آگاهی یافتم در بسیاری از دانشگاه های کشور و حتی در برخی از دانشگاه های برون مرز، دانشجویان سبز اندیش، ۱۶ آذر ماه را گرامی داشته و در دوران سرکوب بی رحمانه و با حاکمیت فاشیزم به ظاهر مذهبی، بار دیگر نشان دادند که جنبش سبز تداوم دارد و دانشگاه زنده است .
من به سهم خود از جوانان آزادی خواه و دانشجویان آگاه و مبارز سپاسگزاری کرده و اعلام می دارم با جنبش نوین خود زندانیان سیاسی را امیدوارتر ساختید .
با پرهیز از حرف های تکراری لازم است یادآور شوم مبارزه ای موثر، دموکراتیک و مداوم خواهد بود، که به بستر عینی یا اجتماعی و مضمون آن التفات کافی صورت بگیرد . بستر اجتماعی جنبش دانشجویی به عنوان آوانگارد جنبش سبز، شرایط و مناسباتی است که به ویژه در یک دهه اخیر و از ۱۸ تیر ماه ۱۳۷۸ برجسته تر شده است . بر بستر اجتماع و حکومتی بر آمده از انقلابی با اهداف نه چندان روشن و البته استحاله شده و ایدئولوژیک شده، جنبش منتقدانه و دموکراسی خواهانه شکل گرفته است . خواسته های این جنبش در نقطه مقابل رویکرد حکومت ایدئولوژیک است .
عرفی سازی مفاهیمی که در حوزه ی امور اجتماعی کاربرد همگانی دارند، تأکید بر مدارای سیاسی با نفی مرزبندی های کاذب خودی – غیر خودی، نکوداشت پلورالیسم همه جانبه و نفی هر گونه جرمیت سیاسی و تبعیض مذهبی، جنسیتی، قومی و اجتماعی از دیدگاه های این جنبش نوین اعتراضی است . به بیان دیگر جنبش اعتراضی اخیر از تنگ نظری های به ظاهر انقلابی – مذهبی و انحصار طلبی های فرقه گرایانه معطوف به خشونت که از سوی حاکمیت اعمال می شود، به تنگ آمده است . از قیم گرایی حکومت به نام دین، انقلاب و نظام که بر امور مذهبی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی مردم اعمال می شود، خسته شده است . از نقض سیستماتیک حقوق بشر، تبلیغ فرهنگ نفرت و خشونت، متنفر است . از رانت خواری، بی عدالتی، فساد گسترده مالی – اداری که عملا مردم را به اقلیتی بهره مند و اکثریتی بی کار، فقیر و مستأصل تبدیل کرده است، به فغان آمده است . از این که حاکمیت منابع و ثروت های ملی را برای اهداف بلند پروازانه و ماجراجویانه به هدر داده است در عین حال اکثریت مردم از رفاه نسبی محروم اند، به جان امده است . از این که موافقان و سر سپردگان حکومتی ساختار اجتماعی شبیه کاست یا طبقه ممتاز غیر قابل نفوذ به وجود آورده اند و دستگاه نظامی، انتظامی و امنیتی کشور را به عنوان گارد محافظ آهنین منافع خود در آورده اند و پول نفت را در این راه هزینه می کنند، به جنبش اعتراضی روی آورده است .
جالب این است که بسیاری از پیشگامان این جنبش دست اندر کاران پیشین انقلاب و حکومت و از حامیان اصلی آن بوده اند . مخالفان فعلی لایه ی گسترده ای از مسئولان پیشین اند . گر چه خواسته هایی را که اکنون مطرح می کنند در بر گیرنده ی خواست اکثریت مردم ایران است و به سرعت با اپوزیسیون دموکرات هم آوا شده اند . بخش دیگر، لایه های اجتماعی از طبقه متوسط و نیز از بین دانشجویان، روزنامه نگاران، زنان، کارگران، فرهنگیان، مدافعین حقوق بشر، حقوق اقوام، حقوق مذاهب و حتی از بین روحانیون و نیز تکنوکرات ها و تولید گران و بازاریان هستند . به همین دلیل اگر چه لایه ی موثر در جنبش اعتراضی از پایگاه خاص طبقاتی – اجتماعی برخوردار است، اما مطالبات فرا طبقاتی را نمایندگی می کند .
رهبران، کادرها و اعضای فعال این جنبش دموکراسی خواهی نه از بین اپوزیسون رادیکال بر انداز و مسلح، که از درون مدرسه، دانشگاه، کارخانه و اپوزیسیون دموکرات بر آمده اند . به همین دلیل این جنبش به شدت مسالمت آمیز و صلح طلب است . الگویی را که ارائه می دهد، رسیدن به خواسته های مدنی و سیاسی با حفظ نظم و آرامش است . پرهیز از شیوه های خشونت آمیز و تخریب نهادهای حکومتی از ویژگی های این جنبش ضد خشونت، غیر ایدئولوژیک، سکولار و حقوق بشری است . به همین دلیل جنبشی سبز است .
من پیش تر در مقاله ای تحت عنوان " تزهایی برای مبارزه " در این باره تحلیل خود را ارائه داده ام . در این مقاله اما می خواهم بر این نکته تأکید کنم که با پرهیز از نا کجا آباد گرایی و شعارها و روش های تند چپ روانه و بدون پشتوانه و با التفات به بستر اجتماعی جنبش سبز می توان این جنبش را تداوم داد . تجربه ی ۱۶ آذر ماه امسال موید این ادعا است .
رفتار خرد ستیز حکومت در حوزه ی امور داخلی و بین المللی جامعه را در آستانه ی فروپاشی قرار داده است . دیر یا زود این حاکمیت غیر مردمی در بن بست تاریخی قرار خواهد گرفت . رفتار حکومت در وضعیت کنونی با رفتار حکومت هایی چون شوروی، یوگسلاوی و آفریقای جنوبی پیشین بسیار شبیه است و سرنوشت آن نیز جز سرنوشت آنها نخواهد بود . مسئولیت تاریخی ما البته این است که از روی خرد جمعی و با پرهیز از اتوپیا گرایی یا چپ روی های کودکانه به سرنوشت مردم و کشور در شرایط بحرانی و به هم ریختگی بیندیشیم . بر همین پایه از همه ی شخصیت ها، احزاب و سازمان های اپوزیسیون دموکرات دعوت می کنم در چنین شرایط حساس و خطر آفرین در هماهنگی با رهبران شجاع جنبش سبز و برای ایجاد هماهنگی به قصد اداره ی کشور در بحران، همبستگی ملی را عملا شکل دهی کنند .
حشمت الله طبرزدی – آذر ماه ۱۳۸۹ خورشیدی – زندان رجایی شهر کرج
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر