واکنشی به اقدامات تخریبی رسانه های امنیتی جمهوری اسلامی و مزدوران آنها علیه احمد باطبی و فعالان جنبش دانشجویی
روزنامه کیهان چاپ تهران در دو مطلب دوست من آقای احمد باطبی را عامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی معرفی کرده است و به دنبال آن حرف و حدیث هایی را دامن زده است . موضوع از آنجا آغاز می شود که تارا دوست سابق آقای باطبی پس از نزدیک شدن به یک فرد مخرب در اپوزیسیون به نام امیر ع. ف. او را مورد حمله قرار می دهند و عامل اطلاعات معرفی می کنند و بدین صورت فرصتی برای رسانه های وابسته به جمهوری اسلامی فراهم می شود تا چهره های سابق دنشجویی را مورد هتاکی و به سبب آن حرکت بزرگ ۱۸ تیر را زیر سوال ببرند . به این واسطه و در این نوشته ها من نیز مورد حمله قرار گرفته و دیگر عامل اطلاعات معرفی شده ام .
باید عنوان کنم که من هیچ گاه به مطالبی که علیه من در رسانه های حکومتی و یا توسط افراد مخرب و بی هویتی چون ( ف. ) مطرح شده پاسخ نداده ام چرا که اتهامات آنها آن قدر واهی و مسخره است که نیازی به وقت گذاشتن برای پاسخ وجود ندارد، اما به دلیل این که این بار من را مستمسکی برای حمله به احمد باطبی قرار داده اند حاضر شدم این چند خط را بنویسم .
سند رسانه های حکومتی مبنی بر اطلاعاتی بودن احمد باطبی این است که خانم تارا ادعا می کند شاهد مکالمات احمد با فردی به نام جوادی از وزارت اطلاعات بوده و مهم تر این که جوادی پیامی از طریق احمد باطبی برای من (زارع زاده) ارسال کرده است مبنی بر این که وزارت اطلاعات از من درخواست داشته است با آنها تماس بگیرم . خانم تارا دو سال قبل پس از قطع ارتباط با احمد باطبی، در فیسبوک به صورت خصوصی در مورد این موضوع سوال کرد و من گفتم احمد موضوع را به من اطلاع داده است اما من اطلاعات بیشتری در این مورد ندارم اما ایشان بدون هیچ گونه دلیل موجه و اخلاقی این گفته را منتشر کرده است تا از زبان من ارتباط احمد با اطلاعات را تایید کند و به دنبال آن نیز امیر ع. ف. من را با این موضوع ربط داده و عامل وزارت اطلاعات معرفی کند، در حالی که همین فرد دو سال پیش به من التماس می کرد تا با او همکاری کنم بلکه از تنهایی در بیاید !
زمانی که احمد باطبی خواست در مورد تماس وزارت اطلاعات با او نزد من صحبت کند، من در صدای آمریکا بودم . او نزد من آمد و گفت وزارت اطلاعات با او تماس می گیرد و او را تهدید می کند و خواسته هایی را مطرح می کند . علت این که او این مسائل را با من در میان گذاشت به این دلیل بود که من و احمد باطبی قبلا در ایران در قالب جبهه متحد دانشجویی و جبهه دموکراتیک ایران هم رزم و دوست بودیم و علاوه بر آن او به دلیل این که من سخنگو و دبیر تشکیلات جبهه بودم همواره من را مورد احترام قرار می داد و برای مشورت نزد من می آمد، به خصوص که او تازه به آمریکا آمده بود و نمی دانست با این موضوع چگونه برخورد کند . به همین دلیل با در میان گذاشتن موضوع تماس های وزارت اطلاعات، خواست نظر من را در مورد نحوه برخورد با انها جویا شود . احمد اگر چه در این میان صحبتی که وزارت اطلاعات در مورد من با او انجام داده بود را به من منتقل کرد، اما گفت زمانی که فرد تماس گیرنده از او خواسته بود که از من بخواهد با آنها صحبت کنم گفته بود حاضر نیست چنین پیامی را منتقل کند . با این حال او جهت اطلاع من آن را بازگو کرد . در هر صورت من به دوست گرامی احمد گفتم که وزارت اطلاعات قبلا خانواده من را مورد تهدید قرار داده و چندین بار با خود من نیز تماس گرفته بود اما من هیچ زمانی به تماس های عوامل رژیم پاسخ ندادم و موضوع را به مقامات مربوطه گزارش کردم و شما هم دیگر به هیچ کدام از تلفن هایی که با شماره نامعلوم زده می شوند پاسخ نده و موضوع را با پلیس در میان بگذار، که او نیز پذیرفت .
در اصل آن چه بین من و احمد رد و بدل شده است به عنوان مستمسکی برای اطلاعاتی جلوه دادن او و من استفاده شده است و این در حالی است که من در پاسخ به سوال خانم تارا گفته بودم که احمد موضوع را با من در میان گذاشته است و تایید کرده بودم که چنین اتفاقی افتاده است . ولی خیلی ساده لوحانه است که این اتفاق به معنای اطلاعاتی بودن او و من تلقی شود . وزارت اطلاعات بر اساس وظایف و ماموریت هایی که دارد روشن است که با افراد فعال زیادی می خواهد تماس بگیرد اما این تماس ها دلیلی بر نفوذی بودن افراد مخاطب نیست . به همین خاطر اقدام خانم تارا که پیشتر با احمد باطبی ارتباط داشته است و آن فرد مخرب و مشکوک، امیرع. ف. و نیز رسانه های امنیتی جمهوری اسلامی کاملا جهت دار و به قصد تخریب چهره های دانشجویی و حقوق بشری و نیز جریان بزرگ ۱۸ تیر می باشد .
من از اوایل سال ۱۳۷۸ و از وقتی که احمد باطبی علاقمند بود با جبهه متحد دانشجویی همکاری کند آشنا شدم اما تنها پس از مدت کمی از این آشنایی او در تجمعی برای دفاع از زندانیان سیاسی که توسط کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی و جبهه متحد دانشجویی در ۴ خرداد ۱۳۷۸ در دانشگاه تهران برگزار می شد دستگیر و دو سه هفته ای در بازداشت بود . از آزادی او چند روز نگذشته بود که مجددا به دنبال حوادث ۱۸ تیر بازداشت شد و مدت ها تحت شکنجه و ظلم دستگاه امنیتی و قضائی قرار گرفت .
عوامل اطلاعات و رسانه های وابسته که روزی ما را عامل سیا و روزی دیگر پننتاگون معرفی می کردند، امروز گویی پرده از راز بزرگی برداشته اند که سراسیمه می گویند من و احمد عوامل اطلاعات هستیم ! زهی خیال باطل !
تلاش نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی از طریق افراد نفوذی خود در برون مرز و نیز رسانه های وابسته نه تنها نمی تواند نیروهای فعال را از صحنه خارج کند بلکه هویت ۱۸ تیر و جنبش دانشجویی با این دست حملات از بین نخواهد رفت . ضمن آن که ۱۸ تیر نتیجه تلاش هزاران جوان و دانشجوی مبارز و آزادی خواه است که هنوز تعدادی از آنها از جمله بهروز جاوید تهرانی و حشمت اله طبرزدی در زندان به سر می برند و تاکید عمدی رسانه های حکومتی مبنی بر حضور امیر ع. ف. در ۱۸ تیر تنها بدین منظور صورت می گیرد که با اعتبار بخشیدن به فعالیت های او، از نیروی مخرب اش در راستای ایجاد شکاف در میان نیروهای اپوزیسیون بهره برداری کنند .
رسانه های حکومتی البته تصور می کنند نقش خود را به خوبی بازی می کنند، اما انگار نمی دانند که آن قدر نزد مردم رسوا شده اند که دیگر حنایشان رنگی ندارد . روشن است که رسانه های امنیتی جمهوری اسلامی چه کسانی را برای به خدمت گرفتن تقویت می کنند و چه کسانی را به قصد ضربه زدن زیر سوال می برند ! افرادی که در زندان با مقامات همکاری می کرده اند، با پاسپورت از کشور خارج شده در حالی که ادعا کرده اند از زندان فرار کرده اند، از برادر خود برای مطرح کردن خود سو استفاده می کنند، فعالان دانشجویی را شدیدا تخریب می کنند، کارکردی در راستای مبارزه سیاسی یا حقوق بشری نداشته اند و ندارند، حال با کمک رسانه های امنیتی جمهوری اسلامی به فعالان سرشناس اپوزیسیون تبدیل شده اند ! آری دست شما رو است و تلاش شما بی ثمر !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر