۱۳۹۰ مرداد ۵, چهارشنبه

دادخواست در حمایت از مهندس حشمت اله طبرزدی زندانی سیاسی درزندان جمهوری اسلامی ایران

به : دکتر احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای حقوق بشر در ایران
به : دکتر بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد
به : دکتر ناوی پیلای، کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل متحد - کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
به : کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
به : سازمان عفو بین الملل
به : سازمان دیده بان حقوق بشر
دادخواست در حمایت از مهندس حشمت الله طبرزدی زندانی سیاسی درزندان جمهوری اسلامی ایران

عالیجنابان !
ما امضا کنندگان این متن خواستاریم که توجه شما را به وقایع سهمگینی که در زندان های ایران رخ می دهد، از جمله در مورد آقای مهندس حشمت اله طبرزدی، جلب نماییم :
بنا به گزارش های رسیده از زندان رجائی شهر و همچنین اعضاء خانواده آقای حشمت اله طبرزدی، ایشان به دلیل فشارهای وارده در زندان دچار بیماری قلبی شده و اخیرا چندین بار در زندان دچار حمله قلبی شده است و به رغم این مشکلات با درخواست ایشان برای انتقال به یک مرکز درمانی مخالفت شده و وضعیت سلامتی ایشان روز به روز رو به وخامت می رود .
حشمت اله طبرزدی، ۵۳ ساله، روزنامه نگار و رهبر جبهه دموکراتیک ایران، در تاریخ یکشنبه ششم دی ماه ۱۳۸۸ در خانه شخصی خود در تهران توسط چهار نفر که حکم بازداشت وی را در دست داشتند و از دفتر دادستانی کل کشور مامور بودند، دستگیر شد .
وی پس از دستگیری، ابتدا به زندان اوین و سپس در اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ به زندان رجائی شهر کرج منتقل شد. او در جریان محاکمه اش در دادگاه اظهار داشت که مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تحت فشار و شکنجه های فراوان، وادار به «اقرار» به دریافت پول از خارج از کشور شده است .
ما امضاء کنندگان هشدار می دهیم که مقامات جمهوری اسلامی راسا مسئول وخامت وضعیت جسمانی آقای طبرزدی هستند . علاوه بر این، مصرانه از دکتر احمد شهید “گزارشگر ویژه سازمان ملل برای حقوق بشر در ایران”، مدافعان حقوق بشر، کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و دبیر کل سازمان ملل متحد می خواهیم که ازهیچ اقدامی برای متوقف کردن این رفتارهای شنیع و غیر انسانی در زندان های جمهوری اسلامی و احکام ناعادلانه قوه قضائیه دریغ نفرمایید .
خواهشمند است دادخواست را امضا و برای دوستان خود ارسال نمایید :



 To : Dr. Ahmed Shaheed, United Nations Special Reporter for Human Rights in Iran
To : Dr. Ban Ki-Moon, The secretary – General of the United Nation
To : Dr. Navi Pilay, The high commissar for UN Human Rights - Europe Union Human Rights Commission
To : EU Human rights Commission
To : Amnesty International
To : Human Rights Watch
Announcement in support of Heshmatollah Tabarzadi, imprisoned by the Islamic republic of Iran
We, the undersigned, would like to draw your attention towards the increasing tragedy in the infamous political jail in Iran where namely Mr. Heshmatollah Tabarzadi is being denied his basic human rights . Mr. Tabarzadi is suffering from heart problems which he has received as result of the torture he has endured in prison . According to news from Rajai-Shahr Prison and his family members, Mr. Tabarzadi has recently suffered several heart attacks while being in jail . His request to be transferred to a medical centre has been denied and his health condition is deteriorating day by day .
Heshmatollah Tabarzadi aged 53, Journalist, leader of the banned Democratic Front of Iran, An opposition organization, was arrested on 27 December 2009 at his home in Tehran by four civil servants from the National Prosecutor General’s Office, Who had an arrest warrant for Mr. Tabarzadi . Following his arrest he was held in contempt in the Evin Prison before being transferred to Rajai-Shahr Prison in Karaj in May 2010 . During his trial Mr. Tabarzadi said that he had been beaten and threatened with rape while being in detention and that he had been placed under great pressure and torture to “confess” to having received money from abroad .
We, The undersigned, Would like to warn that the authorities of the Islamic Republic of Iran are directly responsible for Mr. Tabarzadi’s health condition, Who prior to his imprisonment was in good health . Furthermore we wish to urge Dr. Ahmed Shaheed, United Nations Special Reporter for Human Rights in Iran, Human Rights Defenders, The UN Human Rights Commission, European Union and United Nations Secretary-General to take any measures possible to stop these unjust and inhumane treatments carried out by the prisons of the Islamic Republic of Iran as well as the inhumane sentences and political persecutions given by the security and judicial authorities of the Islamic Republic of Iran .
Please sign the petition and send it on to yours other contacts :

چه کسی مزدور جمهوری اسلامی است ؟ - حسن زارع زاده اردشیر

واکنشی به اقدامات تخریبی رسانه های امنیتی جمهوری اسلامی و مزدوران آنها علیه احمد باطبی و فعالان جنبش دانشجویی
روزنامه کیهان چاپ تهران در دو مطلب دوست من آقای احمد باطبی را عامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی معرفی کرده است و به دنبال آن حرف و حدیث هایی را دامن زده است . موضوع از آنجا آغاز می شود که تارا دوست سابق آقای باطبی پس از نزدیک شدن به یک فرد مخرب در اپوزیسیون به نام امیر ع. ف. او را مورد حمله قرار می دهند و عامل اطلاعات معرفی می کنند و بدین صورت فرصتی برای رسانه های وابسته به جمهوری اسلامی فراهم می شود تا چهره های سابق دنشجویی را مورد هتاکی و به سبب آن حرکت بزرگ ۱۸ تیر را زیر سوال ببرند . به این واسطه و در این نوشته ها من نیز مورد حمله قرار گرفته و دیگر عامل اطلاعات معرفی شده ام .
باید عنوان کنم که من هیچ گاه به مطالبی که علیه من در رسانه های حکومتی و یا توسط افراد مخرب و بی هویتی چون ( ف. ) مطرح شده پاسخ نداده ام چرا که اتهامات آنها آن قدر واهی و مسخره است که نیازی به وقت گذاشتن برای پاسخ وجود ندارد، اما به دلیل این که این بار من را مستمسکی برای حمله به احمد باطبی قرار داده اند حاضر شدم این چند خط را بنویسم .
سند رسانه های حکومتی مبنی بر اطلاعاتی بودن احمد باطبی این است که خانم تارا ادعا می کند شاهد مکالمات احمد با فردی به نام جوادی از وزارت اطلاعات بوده و مهم تر این که جوادی پیامی از طریق احمد باطبی برای من (زارع زاده) ارسال کرده است مبنی بر این که وزارت اطلاعات از من درخواست داشته است با آنها تماس بگیرم . خانم تارا دو سال قبل پس از قطع ارتباط با احمد باطبی، در فیسبوک به صورت خصوصی در مورد این موضوع سوال کرد و من گفتم احمد موضوع را به من اطلاع داده است اما من اطلاعات بیشتری در این مورد ندارم اما ایشان بدون هیچ گونه دلیل موجه و اخلاقی این گفته را منتشر کرده است تا از زبان من ارتباط احمد با اطلاعات را تایید کند و به دنبال آن نیز امیر ع. ف. من را با این موضوع ربط داده و عامل وزارت اطلاعات معرفی کند، در حالی که همین فرد دو سال پیش به من التماس می کرد تا با او همکاری کنم بلکه از تنهایی در بیاید !
زمانی که احمد باطبی خواست در مورد تماس وزارت اطلاعات با او نزد من صحبت کند، من در صدای آمریکا بودم . او نزد من آمد و گفت وزارت اطلاعات با او تماس می گیرد و او را تهدید می کند و خواسته هایی را مطرح می کند . علت این که او این مسائل را با من در میان گذاشت به این دلیل بود که من و احمد باطبی قبلا در ایران در قالب جبهه متحد دانشجویی و جبهه دموکراتیک ایران هم رزم و دوست بودیم و علاوه بر آن او به دلیل این که من سخنگو و دبیر تشکیلات جبهه بودم همواره من را مورد احترام قرار می داد و برای مشورت نزد من می آمد، به خصوص که او تازه به آمریکا آمده بود و نمی دانست با این موضوع چگونه برخورد کند . به همین دلیل با در میان گذاشتن موضوع تماس های وزارت اطلاعات، خواست نظر من را در مورد نحوه برخورد با انها جویا شود . احمد اگر چه در این میان صحبتی که وزارت اطلاعات در مورد من با او انجام داده بود را به من منتقل کرد، اما گفت زمانی که فرد تماس گیرنده از او خواسته بود که از من بخواهد با آنها صحبت کنم گفته بود حاضر نیست چنین پیامی را منتقل کند . با این حال او جهت اطلاع من آن را بازگو کرد . در هر صورت من به دوست گرامی احمد گفتم که وزارت اطلاعات قبلا خانواده من را مورد تهدید قرار داده و چندین بار با خود من نیز تماس گرفته بود اما من هیچ زمانی به تماس های عوامل رژیم پاسخ ندادم و موضوع را به مقامات مربوطه گزارش کردم و شما هم دیگر به هیچ کدام از تلفن هایی که با شماره نامعلوم زده می شوند پاسخ نده و موضوع را با پلیس در میان بگذار، که او نیز پذیرفت .
در اصل آن چه بین من و احمد رد و بدل شده است به عنوان مستمسکی برای اطلاعاتی جلوه دادن او و من استفاده شده است  و این در حالی است که من در پاسخ به سوال خانم تارا گفته بودم که احمد موضوع را با من در میان گذاشته است و تایید کرده بودم که چنین اتفاقی افتاده است . ولی خیلی ساده لوحانه است که این اتفاق به معنای اطلاعاتی بودن او و من تلقی شود . وزارت اطلاعات بر اساس وظایف و ماموریت هایی که دارد روشن است که با افراد فعال زیادی می خواهد تماس بگیرد اما این تماس ها دلیلی بر نفوذی بودن افراد مخاطب نیست . به همین خاطر اقدام خانم تارا که پیشتر با احمد باطبی ارتباط داشته است و آن فرد مخرب و مشکوک، امیرع. ف. و نیز رسانه های امنیتی جمهوری اسلامی کاملا جهت دار و به قصد تخریب چهره های دانشجویی و حقوق بشری و نیز جریان بزرگ ۱۸ تیر می باشد .
من از اوایل سال ۱۳۷۸ و از وقتی که احمد باطبی علاقمند بود با جبهه متحد دانشجویی همکاری کند آشنا شدم اما تنها پس از مدت کمی از این آشنایی او در تجمعی برای دفاع از زندانیان سیاسی که توسط کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی و جبهه متحد دانشجویی در ۴ خرداد ۱۳۷۸ در دانشگاه تهران برگزار می شد دستگیر و دو سه هفته ای در بازداشت بود . از آزادی او چند روز نگذشته بود که مجددا به دنبال حوادث ۱۸ تیر بازداشت شد و مدت ها تحت شکنجه و ظلم دستگاه امنیتی و قضائی قرار گرفت .
عوامل اطلاعات و رسانه های وابسته که روزی ما را عامل سیا و روزی دیگر پننتاگون معرفی می کردند، امروز گویی پرده از راز بزرگی برداشته اند که سراسیمه می گویند من و احمد عوامل اطلاعات هستیم ! زهی خیال باطل !
تلاش نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی از طریق افراد نفوذی خود در برون مرز و نیز رسانه های وابسته نه تنها نمی تواند نیروهای فعال را از صحنه خارج کند بلکه هویت ۱۸ تیر و جنبش دانشجویی با این دست حملات از بین نخواهد رفت . ضمن آن که ۱۸ تیر نتیجه تلاش هزاران جوان و دانشجوی مبارز و آزادی خواه است که هنوز تعدادی از آنها از جمله بهروز جاوید تهرانی و حشمت اله طبرزدی در زندان به سر می برند و تاکید عمدی رسانه های حکومتی مبنی بر حضور امیر ع. ف. در ۱۸ تیر تنها بدین منظور صورت می گیرد که با اعتبار بخشیدن به فعالیت های او، از نیروی مخرب اش در راستای ایجاد شکاف در میان نیروهای اپوزیسیون بهره برداری کنند .
رسانه های حکومتی البته تصور می کنند نقش خود را به خوبی بازی می کنند، اما انگار نمی دانند که آن قدر نزد مردم رسوا شده اند که دیگر حنایشان رنگی ندارد . روشن است که رسانه های امنیتی جمهوری اسلامی چه کسانی را برای به خدمت گرفتن تقویت می کنند و چه کسانی را به قصد ضربه زدن زیر سوال می برند ! افرادی که در زندان با مقامات همکاری می کرده اند، با پاسپورت از کشور خارج شده در حالی که ادعا کرده اند از زندان فرار کرده اند، از برادر خود برای مطرح کردن خود سو استفاده می کنند، فعالان دانشجویی را شدیدا تخریب می کنند، کارکردی در راستای مبارزه سیاسی یا حقوق بشری نداشته اند و ندارند، حال با کمک رسانه های امنیتی جمهوری اسلامی به فعالان سرشناس اپوزیسیون تبدیل شده اند ! آری دست شما رو است و تلاش شما بی ثمر !

فرزند طبرزدی : تبعید در تبعید، ظلم مضاعف برای پدرم

فرزند طبرزدی: تبعید در تبعید؛ ظلم مضاعف برای پدرم
جرس - شرایط نا مناسب زندان رجایی شهر کرج و نبود امکانات پزشکی و دسترسی به پزشکان متخصص وضعیت جسمانی زندانیان سیاسی این زندان را در شرایط وخیمی قرار داده است . مهندس حشمت اله طبرزدی طی هفته های گذشته در سن ۵۳ سالگی چندین بار دچار حمله قلبی و به درمانگاه زندان رجایی شهر کرج منتقل گردیده است .

علی طبرزدی فرزند این زندانی سیاسی در خصوص وضعیت وی به "جرس" می گوید : "در ملاقات کابینی که  با پدر داشتم متوجه شدم که ایشان از ناراحتی قلبی بسیار رنج می برند و در نوار قلبی که از ایشان گرفته شده است یک سری مشکلاتی را نشان داده و از طرف دیگر فشار خون پدر بالاست . با مراجعاتی که به بهداری زندان داشته اند کمی وضعیتشان بهتر شده اما بیماری قلب یک عارضه ای است که باید در بلند مدت درمان شود و هر لحظه جان بیمار را به خطر می اندازد . در بهداری زندان پزشکان عمومی هستند و با توجه به ناراحتی های قلبی پدر که باید زیر نظر پزشک متخصص باشد باید از حق استفاده مرخصی استعلاجی جهت درمان بهره مند شوند ."

پیش از این علی طبرزدی با انتشار رنج نامه ای، رنج خانواده طبرزدی در ۱۳ سال گذشته ( از ۱۸ تیر ماه ۱۳۷۸ تا ۱۸ تیر ماه ۱۳۹۰ ) را به تصویر کشیده و تمامی مقامات از پایین تا به بالا را مسئول جان زندانیان دست بسته و مظلوم دانسته بود . زندانیانی که حتی از ابتدایی ترین حقوق طبیعی یک زندانی (یعنی حق داشتن وکیل، تماس تلفنی، ملاقات حضوری و مرخصی ) محروم گشته اند .

علی طبرزدی در ادامه به خبرنگار "جرس" می گوید : "ما همچنان انتقاد داریم که چرا ایشان را باید از زندان کچویی به زندان رجایی شهر کرج که جز استان البرز است منتقل کنند ؟ البته نه تنها پدر بلکه دیگر زندانیان سیاسی، که بعد متوجه شدیم انتقال این عزیزان به دنبال همان پروژه تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی و خانواده های آنهاست و در حقیقت "تبعید در تبعید" یا "زندان در زندان" است . به عبارتی نه تنها از شهرشان جدا شده اند بلکه خود زندان هم یک حالت "مخوف" دارد که هیچ گونه ارتباطی با دیگران نداشته باشند و مسئله اطلاع رسانی است که هیچ ارتباطی با بیرون نداشته باشند... از سوی دیگر ملاقات ها کابینی و پانزده دقیقه است که تلفن هایی هم که از پشت شیشه با آنها صحبت می کنیم گاهی قطع و همیشه کنترل و شنود می شود . در حقیقت با مشکلات عدیده ای مواجه هستیم . کما این که شاهد بودیم که عزیزانی طی ماه های گذشته در زندان به شهادت رسیدند .


وی با توجه به شرایط زندان می گوید : شرایطی که برای زندانیان فراهم کرده اند تا از نظر روحی آنها را تحت فشار قرار دهند، بلکه به علت فقدان امکانات و دسترسی به حقوق اولیه و ابتدایی خودشان ظلم و تبعیضی مضاعف بر آنها تحمیل می کنند . حتی دادن حقوق اولیه از جمله مرخصی را یک امتیاز برای زندانیان در نظر می گیرند . اگر چه پدر دارای شخصیت و خصوصیات اخلاقی هستند که با شرایط دشوار مدارا می کنند اما متاسفانه قطع تماس تلفنی این زندانیان سیاسی هم آنها و هم خانواده ها را در شرایط دشواری قرار داده که نمی توانند تا ملاقات های بعدی از حال هم با خبر شوند و باز باید به همان تبعیض "مضاعف" تاکید کنم که بر نگرانی خانواده ها و زندانیان سیاسی می افزاید . حتی ما شنیدیم که می خواهند اقداماتی انجام دهند که خود مسئولین زندان هم با آنها تماس نداشته باشند تا زندانیان ارتباطشان بطور کامل قطع گردد ."

حشمت‌الله طبرزدی شش دی ماه ۱۳۸۸ و به فاصله کوتاهی از حوادث این روز (عاشورا) بازداشت و به سلول‌های انفرادی بندهای امنیتی ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین منتقل و تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت . او پس از انتقال به بند عمومی زندان اوین، در اردیبهشت‌ ماه ۱۳۸۹ همزمان با اعتراض به اعدام پنج زندانی سیاسی از جمله فرزاد کمانگر (معلم کرد)، جهت محدودیت بیشتر به زندان رجایی‌شهر کرج تبعید شد . وی در طی این مدت حتی حق استفاده از یک روز مرخصی را نداشته است این در حالی است که از مشکلات جسمی و ناراحتی قلبی رنج می برد .

علی طبرزدی خطاب به مسئولین می افزاید : "ما از مسئولین می خواهیم تماس تلفنی و ملاقات حضوری و استفاده از مرخصی که جز حقوق ابتدایی یک زندانی سیاسی را در اختیار آنها قرار دهند تا زندانیان سیاسی از این وضعیت "نگران کننده" بیرون بیایند . این اخبار ناگواری هم که از وضعیت زندانیان سیاسی منتشر می شود دامن خود مسئولین را می گیرد زیرا هیچ گونه راه ارتباطی با زندانیان وجود ندارد و ما واقعا نمی دانیم چه بر سر آنها می آید و شرایط "زندان در زندان" برای آنها ایجاد کرده اند ."

وی در پایان با اشاره به این که بخشی از این مشکلات به نظارت قوه قضاییه بر زندان ها بر می گردد که متاسفانه همیشه وجود داشته است، می گوید : "مسئولین ابایی از کشته شدن زندانیان ندارند و آن را عبرتی برای سایر زندانیان می دانند . یکی دیگر از اهدافی که مسئولین با این گونه اقدامات دنبال می کنند این است که جو ترس و هراسی را بر جامعه حاکم کنند تا کسی دنبال فعالیت های سیاسی و انتقاد نرود و بگویند هر کسی به زندان بیافتد همین گونه با او رفتار می شود . اما باید توجه داشت که زندانیانی که الان بر سر مواضع خود ایستاده اند کسانی هستند که با توجه به آرمان ها و اهدافی که دارند هیچ گونه ضربه ای از این گونه اقدامات مسئولین نمی خورند ."


فرزند طبرزدی در پایان می گوید : "امیدوارم سفر گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران نقطه عطفی باشد برای این که این مسائل و شرایط دشوار زندانیان برای جهان و مجامع جهانی حقوق بشر آشکار گردد و این نظارت ها گامی باشد برای این که نظارت های اساسی بر شرایط حاکم بر زندان ها و زندانیان صورت گیرد که دیگر خبری از کشته شدن و شکنجه زندانیان نباشد و تمام ابعاد حقوق بشر  بدون تبعیض در نظر گرفته شود و به صورت فرمالیته نباشد و نظرات و گزارش هایشان را به شیوه آزاد و منصفانه برای مجامع جهانی عنوان گردد . در پایان امیدوارم تمامی زندانیان سیاسی که بدون هیچ جرم و دلیلی عمر خود را در زندان می گذرانند به جمع و آغوش خانواده و مردم خود بازگردانده شوند ."

۱۳۹۰ تیر ۲۲, چهارشنبه

گزارش مراسم 18 تیر در تورنتو





 به کوشش جبهه متحد دانشجویی در تورنتو مراسم سالگرد جنبش 18 تیر در روز شنبه 9 جولای برابر با 18 تیر در سالن اجتماعات شهرداری نورت یورک همراه با تقدیر از دانشجویان زندانی برگزار شد. در این مراسم حسن زارع زاده اردشیر از متهمان اصلی حوادث کوی دانشگاه تهران در 18 تیر، علی اکبر موسوی خوئینی عضو سابق دفتر تحکیم وحدت و نماینده مجلس و سلمان سیما در مورد جنبش دانشجویی و وضعیت سیاسی ایران سخنرانی و به جایگاه جنبش دانشجویی و 18 تیر در حرکت های آزادیخواهانه تاکید کردند.

دکتر رضا مریدی نماینده مجلس ایالت انتاریو، دکتر فرخ زندی استاد دانشگاه یورک و مهدی کوهستانی نژاد مشاور اتحادیه های بین المللی کارگزی از دیگر سخنرانان این مراسم بودند. همچنین پیام های مهندش حشمت الله طبرزدی و جعفر اقدامی از داخل زندان رجایی شهر و بیانیه جبهه دمکراتیک ایران در مراسم قرائت شد و از شش زندانی سیاسی مهدیه گلرو، شبنم مددزاده، حسین رونقی ملکی، بهروز جاوید تهرانی، عبداله مومنی و حشمت الله طبرزدی تقدیر شد.

در ابتدای برنامه پس از پخش فیلم کوتاهی از فعالیتهای گذشته جبهه متحد دانشجویی، دکتر رضا مریدی نماینده پارلمان انتاریو پشت تریبون قرار گرفت. او با ستودن فعالیت های دانشجویان و جنبش دانشجویی در ایران تاکید کرد که دانشجویان نقش مهمی در تحولات کشور بازی می کنند. او گفت: نظام جمهوری اسلامی ثابت کرده است که اصلاح پذیر نیست و اگر کسی این را نپذیرد یا نمی فهمد یا خود را به نفهمی زده است.

 سپس سلمان سیما از فعالان دانشجویی و عضو کمیته سیاسی سازمان  دانش اموختگان ایران نیز طی سخنانی ضمن شرح چگونگی پیدایش دانشگاه ازاد به نقش دانشجویان این دانشگاه در جنبش اعتراضی مردم و تجمعات پیاپی دانشجویان دانشگاه ازاد اشاره کرد و همچنین سختی های ویژه هر گونه فعالیت دانشجویی و سیاسی در این دانشگاه را برشمرد.

 سلمان سیما برگزاری چنین مراسم هایی را و گرامیداشت یاد زندانیان سیاسی را کمترین کاری دانست که می بایست در خارج از کشور انجام شود. او سیما تاکید کرد که میدان اصلی مبارزه در ایران است و از همه حضار خواست تا همواره در جهت انعکاس صدای مردم داخل کشور کوشا باشند.

 سخنران بعدی حسن زارع زاده اردشیر دبیر کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی و سخنگوی سابق جبهه دمکراتیک ایران و جبهه متحد دانشجویی در تهران بود که در ابتدا سخنان خود را با یاد دانشجویان زندانی و دیگر زندانیان سیاسی از جمله بهروز جاوید تهرانی و مهندس حشمت الله طبرزدی آغاز کرد. او گفت: همین دیرز مطلع شدیم که مهندش طبرزدی دچار عارضه قبلی شده و مقامات زندان توجهی نکردند، او و بهروز جاوید تهرانی که به تازگی به سلول انفرادی بند 209 اوین منتقل شده و در وضعیت نامعلومی قرار دارد، هر دو در 18 تیر 78 در زندان بودند و همچنان امروز در 18 تیر در زندان به سر می برند.

زارع زاده اردشیر با اشاره به افزایش فشار بر دانشجویان و تشدید محدودیت بر دانشجویان زندانی مثل مهدیه گلرو و بهاره هدایت که در سالهای گذشته فعالیتهای قابل توجهی داشتند، تاکید کرد که این تلاش ها نشان می دهد که 18 تیر اندام رژیم جمهوری اسلامی را به لرزه در آورده است. به گفته وی، 18 تیر به نقطه عطفی در حرکت های آزادیخواهانه تبدیل شده است چرا که قبل از 18 تیر به این شکل که در این سالها تجمعات سازماندهی و راه اندازی می شوند، اتفاق نمی افتاد.

زارع زاده اردشیر که یکی از متهمان اصلی در پرونده کوی دانشگاه و 18 تیر بود گفت: 18 تیر تنها به توقیف یک روزنامه محدود نمی شود و دارای سابقه تاریخی است. وی توضیح داد که فعالیتهای دانشجویی از رویکرد انتقادی به رویکرد مخالفت با نظام وارد شده بود و دانشجویان با گسترش فعالیتهای خود به 18 تیر رسیدند.

وی یکی از موفقیت های 18 تیر را پیوند زنان و کارگران با دانشجویان عنوان کرد و گفت با گسترش اعتراضات و زیر سوال رفتن شان نظام و ولایت فقیه راه برای پیروزی هموار شده است.

 در ادامه مهدی کوهستانی نژاد مشاور اتحادیه های بین المللی کارگری در سخنرانی از دانشجویانی که در فعالیت های کارگری حضور دارند نام برد و گفت روز به روز دانشجویان و کارگران بهم نزدیک تر می شوند و هماهنگی آنها به یکدیگر به تغییرات بنیادین در جامعه کمک می کند.
این فعال حقوق کارگران گفت دانشجویان که برای تامین زندگی و هزینه تحصیل به کارهای خدماتی از قبیل تایپ و تدریس و فروش کارت اینترنت و کارهای دیگر مثل نظافت روی می آورند در واقع مبارزه و خواست مشترک با جنبش کارگری دارند.

مهندس علی اکبر موسوی خوئینی نماینده سابق مجلس سخنران بعدی بود که در ابتدا ضمن سپاس از حضور هموطنان برای گرامیداشت هجدهم تیر ماه، از زنده یادان عزت ابراهیم نژاد و اکبر محمدی و شهدای دانشجویی جنبش سبز نام برد و تاکید کرد واقعه هجده تیر با گذشت دوازده سال به دلیل تاثیر مهم آن همچنان زنده است و بر پایی چنین گرد همایی گویا یی این واقعیت هست.

علی اکبر موسوی گفت فکر می کنم نیاز امروز جامعه ما این است که در مورد دانشجویانی که سال ها تحت فشار بودند و تازه از کشور خارج شدند صحبت کنیم و برای فعالیت های آینده برنامه ریزی کنیم. دانشجویان و دانش اموختگان باید سازمان یابی و سازمان دهی کنند و دوستان عزیز و فعالین اجتماعی و سیاسی که در سالیان قدیم خارج از کشور بودند کمک کنند که این ها سازمان و نظم خودشان را در خارج از کشور به شکل سراسری پیدا کنند.

این فعال سابق دانشجویی گفت خرده جنبش های دیگر مثل زنان و کار گران به طور جدا گانه کار خود را بکنند و بعد با هم پیوند بخورند.

موسوی تاکید کرد که گروه ها و دوستانی که اخیرا از کشور خارج شده اند یک مقدار پراکنده هستند و این ها باید نهاد های خودشان را ایجاد بکنند و با نهاد های دیگر پیوند بخورند. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که به تنهایی کاری را پیش می برد.

دکتر فرخ زندی استاد دانشگاه یورک و رئیس انجمن سکولار سبز در تورنتو سخنران بعدی بود که ضمن اعلام حمایت از دانشجویان و تاکید بر نقش جنبش دانشجویی گفت که جوانان و دانشجویان سالهاست که در جبهه ضد استبداد برای آزادی مبارزه می کنند و می دانند که ستم و ظلم در ایران پابرجا نیست.

دکتر زندی تاکید کرد که امروز بخش زیادی از مردم ایران به اصلاحات باور ندارند و خواستار تغییر رژیم هستند.

۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه

رنج نامه علی طبرزدی، فرزند حشمت اله طبرزدی در پی وخامت حال پدر

روابط عمومی جبهه دموکراتیک ایران - علی طبرزدی، فرزند حشمت اله طبرزدی با انتشار رنج نامه ای رنج خانواده طبرزدی در ۱۳ سال گذشته ( از ۱۸ تیر ماه ۱۳۷۸ تا ۱۸ تیر ماه ۱۳۹۰ ) را به تصویر کشیده است .
ایشان در این رنج نامه ضمن اشاره به وضعیت وخیم جسمی پدر، می افزاید : با این که می دانم این مرحله را هم پدر با صبر و مقاومت می گذراند، اما از نظر ما مقامات از پایین تا به بالا مسئول جان زندانیان دست بسته و مظلومی هستند که حتی از ابتدایی ترین حقوق طبیعی یک زندانی (یعنی حق داشتن وکیل، تماس تلفنی، ملاقات حضوری و مرخصی ) محروم گشته اند .
متن کامل این زنج نامه به شرح زیر می باشد :
کدیور، امیر انتظام و طبرزدی سه مهمان سرشناس اوین, بله این سر تیتر یکی از روزنامه های تهران در هوای گرم تیر ماه سال ۱۳۷۸ بود . آری حدود یک ماهی است که پدر مهمان زندان شده از طرف دیگر روزی نیست که در رسانه های حکومتی نامی از او برده نشود، گروه طبرزدی . چند روزیست شاهد شکل گیری تجمع های مسالمت آمیز و مدنی دانشجویان در محدوده ی خیابان منتهی به کوی یا خوابگاه دانشجویی هستیم . تب و تاب اعتراض و همدردی با دانشجویان از یک سو و نگرانی و اظطراب از فرجام پدر از دیگر سو خواب را از چشم به در دوخته به بازگشت پدر ربوده، این اولین باری نیست که پدر روانه زندان شده قبل از این هم چند باری ذر ارتباط با انتشار مطالب افشاگرانه در نشریه پیام دانشجو و بعد از آن هفته نامه ی هویت خویش یا میتینگ های مختلفی که در دانشگاه و پارک لاله برگزار می گردید، در مکان های مختلف با حبس و سلول آشنایی داشت . الآنه ۱۳ سال گذشته باز هم ۱۸ تیری در راه است باز پدر محبوس در زندان در این موارد بین این ۱۸ و آن ۱۸ مشترکاتی هست اما از طرف دیگر تفاوت هایش رو چگونه می شود فاکتور گرفت ؟ این تفاوت ها یک سری از آنها مثبت و امیدوار کننده هستند، از قبیل رشد فکری و فرهنگی ای که در این چند سال به طور فزاینده ای سطوح مختلف جامعه را در نوردیده که یقینا نقطه عطفش را باید در حرکت خود جوش ۱۸ تیر ماه ۱۳۷۸ و تبعات آن جستجو کرد و یا خیلی پیشرفت های دیگر . از طرف دیگر بک سری از آنها لااقل برای خانواده ی ما محسوس تر از بقیه هستند . مثلا این که آیا پدر آن توان جسمی که ۱۳ سال قبل در تحمل حبس و انفرادی را داشت، هنوز هم دارند ؟ در این که ایشان در تحمل سختی های ناشی از بازجویی های جان فرسا با مقاومت و شجاعت مثال زدنی فائق و غالب گردیدند، شکی نیست ولی جسمی چی ؟ جسم که از فولاد نیست، بله این ذهن و تمرکز نفس بر گرفته از آرمان و هدف است که به مانند پولاد سخت و محکم می گردد . ولی در این راه باید آیا جسم هم همراهی کند ؟ چند سال، ۲ سال، ۴ سال، ۶ سال و ... ؟ این ها مقدمه ی بود بر خبر ناراحت کننده ی عارضه ی قلبی و فشار خون بالای پدر، از مشاهده ی نوار قلب و چکاپ کلی که از پدر در بهداری زندان رجایی شهر گرفته شده مسئولان بهداری از وجود نویز در نوار قلب و فشار بالای خون (۱۲|۱۵) مطلع گشته و برای فشار خون قرص تجویز نموده اند . این ها را به حساب چی بگذاریم ؟ نهایتا پس زمینه ای از فشارهای روحی انفرادی های ۸ ماه و ۹ ماه از آدم چی باقی می گذارد ؟ مخصوصا اگر به آن ممنوع الملاقاتی، نبود مکالمه تلفنی با خانواده و هزار مشکل عدیده ی درون و بیرون زندان را بیفزاییم . این می شود که الآنه در مورد پدر در نوار قلبی نمایان گشته )همه آثار هویدا) . با این که می دانم این مرحله را هم پدر با صبر و مقاومت می گذراند، (زمستان می رود و رو سیاهی به زغال می ماند .) اما از نظر ما مقامات از پایین تا به بالا مسئول جان زندانیان دست بسته و مظلومی هستند که حتی از ابتدایی ترین حقوق طبیعی یک زندانی (یعنی حق داشتن وکیل، تماس تلفنی، ملاقات حضوری و مرخصی ) محروم گشته اند .

علی طبرزدی، فرزند حشمت اله طبرزدی
۱۷ تیر ماه ۱۳۹۰

مهندس طبرزدی در هفته گذشته چندین بار دچار حمله قلبی شده است . - کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاس

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی - در پی انتشار خبر عارضه قلبی مهندس حشمت اله طبرزدی، دبیر کل جبهه دمکراتیک ایران خانواده این زندانی سیاسی از چندین مورد حمله قلبی وی طی هفته گذشته در تبعیدگاه رجایی شهر خبر دادند .
به گزارش روابط عمومی جبهه دموکراتیک ایران خانواده حشمت اله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران از وضعیت وخیم جسمی ایشان در زندان رجایی شهر کرج خبر داده و افزودند : «شرایط بد زندان رجایی شهر کرج و عوارض ناشی از اعتصاب غذای چند هفته گذشته زندانیان سیاسی وضعیت جسمی ایشان را در شرایط وخیمی قرار داده است، به طوری که در هفته گذشته ایشان چندین بار دچار حمله قلبی شده و به درمانگاه زندان رجایی شهر کرج منتقل گردیده اند . در آخرین ملاقات (پنج شنبه ۱۶/۰۴/۱۳۹۰) حال عمومی ایشان در وضعیت خوبی قرار نداشت و باعث نگرانی شدید خانواده شده است .»

لازم به ذکر است حشمت اله طبرزدی یک روز پس از حوادث عاشورای سال ۱۳۸۸ بازداشت و از آن تاریخ تا کنون بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر می برد .

بیانیه جبهه دموکراتیک ایران بمناسبت 18 تیر

جنبش دانشجویی 18 تیر سال هفتادو هشت نقطه آغاز جنبش دموکراسی خواهی در ایران

سالگرد جنبش دانشجویی در حالی برگزار می شود که مهندس طبرزدی یکی از فعالان محرک این جنبش بزرگ امروز در شرایط بیماری قلبی بسر میبرد. جنبشی که با حضور گسترده دانشجویان تمامی دانشگاههای کشور و با مبارزات درخشان و قهرمانانه این قشر عظیم توانسته است رژیم را به کرنش در مقابل خواست دانشجویان و مردمی که به حمایت از این جنبش برخاسته بودند وادار نماید. و آن زمانی بود که رهبر نظام اسلامی زبان تضرع گشود و در مقابل موج عظیم اعتراضات عقب نشینی اختیار نمود. جبهه دموکراتیک ایران در کوران این مبارزه عظیم اجنماعی سازماندهی خود را آغاز کردو جبهه متحد دانشجویی توانست با حضور رهبران بنام خود و جوانانی که با مشارکت گسترده در میدان مبارزه شجاعت و شهامت خود را بنمایش گذاشته بودند تولد جنبش آزادی و دموکراسی خواهی بصورت اجتماعی را اعلام نماید. 18 تیر 78 نقطه عطف تاریخ جنبش دانشجویی و اجتماعی کشور ما محسوب میشود. اما سرکوب و تهاجم وحشیانه عمال حکومت که بدستور مستقیم ولی فقیه و سازمانهای زیز نظروی دست به جنایت میزنند درهنگامه تهاجم به خوابگاه دانشگاه با کشتن سرباز دانشجویی بنام عزت ابراهیم نژاد که همراه با دانشجویان دیگر بسر میبرده است نهایت سبعیت و ددمنشی خود را نشان داده اند. دادگاه های نمایشی رژیم نه تنها هیچ کس را متقاعد نکرد، که در رویدادهای پس از آن و در خرداد 88 بر دیر باوران نیز ثابت گشت که نه تنها دادگاه های رژیم که تمامیت قوه قضاییه نمایشگاهی رنج آور برای جوانانی است که در مقابل هر فریاد آزادیخواهی سالها زندان و شکنجه را پیش روی خود میبینند. مامورانی که قانونا و آزادانه دست به انسان کشی میزنند و کشته شدگانی که مجرم از دنیا می روند. این قانون قوه قضاییه کشوری است که داعیه عدل الهی دارد. از آنجاییکه 18 تیر 78 بعنوان نقطه حرکت یک جنبش مسالمت آمیز در تاریخ کشور ما ثبت شده است در پیامد خود جنبشهای دیگر اجنماعی را نیز بهمراه داشته است جنبشهای زنان ، معلمان و کارگران با این جنبش پیوند خورده و خود را در خرداد 88 بصورت یک جنبش عظیم اجتماعی نشان داده است. در این راه اما مبارزان بسیاری جان از کف داده اند و بسیاری در زندانهای جمهوری اسلامی به سالهای طولانی زندان محکوم گردیده اند. زندانیان مبارز با اعتصابات خود دست از مباره نکشیده اند و در این راه تعدادی از بهترین فرزندان کشور جان خود را از دست داده اند. اکبر محمدی هاله سحابی، هدی صابر و امروز حشمت الله طبرزدی که پس از بارها اعتصاب غذا توان جسمی اش تحلیل رفته و با خطر قلبی روبرو شده است. واقعیت این است نه جنبش را سر باز ایستادن است که جامعه منبع باز تولید خود است و نه تا زمانی که حکومت بر اریکه قدرت تکیه زده است دست از سرکوب بر مبدارد. اما تنها این تاریخ است که قضاوت میکند چه کسی در این نوع نبردهای تاریخی برنده است و چه کسی بازنده و حاکمان جمهوری اسلامی بدانند باز هم با روبرو شدن با جنبشهای دانشجویی و اجتماعی بزرگتر همچون همیشه تاریخ سر انجام در صف بازندگان قرار میگیرند .
زنده باد آزادی
گسسته باد زنجیر استبداد
پاینده ایران
جبهه دموکراتیک ایران – خارج از کشور

بیانیه جبهه دموکراتیک ایران بمناسبت 18 تیر

جنبش دانشجویی 18 تیر سال هفتادو هشت نقطه آغاز جنبش دموکراسی خواهی در ایران

سالگرد جنبش دانشجویی در حالی برگزار می شود که مهندس طبرزدی یکی از فعالان محرک این جنبش بزرگ امروز در شرایط بیماری قلبی بسر میبرد. جنبشی که با حضور گسترده دانشجویان تمامی دانشگاههای کشور و با مبارزات درخشان و قهرمانانه این قشر عظیم توانسته است رژیم را به کرنش در مقابل خواست دانشجویان و مردمی که به حمایت از این جنبش برخاسته بودند وادار نماید. و آن زمانی بود که رهبر نظام اسلامی زبان تضرع گشود و در مقابل موج عظیم اعتراضات عقب نشینی اختیار نمود. جبهه دموکراتیک ایران در کوران این مبارزه عظیم اجنماعی سازماندهی خود را آغاز کردو جبهه متحد دانشجویی توانست با حضور رهبران بنام خود و جوانانی که با مشارکت گسترده در میدان مبارزه شجاعت و شهامت خود را بنمایش گذاشته بودند تولد جنبش آزادی و دموکراسی خواهی بصورت اجتماعی را اعلام نماید. 18 تیر 78 نقطه عطف تاریخ جنبش دانشجویی و اجتماعی کشور ما محسوب میشود. اما سرکوب و تهاجم وحشیانه عمال حکومت که بدستور مستقیم ولی فقیه و سازمانهای زیز نظروی دست به جنایت میزنند درهنگامه تهاجم به خوابگاه دانشگاه با کشتن سرباز دانشجویی بنام عزت ابراهیم نژاد که همراه با دانشجویان دیگر بسر میبرده است نهایت سبعیت و ددمنشی خود را نشان داده اند. دادگاه های نمایشی رژیم نه تنها هیچ کس را متقاعد نکرد، که در رویدادهای پس از آن و در خرداد 88 بر دیر باوران نیز ثابت گشت که نه تنها دادگاه های رژیم که تمامیت قوه قضاییه نمایشگاهی رنج آور برای جوانانی است که در مقابل هر فریاد آزادیخواهی سالها زندان و شکنجه را پیش روی خود میبینند. مامورانی که قانونا و آزادانه دست به انسان کشی میزنند و کشته شدگانی که مجرم از دنیا می روند. این قانون قوه قضاییه کشوری است که داعیه عدل الهی دارد. از آنجاییکه 18 تیر 78 بعنوان نقطه حرکت یک جنبش مسالمت آمیز در تاریخ کشور ما ثبت شده است در پیامد خود جنبشهای دیگر اجنماعی را نیز بهمراه داشته است جنبشهای زنان ، معلمان و کارگران با این جنبش پیوند خورده و خود را در خرداد 88 بصورت یک جنبش عظیم اجتماعی نشان داده است. در این راه اما مبارزان بسیاری جان از کف داده اند و بسیاری در زندانهای جمهوری اسلامی به سالهای طولانی زندان محکوم گردیده اند. زندانیان مبارز با اعتصابات خود دست از مباره نکشیده اند و در این راه تعدادی از بهترین فرزندان کشور جان خود را از دست داده اند. اکبر محمدی هاله سحابی، هدی صابر و امروز حشمت الله طبرزدی که پس از بارها اعتصاب غذا توان جسمی اش تحلیل رفته و با خطر قلبی روبرو شده است. واقعیت این است نه جنبش را سر باز ایستادن است که جامعه منبع باز تولید خود است و نه تا زمانی که حکومت بر اریکه قدرت تکیه زده است دست از سرکوب بر مبدارد. اما تنها این تاریخ است که قضاوت میکند چه کسی در این نوع نبردهای تاریخی برنده است و چه کسی بازنده و حاکمان جمهوری اسلامی بدانند باز هم با روبرو شدن با جنبشهای دانشجویی و اجتماعی بزرگتر همچون همیشه تاریخ سر انجام در صف بازندگان قرار میگیرند .
زنده باد آزادی
گسسته باد زنجیر استبداد
پاینده ایران
جبهه دموکراتیک ایران – خارج از کشور

۱۳۹۰ تیر ۱۷, جمعه

جان مهندس حشمت الله طبرزدی در خطر است

جـبـهـه متحـد دانـشـجـویـی :حشمت الله طبرزدی زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج دچار عارضه ی قلبی شد . این در حالی است که مسئولین زندان از رسیدگی و درمان ایشان سر باز زده  و او را به بهداری منتقل نکردند .حشمت الله طبرزدی در معرض خطر جدی قرار دارد . رهبر جمهوری اسلامی مسئول جان وی و سایر زندانیان سیاسی است . با اطلاع رسانی و اعتراض به وضعیت نگهداری وی نگذاریم فاجعه ی آسیب دیده یک زندانی دیگر و مواردی همچون مرگ هدی صابر تکرار شود.

۱۳۹۰ تیر ۱۶, پنجشنبه

نگاهی به سه دهه فعالیت دانشجویان در مراسم سالگرد ١٨ تیر در تورنتو

نگاهی به سه دهه فعالیت دانشجویان در مراسم سالگرد ١٨ تیر در تورنتو
جــرس: در آستانه هجدهم تیر و سالگرد قیام دانشجویان در تهران و تبریز، مراسمی به همت جبهه متحد دانشجویی، در شهر تورنتوی کانادا، روز شنبه نهم ژوئیه (برابر با ١٨ تیر) در سالن اجتماعات شهرداری منطقه نورت یورک برگزار خواهد شد.

همچنین در لندن، پایتخت بریتانیا نیز، گروهی از حامیان جنبش سبز، مراسمی جهت بزرگداشت هجدهم تیر، مقابل سفارت جمهوری اسلامی برگزار خواهند کرد.

به گزارش تارنمای جبهه متحد دانشجویی، در برنامه ای که در تورنتوی کانادا برگزار خواهد شد، چند تن از فعالان دانشجویی و نمایندگان نهادهای مدنی و دانشجویی سخنرانی خواهند کرد و به بررسی فعالیت های دانشجویی و وضعیت آن از نظر سیاسی و تاریحی در سه دهه گذشته می پردازند.


بر اساس این گزارش، رضا مریدی نماینده پارلمان کانادا، علی اکبر موسوی خوئینی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت، مهدی کوهستانی نژاد مشاور اتحادیه های بین المللی کارگری، تارا سپهری فر دبیر سابق انجمن دانشجویان دانشگاه شریف، سلمان سیما از سازمان دهندگان حرکت های دانشجویی دانشگاه آزاد و عضو دفتر سیاسی سازمان ادوار، فرخ زندی استاد دانشگاه یورک و رئیس انجمن سکولارهای سبز و حسن زارع زاده اردشیر از متهمان اصلی پرونده حرکت دانشجویی ١٨ تیر ٧٨ در تهران، سخنگوی جبهه متحد دانشجویی در تهران و سخنگوی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از جمله سخنرانان این برنامه هستند.
این گزارش افزود در جریان مراسم بزرگداشت هجدهم تیر در کانادا، همچنین از شش زندانی سیاسی حشمت الله طبرزدی، بهروز جاوید تهرانی، شبنم مددزاده، مهدیه گلرو، عبداله مومنی و حسین رونقی ملکی که سابقه فعالیت های دانشجویی نیز دارند تقدیر خواهد شد.
گفتنی است نمایش ویدئو کلیپ و موسیقی نیز برای این برنامه تدارک دیده شده و این مراسم در ساعت سه و نیم بعدازظهر روز شنبه نهم ژوئیه در میدان مل لستمن – سالن اجتماعات شهرداری نورت یورک برگزار خواهد شد.

منابع خبری جرس نیز گزارش داده اند که به همین مناسبت و جهت پاسداشت قیام هجدهم تیر، مراسمی به کوشش جمعی از حامیان جنبش سبز در لندن برگزار خواهد شد، که این مراسم نیز، روز شنبه نهم ژوئیه (هجدهم تیرماه) از ساعت ١٧ تا ١٩، در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در مرکز لندن برگزار خواهد شد.

نگاهی به سه دهه فعالیت دانشجویان در مراسم سالگرد ١٨ تیر در تورنتو

نگاهی به سه دهه فعالیت دانشجویان در مراسم سالگرد ١٨ تیر در تورنتو
جــرس: در آستانه هجدهم تیر و سالگرد قیام دانشجویان در تهران و تبریز، مراسمی به همت جبهه متحد دانشجویی، در شهر تورنتوی کانادا، روز شنبه نهم ژوئیه (برابر با ١٨ تیر) در سالن اجتماعات شهرداری منطقه نورت یورک برگزار خواهد شد.

همچنین در لندن، پایتخت بریتانیا نیز، گروهی از حامیان جنبش سبز، مراسمی جهت بزرگداشت هجدهم تیر، مقابل سفارت جمهوری اسلامی برگزار خواهند کرد.

به گزارش تارنمای جبهه متحد دانشجویی، در برنامه ای که در تورنتوی کانادا برگزار خواهد شد، چند تن از فعالان دانشجویی و نمایندگان نهادهای مدنی و دانشجویی سخنرانی خواهند کرد و به بررسی فعالیت های دانشجویی و وضعیت آن از نظر سیاسی و تاریحی در سه دهه گذشته می پردازند.


بر اساس این گزارش، رضا مریدی نماینده پارلمان کانادا، علی اکبر موسوی خوئینی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت، مهدی کوهستانی نژاد مشاور اتحادیه های بین المللی کارگری، تارا سپهری فر دبیر سابق انجمن دانشجویان دانشگاه شریف، سلمان سیما از سازمان دهندگان حرکت های دانشجویی دانشگاه آزاد و عضو دفتر سیاسی سازمان ادوار، فرخ زندی استاد دانشگاه یورک و رئیس انجمن سکولارهای سبز و حسن زارع زاده اردشیر از متهمان اصلی پرونده حرکت دانشجویی ١٨ تیر ٧٨ در تهران، سخنگوی جبهه متحد دانشجویی در تهران و سخنگوی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از جمله سخنرانان این برنامه هستند.
این گزارش افزود در جریان مراسم بزرگداشت هجدهم تیر در کانادا، همچنین از شش زندانی سیاسی حشمت الله طبرزدی، بهروز جاوید تهرانی، شبنم مددزاده، مهدیه گلرو، عبداله مومنی و حسین رونقی ملکی که سابقه فعالیت های دانشجویی نیز دارند تقدیر خواهد شد.
گفتنی است نمایش ویدئو کلیپ و موسیقی نیز برای این برنامه تدارک دیده شده و این مراسم در ساعت سه و نیم بعدازظهر روز شنبه نهم ژوئیه در میدان مل لستمن – سالن اجتماعات شهرداری نورت یورک برگزار خواهد شد.

منابع خبری جرس نیز گزارش داده اند که به همین مناسبت و جهت پاسداشت قیام هجدهم تیر، مراسمی به کوشش جمعی از حامیان جنبش سبز در لندن برگزار خواهد شد، که این مراسم نیز، روز شنبه نهم ژوئیه (هجدهم تیرماه) از ساعت ١٧ تا ١٩، در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در مرکز لندن برگزار خواهد شد.

نگاهی به سه دهه فعالیت دانشجویان در مراسم سالگرد ١٨ تیر در تورنتو

نگاهی به سه دهه فعالیت دانشجویان در مراسم سالگرد ١٨ تیر در تورنتو
جــرس: در آستانه هجدهم تیر و سالگرد قیام دانشجویان در تهران و تبریز، مراسمی به همت جبهه متحد دانشجویی، در شهر تورنتوی کانادا، روز شنبه نهم ژوئیه (برابر با ١٨ تیر) در سالن اجتماعات شهرداری منطقه نورت یورک برگزار خواهد شد.

همچنین در لندن، پایتخت بریتانیا نیز، گروهی از حامیان جنبش سبز، مراسمی جهت بزرگداشت هجدهم تیر، مقابل سفارت جمهوری اسلامی برگزار خواهند کرد.

به گزارش تارنمای جبهه متحد دانشجویی، در برنامه ای که در تورنتوی کانادا برگزار خواهد شد، چند تن از فعالان دانشجویی و نمایندگان نهادهای مدنی و دانشجویی سخنرانی خواهند کرد و به بررسی فعالیت های دانشجویی و وضعیت آن از نظر سیاسی و تاریحی در سه دهه گذشته می پردازند.


بر اساس این گزارش، رضا مریدی نماینده پارلمان کانادا، علی اکبر موسوی خوئینی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت، مهدی کوهستانی نژاد مشاور اتحادیه های بین المللی کارگری، تارا سپهری فر دبیر سابق انجمن دانشجویان دانشگاه شریف، سلمان سیما از سازمان دهندگان حرکت های دانشجویی دانشگاه آزاد و عضو دفتر سیاسی سازمان ادوار، فرخ زندی استاد دانشگاه یورک و رئیس انجمن سکولارهای سبز و حسن زارع زاده اردشیر از متهمان اصلی پرونده حرکت دانشجویی ١٨ تیر ٧٨ در تهران، سخنگوی جبهه متحد دانشجویی در تهران و سخنگوی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از جمله سخنرانان این برنامه هستند.
این گزارش افزود در جریان مراسم بزرگداشت هجدهم تیر در کانادا، همچنین از شش زندانی سیاسی حشمت الله طبرزدی، بهروز جاوید تهرانی، شبنم مددزاده، مهدیه گلرو، عبداله مومنی و حسین رونقی ملکی که سابقه فعالیت های دانشجویی نیز دارند تقدیر خواهد شد.
گفتنی است نمایش ویدئو کلیپ و موسیقی نیز برای این برنامه تدارک دیده شده و این مراسم در ساعت سه و نیم بعدازظهر روز شنبه نهم ژوئیه در میدان مل لستمن – سالن اجتماعات شهرداری نورت یورک برگزار خواهد شد.

منابع خبری جرس نیز گزارش داده اند که به همین مناسبت و جهت پاسداشت قیام هجدهم تیر، مراسمی به کوشش جمعی از حامیان جنبش سبز در لندن برگزار خواهد شد، که این مراسم نیز، روز شنبه نهم ژوئیه (هجدهم تیرماه) از ساعت ١٧ تا ١٩، در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در مرکز لندن برگزار خواهد شد.

نگاهی به سه دهه فعالیت دانشجویان در مراسم سالگرد ١٨ تیر در تورنتو

نگاهی به سه دهه فعالیت دانشجویان در مراسم سالگرد ١٨ تیر در تورنتو
جــرس: در آستانه هجدهم تیر و سالگرد قیام دانشجویان در تهران و تبریز، مراسمی به همت جبهه متحد دانشجویی، در شهر تورنتوی کانادا، روز شنبه نهم ژوئیه (برابر با ١٨ تیر) در سالن اجتماعات شهرداری منطقه نورت یورک برگزار خواهد شد.

همچنین در لندن، پایتخت بریتانیا نیز، گروهی از حامیان جنبش سبز، مراسمی جهت بزرگداشت هجدهم تیر، مقابل سفارت جمهوری اسلامی برگزار خواهند کرد.

به گزارش تارنمای جبهه متحد دانشجویی، در برنامه ای که در تورنتوی کانادا برگزار خواهد شد، چند تن از فعالان دانشجویی و نمایندگان نهادهای مدنی و دانشجویی سخنرانی خواهند کرد و به بررسی فعالیت های دانشجویی و وضعیت آن از نظر سیاسی و تاریحی در سه دهه گذشته می پردازند.


بر اساس این گزارش، رضا مریدی نماینده پارلمان کانادا، علی اکبر موسوی خوئینی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت، مهدی کوهستانی نژاد مشاور اتحادیه های بین المللی کارگری، تارا سپهری فر دبیر سابق انجمن دانشجویان دانشگاه شریف، سلمان سیما از سازمان دهندگان حرکت های دانشجویی دانشگاه آزاد و عضو دفتر سیاسی سازمان ادوار، فرخ زندی استاد دانشگاه یورک و رئیس انجمن سکولارهای سبز و حسن زارع زاده اردشیر از متهمان اصلی پرونده حرکت دانشجویی ١٨ تیر ٧٨ در تهران، سخنگوی جبهه متحد دانشجویی در تهران و سخنگوی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از جمله سخنرانان این برنامه هستند.
این گزارش افزود در جریان مراسم بزرگداشت هجدهم تیر در کانادا، همچنین از شش زندانی سیاسی حشمت الله طبرزدی، بهروز جاوید تهرانی، شبنم مددزاده، مهدیه گلرو، عبداله مومنی و حسین رونقی ملکی که سابقه فعالیت های دانشجویی نیز دارند تقدیر خواهد شد.
گفتنی است نمایش ویدئو کلیپ و موسیقی نیز برای این برنامه تدارک دیده شده و این مراسم در ساعت سه و نیم بعدازظهر روز شنبه نهم ژوئیه در میدان مل لستمن – سالن اجتماعات شهرداری نورت یورک برگزار خواهد شد.

منابع خبری جرس نیز گزارش داده اند که به همین مناسبت و جهت پاسداشت قیام هجدهم تیر، مراسمی به کوشش جمعی از حامیان جنبش سبز در لندن برگزار خواهد شد، که این مراسم نیز، روز شنبه نهم ژوئیه (هجدهم تیرماه) از ساعت ١٧ تا ١٩، در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در مرکز لندن برگزار خواهد شد.

مجید دری، زندانی سیاسی و دانشجوی محروم از تحصیل از دانشگاه اخراج شد

سرنوشت نامشخص بهروز جاوید تهرانی پس از انتقال به بند ۲۰۹

خبرگزاری هرانا - از سرنوشت بهروز جاوید تهرانی پس از انتقال ایشان به بند ۲۰۹ زندان اوین اطلاعی در دست نیست و این موضوع نگرانی خانواده وی را در پی داشته است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پس از آنکه بهروز جاوید تهرانی به همراه سه زندانی سیاسی دیگر به نامهای صالح کهندل، محمد علی منصوری و فرزاد مددزاده در تاریخ ۷ تیرماه سال جاری از زندان رجایی شهر کرج به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند، علیرغم پیگیریهای خانواده‌ها از سرنوشت آنان اطلاعی حاصل نشده است.
این انتقال مبهم در حالی صورت گرفته است که آقای جاوید تهرانی آخرین سال از محکومیت ۷ ساله زندان خود را تحمل می‌نمود و زمینه‌ای برای این انتقال وجود نداشته است،این وضعیت تمام زندانیان منتقل شده یا بازجویی شده روزهای اخیر را نیز در بر می‌گیرد.
در این رابطه بعضی منابع مطلع به هرانا گفته‌اند یک پرونده سازی گسترده از سوی دستگاه امنیتی بر علیه تعداد زیادی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج در جریان است و علاوه بر چهار زندانی نام برده که تحت بازجویی در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می‌برند، روزهای گذشته سه زندانی سیاسی دیگر در زندان رجایی شهر به نامهای منصور رادپور، رضا جوشن و افشین بایمانی نیز جهت بازجویی به بند اطلاعات سپاه واقع در‌‌‌ همان زندان منتقل و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند.
درباره بهروز جاوید تهرانی لازم به توضیح است، وی زندانی سیاسی جوانی است که سابقه بازداشتهایی در اعتراضات دانشجویی ۱۸ تیر سال ۷۸، تجمع مقابل سازمان ملل در سال ۸۳ در دفاع از زندانیان سیاسی و فعالیت برای تحریم انتخابات در سال ۸۴ را دارد. وی علیرغم جوانی حداقل مدت ۱۰ سال را از سال ۷۸ تا کنون به دلایل عقیدتی در زندان به سر برده است و اکنون نیز در آخرین سال محکومیت بلند مدت خود به سر می‌برد.

فشار گسترده بر فعالان صنفی معلمان کشور با شروع فصل تابستان و تعطیلی مدارس

خبرگزاری هرانا - دستگاه‌ها و ارگان‌های مختلف حکومتی بر اساس رویه‌ای که از دو سال پیش آغاز شده است اقدام به اعمال فشار بر جریان‌های مدنی کشور می‌کند و پس از شکایت دولت محمود احمدی‌نژاد برای جلوگیری از فعالیت کانون صنفی معلمان ایران که رای به نفع این کانون صادر شد مجموع اقداماتی در راستای فشار بر فعالین صنفی در این حوزه افزایش یافته است.
به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر"هرانا"، در این رابطه تا به حال اقدام به بازداشت چند نفر از معلمان کشور و صدور احکام سنگین حبس یرای چند نفر دیگر نموده است که در این رابطه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ - بازداشت آقای علی پورسلیمان از اعضای سازمان معلمان ایران که یک سال را در تبعید به سر برده و قبلاٌ هم مدتی را در زندان اوین زندانی شده بود.
۲ - بازداشت خانم معصومه دهقان از اعضای کانون صنفی معلمان ایران و همسر آقای عبدافتاح سلطانی وکیل دادگستری که خود وی مدت‌ها در زندان اوین در حبس به سر برده است.
۳ - صدور حکم ظالمانهٔ ۱۰ سال زندان برای آقای اسماعیل عبدی از اعضای کانون صنفی معلمان ایران در اسلامشهر در ضمن آقای عبدی سال گذشته نیز به مدت سه ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین در بازداشت وزارت اطلاعات بود و باقرار وثیقه آزاد شده بود و به شدت خانواده‌اش زیر فشار نیروهای امنیتی بودند.
۴ - دادگاهی محمودباقری در شعبهٔ ۲۶ دادگاه انقلاب تهران و تهدید وی به اشد مجازات! از سوی قاضی پیر عباسی، در ضمن آقای باقری نیز سال ۸۹ سه ماه را در بند ۲۰۹ وزارات اطلاعات در بازداشت بود و به شدت تحت فشار نیروهای امنیتی قرارگرفته بود و ۴۴ روز را در انفرادی به سر برده بود و با قرار وثیقه آزاد شده است.
۵ - عدم موافقت با انتقال دوبارهٔ مختار اسدی از اعضای کانون صنفی معلمان ایران وانجمن صنفی معلمان کردستان از کرج به سنندج برای دومین سال پیاپی. در ضمن نامبرده در سال ۸۹ نیز به مدت سه ماه در بند ۸ اطلاعات سپاه زندان رجایی شهر و ۲۰۹ وزارت اطلاعات در اوین در بازداشت بود که ۴۶ روز از این دوران را در سلول انفرادی به سر برده بود که با قرار وثیقه از زندان آزاد شده است ومنتظر برگزاری دادگاهش می‌باشد در ضمن مختار اسدی از سال ۸۶ تا ۸۸ را نیز در تبعید به سر برده بود.
۶ - تهدید آقایان علی اکبر باغانی و محمود بهشتی از سوی نیروهای امنیتی به صدور احکام سنگین حبس. در ضمن آقایان بهشتی وباغانی در سال ۸۹ برای چندمین بار در چند سال اخیر بازداشت شدند و چندین ماه را در بند ۲۰۹ در بازداشت بودند که با قرار وثیقه آزاد شدند.
در ضمن در حال حاضر چندین نفردیگر از معلمان کشور در بازداشت هستند که از جمله می‌توان به آقایان عبدالرضا قنبری محکوم به اعدام، رسول بداقی محکوم به ۶ سال حبس، محمد داوری محکوم به ۶ سال حبس، عبدالله مؤمنی محکوم به ۶ سال حبس، هاشم خواستار ۲ سال حبس و چندین معلم دیگر در مناطق وشهرهای کردنشین که هم اکنون در حبس به سر می‌برند که متإسفانه به علت محدودیت‌ها و فضای امنیتی این مناطق از و ضعیت این عزیزان به غیر از مختار اسدی خبر موثقی در دست نیست.
همچنین معلمان کردستان نیز بار‌ها از طرف نهادهای امنیتی احضار و تهدید به صدور احکام سنگین زندان برای آن‌ها شده است که می‌توان به اقایان اسکندر لطفی و سر کار خانم شیوا از مریوان، محمد توکلی از کرمانشاه و آقایان حیدر زمان، بهاألدین ملکی، رامین زندنیا، پرویز ناصحی، عزت الله نصرتی، یدالله زارعی، مصطفی سربازان، کمال فکوریان، علی قریشی، مختار اسدی،، پیمان نودینیان، محمد صدیق صادقی، هیوا پیرخضرانیان، رضاوکیلی و هیوا احمدی اشاره کرد.

بيانيه دانشجويان دانشگاه بهشتي به مناسبت گراميداشت سالگرد 18 تير

جبهه متحد دانشجویی: به مناسبت دوازدهمین سالگرد خیزش 18 تیر،دانشجویان سبز دانشگاه بهشتی با صدور بیانیه ای از دانشجویان سراسر کشور دعوت نمودند که این روز بزرگ را گرامی  بدارند،متن این بیانیه به شرح زیر می باشد:

بنام پرورگار آزادي
در آستانه سالروز حادثه اي قرار داريم كه به گواه همه آزاد انديشان, به عنوان نقطه عطفي در مسير جنبش دانشجويي به ثبت رسيده ,سالگرد 18 تير , روزي كه نقش دانشجو به عنوان نيروي برآمده از بطن جامعه و راهبرنده توده مردم, بيش از هميشه آشكار و هويدا شد.
در مسير پيشگامي جنبش دانشجويي فراز و نشيبهاي بسياري را پس پشت نهاده ايم, بارها و باره آماج تيرهاي خام انديشان و كوته فكران قرار گرفتيم, زندان و اخراج و تحريم و تعليق را به جان خريديم , اما ايستاديم و ره توشه برگرفتيم و ادامه داديم, هر چند دراين مسير متحمل هزينه هاي گزاف گرديديم, اما برنتافتيم مهر سكوت بر پيشاني بخوريم , چرا كه بر اين باوريم از 18 تير 78 تا 18 تير 88 و تا 18 تير امسال ,عليرغم تمام فشارها و اعمال محدوديتها، دانشگاه آخرين سنگر آزادي خواهي را پاس داشته ايم و از کوچکترين امکاني براي رساندن فرياد حق طلبي خود مضايقه و پروايي نداشته ايم و اين برگرفته از ايماني ست كه آزاديِ سنگر علم و انديشه را در چشم انداز ميبينيم.
در حالي به 18 تير نزديك ميشويم كه تابستاني ديگر را بي ياران دبستانيمان سپري ميكنيم , مجيد توكلي, بهاره هدايت,آرش صادقي , مهديه گلرو , مجيد دري, شبنم مددزاده و ديگر ياراني كه ايستادند و پيام ايستادگي شان همانا امروز در جامعه متبلور شده و برگ زريني از پايداري را رقم زده.
هر روز كه ميگذرد دانشگاه شاهد اجراي طرح هاي واپسگرايانه كه تنها از مغزهاي تهي و خام انديشان متحجر تراوش ميكند, است . طرح ايجاد حوزه در دانشگاه و طرح تفكيك جنسيتي كه چيزي جز اعمال محدوديت براي دانشجويان در مسير رشد فكري و تحصيلي نيست , اقداماتي ايضايي ست كه امروز با آنها در تمامي دانشگا ها دست به گريبانيم.
بي ترديد سكوت در برابر اين سركوب ها حاصلي جز گشاده دستي اقتدارگرايان در بكارگيري قوه زور بر اهل انديشه ندارد و از اين بابت جا دارد نسبت به عواقب فاجعه باري كه نسل آگاه و آزاد انديش را تهديد ميكند اخطار دهيم.
وقتي ميگوييم دانشگاه, يعني گلچيني از نيروهاي فرهيخته سراسر کشور , از طبقات اجتماعي مختلف و از هر قوم، مذهب و زبان كه از همين رو ارتباط بهتري نيز با بدنه جامعه دارند, بنابراين ميتوان زبان دانشگاه و خواست دانشجويان را زبان مردم جامعه نيز دانست و به نوعي خواست دانشجو را بازتابي از خواسته ها ونيازهاي جامعه خواند.
ما جمعي از دانشجويان دانشگاه بهشتي در آستانه 18 تير سالروز اين كيفي ترين نقطه عطف در جنبش دانشجويي ياد اين روز را گرامي ميداريم و دانشجويان سراسر كشور را به حمايت از سالگرد اين روز بزرگ دعوت ميكنيم.
جمعي از دانشجويان دانشگاه بهشتي

فراخوان جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه های تهران در آستانه دوازدهمین سالگرد 18 تیر

جــبـهـه مـتـحـد دانـشـجـویـی: در آستانه دوازدهمین سالگرد خیزش دانشجویی 18 تیر،جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه های تهران ضمن اعتراض به جو سرکوب و خفقان حاکم بر دانشگاه ها،از دانشجویان و مردم غیور و آزادیخواه تهران دعوت نمودند که درحمایت از دانشجویان دربند و زندانیان سیاسی،دوازدهمین سالگرد خیزش 18 تیر را گرامی بدارند.دانشجویان همچنین برنامه های خود را به شرح زیر اعلام نمودند:
به ياد محمد مختاری و در گراميداشت سالروز 18 تير تجديد ميثاق با دانشجوی جانباخته راه آزادی جمعه 17 تير، بهشت زهرا ساعت 15 عصر - قطعه 249 رديف 83 قبر 6
جمعه 17 تیر ساعت 10 شب با فریاد مرگ بر دیکتاتور و به یاد دانشجویانی که در سحرگاه 18 تیر 78 به خاک و خون کشیده شدند، به استقبال راهپیمایی18 تیر خواهیم رفت.
روز شنبه 18 تیر از ساعت 18 تا 20 از چهار راه ولیعصرتا تجریش حضور خواهیم یافت.



۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه

بررسی تحلیلی جنبش دانشجویی ایران به مناسبت دوازدهمین سالگرد ۱۸ تیر در آلمان

در دوازدهمین سالگرد ۱۸ تیر، روز اعتراض گسترده دانشجویان به توقیف روزنامه سلام و اولین حمله وحشیانه نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران، شهر دورتموند آلمان از طرف «کانون حقوق بشر سیمرغ» میزبان نشست ۴ تن از فعالان دانشجویی با عنوان «بررسی تحلیلی جنبش دانشجویی ایران» خواهد بود.
به گزارش دانشجونیوز، با فرارسیدن روز ۱۸ تیر-۹ جولی، کانون حقوق بشر سیمرغ، متشکل از جمعی از فعالان حقوق بشرایرانی و خارجی، اقدام به برگزاری نشست دانشجویی با حضور ۴ تن از فعالان جنبش دانشجویی ایران خوهد نمود.
بنابر این گزارش، «سعید حبیبی»، از فعالان چپ دانشجویی و دبیرسیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت، «علی هنری»، عضو سابق سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران، «امیر معماریان»، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه ابهر و نزدیک به دفتر تحکیم وحدت، «فرشید آذرنیوش»، عضو سابق تشکل اصلاح طلب دانشگاه بین المللی قزوین و دبیر کمیته پیگیری حقوق دانشجویان، از سخنرانان این نشست خواهند بود.
در این نشست چهار موضوع « نگاهی به وضعیت چپ دانشجویی در ایران»، «نقدی بر گفتارهای جنبش دانشجویی و تاملی بر طرحی نو»، «سیر تحولات دفتر تحکیم وحدت»، «وزن سیاسی فعالان دانشجویی قومیتی در رهیافت های جنبش دانشجویی» توسط این سخنرانان بررسی خواهد شد.
در ادامه این گزارش آمده است که این برنامه روز شنبه ۹ جولی-۱۸ تیر از ساعت ۱۸ الی ۲۲ در     "Wilhelm-Hansmann-haus/ Märkichestraße 21/ 44141 Dortmund" برگزار خواهد شد.
گفتنی است این نشست، با مجری گری خانم «گلینه عطایی»، مجری سرشناس شبکه تلویزیونی WDR آلمان همراه خواهد شد.

درگیری خونین در زندان گوهردشت کرج منجر به قتل 4 زندانی و تعداد زیادی مجروح گردید

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در یک درگیری خونین در بند 6 زندان گوهردشت کرج 4 زندانی کشته و بیش از 15 نفر شدیدا زخمی که وضعیت تعدادی از آنها بسیار وخیم اعلام شده است.
سه شنبه شب 14 تیرماه حوالی ساعت 23:15 طی یک درگیری خونین در سالن 18 بند 6 زندان گوهردشت که برای مدت طولانی ادامه داشت که در جریان این درگیری 4 نفر کشته شدند . اسامی آنها به قرار زیر می باشد:مالک ملک پور،مجتبی کلانی،محمد حاجیان هویت نفر چهارم هنوز نامشخص می باشد .
در این درگیری حداقل 15 نفر بشدت زخمی شدند و زخمهای آنها به حدی شدید بود که تعدادی از آنها به بیمارستانهای خارج از زندان انتقال یافتند.علیرغم درگیری شدید و خونین برای مدت نسبتا طولانی در این بند پاسداربندها و گارد یژه زندان برای جلوگیری از این درگیری خونین هیچگونه دخالتی نکردند و اجازه دادند که نتیجۀ آن 4 کشته و حداقل 15 زخمی باشد.
درگیریهای خونین توسط باندهای مافیایی زندان که بدستور مردانی رئیس زندان و خادم معاون وی و همچنین فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان عمل می کنند صورت می گیرد و هدف آنها از این درگیریهای خونین حذف زندانیان معترض نسبت به سیاستهای سرکوبگرانه وحشیانه در زندان می باشد.
در حال حاضر سه زندانی سیاسی هموطن کرد (انور خضری ،کامران شیخ وسید ابراهیم سیدی) که نزدیگ به 1 ماه در اعتصاب غذا بسر می برند در این بند زندانی هستند و یکی از دلایل اعتصاب غذای آنها قرار داد آنها در کنار زندانیان عادی و خطرناک می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ایجاد درگیریهای خونین در زندان گوهردشت کرج بدستور مردانی رئیس زندان،خادم معاون وی و فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان که تا به حال منجر به مرگ ده ها زندانی شده است را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواهان اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل به ایران برای تحقیق و تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتنم تصمیمات لازم می باشد.
15 تیر 1390 برابر با 06 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

موسوی و رهنورد؛ برخوردهای تهدیدآمیز ماموران با خانواده

سایت کلمه: «خانه‌ی موسوی و رهنورد را به زندانی با دیوارهای بلند آهنی برای آنها تبدیل کردند.» این، مشاهدات برخی از کارمندان نهاد ریاست جمهوری، پزشکان و بیماران بیمارستان شهید شوریده است که روبه‌روی کوچه اختر قرار دارد؛ کوچه‌ای که منزل موسوی در آن واقع شده است.
یاد آر روزهای سردی را که دلگرم بودیم بانوی سبزی که گاه مخفی و بیشتر پس از درگیر شدن با مامورین امنیتی از خانه بیرون می زد و با هزار زحمت، خودش را به جمع های منتظر می رساند.
رهنورد برای اصرارش بر حق جویی، برای مبارزه بر تبعیض ها ، برای قرآن پژوهی اش، محبوبیتش بارها به باد تهمت وتوهین گرفته شد. هنوز زمان طولانی نگذشته است از آن روزی که درصحن دانشگاه الزهرا، به ناروا روسری از سرش کشیدند. در صحن علنی مجلس عکسهای خصوصیش را پخش کردند. سالها اجازه چاپ کتابهایش را ندادند با اندیشه اش به ستیز پرداختند در طول مبارزات جنبش سبز. با گاز فلفل و اشک آور به او حمله ور گشتند، با ضربات باتوم کبودش کردند یا در خیابان برسر او تاختند و و بی ادبانه به سوال و بازجوییش کشیدند. دست آخر چه سبک فکرانه بعداز چندین بار تهدید بر اخراج، از ورودش به دانشگاه تهران جلو گیری کردند بعد از آنهم چنانکه رسمشان بود و هست، به دروغ پردازیهای خود در این زمینه ادامه دادند و از این طریق به آرام کردن دلهای بیمار خود پرداختند.
تمام آن روزها، زمزمه های نگران مادر بدرقه ی راهش بود و نگاه های سکوت پدر به یاد تمام مجاهدت های جوانی، ستایشگر استحکام قدومش بود.
امروز تقویم می گوید از زندانی کردن میرحسین و رهنورد صد و چهل روز گذشته است. اما دل بی قرار مادر شمردن نمی داند. دل بی تاب مادر کوچه ی بن بستی می شناسد که با دیوار و نرده هایی آهنی و سیاه، زندان شده است. دل نگران مادر، دختری را می شناسد که دیگر پشت زنگ تلفن حالی نمی پرسد و درآستانه ی در خانه مادری ظاهر نمی شود.
امروز نیز او را در خانه خودش زندانی کرده اند. به دروغ می گویند آزاد است و سرگرم فعالیتهای هنری و اما دغدغه این روزهای خانواده نگران او است که نکند این پدر پیر تن وجان فرسوده چون اسماعیل پدر میرحسین تشنه دیدار فرزند ارشد و چشم به در دوخته از میانشان رخت بربندد.
مادر زهرا رهنورد همان بود که انتظار می رفت، استحکام صدایش، یاد آور فریادهای بانوی سبز ایران بود و غم پنهان شده در گفتارش، درد مادران دیگر اسرای سبز را تداعی می کرد. صحبت کردن و مصاحبه با مادری پیر در این شرایط ساده نیست. مادری که خانواده اش در معرض تهدیدهای مختلف هر روز نگران تر از قبل منتظر خبری نشسته اند.
او این ماه ها شاهد ضعف جسمانی و کاهش وزن شدید دختر و دامادش بوده است که در دیدار آخر کاملا مشهود و نگران کننده بوده است. همچنین براین باور بود که کل این روند غلط بیشتر به آدم ربایی شبیه بوده است.
در باره وضعیت میرحسین موسوی و زهرا رهنورد گفت و گویی را با خانم نواب صفوی مادر پیر خانم رهنورد انجام داده ایم که با هم می خوانیم:
از آخرین خبری که از آقای مهندس و خانم دکتر دارید برای ما می گویید؟
حدود دو هفته پیش با داماد و دخترم ملاقات داشتم. و آنها هم روحیه ی خیلی خوب و قوی داشتند، محکم، مثل همیشه.
آزادی عمل در این دیدارها چقدرهست؟ مثلا فرزندان دیگرتون هم که به هرحال دلتنگ هستند می تونن باشن؟
ملاقات بدون هماهنگی قبلی بوده و به همین دلیل یکی دو بار اتفاقی فرزندان دیگرم هم حضور داشته اند.
در ملاقات می توانید راحت صحبت کنید؟ فکر می کنید چقدر فضای آن با واقعیتی که در آن محصور هستند تطابق می کند؟
من یک مادرم و حتما راحت صحبت خودم را می کنم. البته حرف های سیاسی نمی زنم چون شنیدم که به بچه ها هم گفته اند در دیدارها حرف سیاسی نزنند که در غیر این صورت همین دیدارهای محدود کوتاه هم قطع می شود تمام دیدارها هم با حضور تعداد خیلی زیادی از مامورها انجام می شود. یک عده داخل هستند خانم و آقا یعنی آنها هم در زوایای مختلف کنار ما می نشینند. در فضای بیرون هم که خب من تابه حال نشمرده ام اما خیلی زیاد هستند.
من هیچ اطلاعی درباره اینکه در جاییکه حصر هستند چگونه زندگی می کنند ندارم و بعید می دانم که کسی هم اطلاعی داشته باشد. البته این را هم بگویم که بعد از یک ماه و نیم بی خبری چندباری خیلی کم به من و همسرم تلفن کرده اند.
ملاقات دخترخانمها به چه ترتیبی است؟ مرتب می توانند به ملاقات بروند؟ و تعریفشان از ملاقاتها چه بوده است؟
متاسفانه باید بگویم که نوه هایم یعنی دخترها به مدت طولانی از پدر و مادرشان بی خبر بوده اند و برای ۳ ماه اول که تقریبا ملاقاتی نداشته اند حتی یکبار بیش از ۵۰ روز تمام خانواده به طور مطلق از آنها بی خبر بودند. جز چند دقیقه بالای سر پدر مرحومِ آقای موسوی. ولی در ۴۰ روز اخیرملاقات های محدودی صورت گرفته است که آنهم با حضور مامورهای خانم و آقا و دوربینهای متعدد نصب شده در محل بوده است.
طفلک نوه هایم با من زیاد صحبت نمی کنند. چرا که صحبت کردن راجع به این قضیه با کنترل دائمی مکالمه ها و دیدارهای خانوادگیمان سخت است در ضمن آنها نمی خواهند مرا نگران کنند. اما حتما بودن نیروهای امنیتی و کنترل کردن و بازرسی بدنی دختران ایشان و حتی مواد خوراکی که برده اند و لوازم نوه های دختر و دامادم برایشان خیلی آزاردهنده بوده است. حتی وقتی بچه ها می روند موهای سر آن ها را هم گشته اند که ببینند چه چیزی قایم کرده اند. گل سرشان راباز کرده اند. آخر این رفتار درست است؟
برخورد ماموران با شما و دختران آقای موسوی و خود مهندس و همسرشان چطور است؟
در ظاهر که محترمانه، اما واقعیتش تهدید امیز است. مثلا دختر من نمی تواند یک کلمه به من خصوصی چیزی بگوید، چشم های آنها مرتب روی ماست که ببینند کی چه می شنود و چه جواب می دهد. همیشه هم می گویند خبر ندهید، تهدید می کنند و می گویند سکوت کنید. اما تا کی؟
وضع روحی خانواده ، دخترهای مهندس چه؟ آیا آنها مشکل خاصی ندارند؟
آن ها هم مثل پدر و مادرشان روحیه ی مقاومی دارند. اما همگی ناراحتند از اینکه در چنین مخمصه گرفتار شده ایم. من یک مادرم. پدرش هم که بیمار است و من می ترسم اتفاقی بدی برایش بیفتد. مثل اتفاقی که برای موسوی بزرگ افتاد. امیدوارم همچین اتفاقی نیفته و سایه ی ایشون همچنان بر سر ما باشد.
از وضعیت جسمی خانم رهنورد و آقای موسوی چه خبری دارید؟
من که مدام نمی بینمشان و به هرحال دیدارها هم محدود بوده چون اونها زندانی هستند. اما از روی ظاهر می توانم بگویم که نسبت به ملاقات های اخیر، دفعه آخر متوجه رنگ پریدگی و لاغری شدید و ناگهانی دختر و دامادم شدم. و این از نظر من که مادر هستم پنهان نبود. من نمیدانم واقعا بر آنها چه گذشته است. البته خودشان برای اینکه ناراحتی ما را دیدند و خواستند من را از نگرانی در آورند گفتند گاهی روزه می گیرند. اما بی شک دلیلش این نمی تواند باشد و تغییر ناگهانی ظاهری آنها و رنگ کاهی پوست و از دست دادن وزنشان به شدت نگران کننده است.
خوب این مساله ی خیلی مهمیه…. اصلا وضعیت پزشکی آنها چطور است؟ قبل و یا بعد از زندان شما خبر دارید؟ مثلا آیا تحت نظر پزشک خاصی هستند؟
دخترم و دامادم پیش از این سالم سالم بودند و همه هم این را می دانستند. اصلا اگر غیر از این بود که نمی توانستند اینهمه فعالیت و جنب و جوش در این دو ساله داشته باشند. الان را طبیعتا نمی توانم بگویم، فقط از روی ظاهر و جسمشان می توانم قضاوت کنم. این نگرانی البته برای دخترانش و بقیه اعضای خانواده هم پیش آمد و همه پیگیر شدند. اما آنها گفتند که خودمان دکتر داریم و پیگیری میکنیم. ولی پزشک از طرف ما نبوده است. معلوم است که تا زمانی که پزشک از طرف ما نباشد نگرانی ما همچنان باقیست.

یعنی خانواده مشخصا خواسته اند که این موضوع پیگیری شود و توجهی نشده است؟
بله دخترها و خانواده دامادم خواسته اند و بارها اصرار کردند ولی هر بار بهانه ای آورده اند و گفته اند ما خودمان دکتر خودمان را می بریم و ظاهرا هم دکتر از طرف خودشان برده اند.
نکته ی نگران کننده این است که دامادم( مهندس موسوی) پیش از این گفته بود که تنها در یک بیمارستان رسمی حاضر به انجام چکاپ است. یک بار هم اوایل حصر ظاهرا خواسته اند پزشک بیاورند که دخترم گفته بوده در همان بیمارستان ویزیت بشود و اگرنه راضی نمی شوم… اینها برای من نگرانی می آورد. روزهای سختیست… من مدام به این فکر می کنم که تا قبل از زندانی شدن، آنها هر دو در وضعیت سلامتی کاملا مناسبی بودند و این را همه خبر داشتند. اما بار آخر واقعا ما دچار شوک و نگرانی شدیم به خصوص اینکه اجازه نداده اند یک دکتر شناخته شده و قابل قبول از طرف خودمان به وضعیت سلامتی آنها رسیدگی بکند.
همه ی ما نگران شدیم با این خبر… هیچ خبری نیست که تا کی می خواهد این وضعیت ادامه داشته باشه؟
نه. هیچ خبری نیست. و هیچ معلوم نیست علت این زندان بی دلیل چه بوده است و تنها خبری که ما داریم وجود چند در و دیوار در یک کوچه کوچک است. نوه هایم می گویند که کوچه را با چند دیوار بلند آهنی مسدود کرده اند و هیچ کس هم نمی داند اصلا داخل این محدوده چه میگذرد؟ چه تعدادی نیرو هست و آیا نیروها اصلا داخل خانه مقیم هستند یا خارج از آن و تا کی قرار است ادامه پیدا کند. البته باید تذکر بدهم که من این را حبس و حصر نمی دانم. این دقیقا آدم ربایی است. دختر و داماد من که کاری نکردند که زندانی شوند اینها جز خدمت به کشورشان هیچ کاری نکردند.
نظر دختر و دامادتون درباره ی این مسائل چیست؟
آنها راجع به این قضیه حرف خاصی نزده اند. زیرا همانطور که گفتم در دیدارهای کوتاه ما مثل هر زندانی دیگری فضای این حرفها نیست. من خودم مواظبم سوالی نکنم که گرفتاری ایجاد شود. اما خوب با توجه به زندانی شدن پسر بزرگم سال قبل که در راستای همین اتفاقات بود یاد گرفته ام که صحبت هایم چگونه و در چه مواردی باشد.
شما( یا اعضای خانواده ) تا حالا با بازجوها یا نیروهای امنیتی صحبتی داشته اید؟
البته من نه اما بارها دخترهای مهندس، نوه ها و بقیه اعضای خانواده بطور رسمی و غیر رسمی تلفنی و حضوری بازجویی شده اند و یا تحت فشار و تهدید قرار گرفته اند، تهدیدهای شغلی وجانی. و حتی توهین های آزار دهنده ای که نه تنها کلامی بلکه بدنی هم بوده است.
خواسته ی آن ها چیست؟
خواسته اصلی آنها که از همه پوشیده است. اما حتما یک از خواسته های بزرگ آنها سکوت کردن همه اعضای خانواده است. که همین هم به شک ما درمورد وضعیت زندگی و سلامتی آنها دامن می زند. شاید هم با سکوت ما برنامه های دیگری هم دارند.
تا حالا پیشنهاد یا راه حلی از سوی حکومت یا نیروهای امنیتی به خانواده شده برای حل این مسئله؟
البته که نه. چون خودشان می دانند راه حلی هم جز آزادی سریع آنها و جواب دادن به این ۵ ماه زندانی بودن بی دلیل دختر و دامادم نیست همه می دانند داماد و دخترم جز خیرخواهی در این سالها برای مردم و کشور چیزی نخواسته اند و از همه زندگیشان هم گذشته اند. دخترو دامادم برای مردم از هیچ کاری دریغ نمیکردند و حتی از ما هم کمک می گرفتند. این جواب تلخ و دردناکیست برای من که ناظر زندگیشان بوده ام و همه ی کسانی که حقیقت را دیدند و می دانند.
دختر شما یکی از زنان فعالی بود که در این دو سال خانواده های زندانیان را تنها نگذاشت و همین دیدار ها و سر زدن های خانم دکتر همیشه بدخواهان را خشمگین می کرد، در این چند ماه برخورد مردم و خانواده های زندانیان سیاسی و فعالان سیاسی با خانواده ی موسوی و رهنورد چطور بوده است؟
خیلی صمیمانه. البته من دیداری با کسی نداشته ام یا صحبتی. بیشتر احتیاط می کنم. اما هرجا می رویم همه احوالپرسند و نگرانند در کوچه خیابان محل همه جا هرکسی که متوجه می شود خیلی ابراز دوستی و محبت ونگرانی و ناراحتی و خشم از این وضع می کنند.
با توجه به فضای تبلیغاتی و دروغ هایی که درباره ی این زندان گفته می شود که ایشان اصلا در حصر نیستند ویا فعالیت روزمره یا هنری عادیشان را فقط تحت مراقبت ادامه می دهند، از همینجا صحبتی با مسببان این ماجرا ها دارید؟
هیچ معلوم نیست تا کی آن ها باید در این وضعیت آنجا بمانند. مگر اینها جز خدمت به مردم و خانواده های زندانیان سیاسی کاری کردند؟ اول از همه باید بگم که حتی اگر برفرض محال هم چنین بود یعنی آنها در امن و آسایش هم بودند که نیستند خود نفس زندان کردن بیگناهان و قطع ارتباطشان با همه انقدر بد هست و اسیر بودن انقدر دردناک هست که لازم به توضیح نیست. اما خطاب من با کسانیست که این دستور را داده اند یا اجرا کردند. برای من رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون.
از دیگر سو سخنی با مردمی که این مصاحبه رو می خوانند دارید؟ نکته ای وجود دارد که لازم باشه در اختیار مردم قرار گیرد؟ در آخر هم اگر صحبتی هست بفرمایید
تشکر میکنم از شما که جویای حال من شدید. من خودم بیمارم و نگران دختر و داماد خوبم هم هستم و شوهرم که به شدت مریض احوال و رنجور است و بی تابی هایش برای خانم رهنورد ما را نگران و متاثر کرده است و تشکر میکنم از همه ی مردمی که یا همدرد ما هستند یا درد مارا درک می کنند.
مرتب به من آشنا و غریبه زنگ می زنند و می پرسند از آقای مهندس چه خبر از خانم دکتر چه خبر؟ من هم می گویم همان خبری که شما دارید را ما هم داریم. خیلی نکته ها هست اما فعلا نگفتنش بهتر است.
آرزو دارم روزی همه ی کسانی که دربند هستند روزی پیش خانواده هایشان برگردند و خانه هایشان دوباره روشن شود. من فقط برای دختر خودم دعا نمی کنم. امیدارم همه ی آنهایی که به هر علتی در بازداشت هستند و به آنها ظلم و ستم می شود زودتر آزاد شوند. ان شاالله خبر آزادی همگی را بشنویم که حتما همه خوشحال می شویم.

یک فعال دانشجويی تحت فشارهای شديد درزندان اوين

كانون حمايت ازخانواده جانباختگان و بازداشتي ها: علي اكبر محمدزاده, دبير انجمن اسلامي دانشگاه صنعتي شريف , به علت عدم همكاري با بازجويان , تحت فشارهاي شديد درزندان اوين به سرميبرد .
گذري بر پروسه ونحوه دستگيري علي اكبر محمد زاده :
علي اكبر محمد زاده دبير انجمن اسلامي دانشگاه صنعتي شريف ميباشد كه يك روز بعد از راهپيمايي 25 بهمن بعد از خروج از دانشگاه دستگير شد. وي بمدت 54 روز در انفرادي در بند 209 اوين نگهداشته شدو در تاريخ 5 ارديبهشت به بند 350 منتقل شد. اتهامات ذكرشده در كيفر خواست اين فعال دانشجويي ”تبليغ عليه نظام“، ” تباني و تجمع عليه نظام“و ”اخلال در نظم عمومي“ ميباشد. قرار است دادگاه وي در تاريخ 3 مرداد سال جاري به رياست قاضي صلواتي در شعبه 15 دادگاه انقلاب برگزار شود.
علي اكبر محمدزاده هم اكنون به اتهام عدم همكاري با بازجو تحت فشارهاي شديد قرار دارد و روند دادرسي وي طولاني شده است.

مراسم سالروز واقعه 18 تیر در تورنتو

ا یاد و نام جانباختگان جنبش دانشجویی

نگاهی به سه دهه فعالیت دانشجویان در مراسم سالگرد 18 تیر در تورنتو

به کوشش جبهه متحد دانشجویی در تورنتو مراسم سالروز 18 تیرماه در تورنتو در روز شنبه 9 جولای برابر 18 تیر در سالن اجتماعات شهرداری منطقه نورت یورک برگزار خواهد شد.

در این برنامه که با سخنرانی فعالان دانشجویی و نمایندگان نهادهای مدنی و دانشجویی انجام می گیرد، سخنرانان به بررسی فعالیت های دانشجویی در سه دهه گذشته خواهند پرداخت. دکتر رضا مریدی نماینده پارلمان، علی اکبر موسوی خوئینی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت، سلمان سیما از سازمان دهندگان حرکت های دانشجویی دانشگاه آزاد و عضو دفتر سیاسی سازمان ادوار تحکیم که به تازگی وارد کانادا شده است و حسن زارع زاده اردشیر از سازمان دهندگان حرکت 18 تیر 78 در تهران و سخنگوی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از جمله سخنرانان این برنامه هستند.

در دوازدهمین سالروز 18 تیر در تورنتو همچنین از پنج زندانی سیاسی مهندس حسمت الله طبرزدی، بهروز جاوید تهرانی، شبنم مددزاده، مهدیه گلرو و عبداله مومنی که سابقه فعالیت های دانشجویی دارند تقدیر خواهد شد.

نمایش ویدئو کلیپ و موسیقی زنده نیز برای این برنامه تدارک دیده شده است و در ساعت سه و نیم بعدازظهر روز شنبه 9 جولای در میدان مل لستمن – سالن اجتماعات شهرداری نورت یورک برگزار خواهد شد.

جبهه متحد دانشجویی در کانادا



جبهه متحد دانشجویی در کانادا
student.front.canada@gmail.com
و
کمیته دفاع از زندانیان سیاسی
komitedefa.com

برگزار میکنند

کمپین آزادی ابوالفضل عابدینی توسط عفو بین الملل