوری کردم که چه بلایی سر دانشگاه ها آمده است .  نامه من موجود است که هیچ توهینی به احمدی نژاد نکرده ام تنها گفته ام که به ایشان هرگز سلام نخواهم کرد . همه تاکید من این است که هم صدور حکم من غیر قانونی بود و هم این حکم شلاق به صورت غیر قانونی و وحشیانه اجرا شد .