دانشجونیوز: اینک دو سال از حادثه حمله به کوی دانشگاه در روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال هشتاد و هشت میگذرد، اما هنوز روایت دقیق و مستندی از این حادثه منتشر نشده است. حمله ای که شباهت فراوانی به یورش به کوی دانشگاه در هجده تیر سال ۱۳۷۸ داشت و تنها سلاحهای مورد استفاده در این تهاجم با حادثه سال هفتاد و هشت متفاوت بود.
در سالگرد این واقعۀ تلخ در این گزارش تلاش میکند مستندات موجود در خصوص این پرونده را بازخوانی، و یاد قربانیان مظلوم آن را گرامی دارد.
در هفته های پیش از انتخابات، حاکمیت به منظور افزایش حضور مردم در انتخابات، فضای برخورد تساهلآمیزتری نسبت به تجمعات و حرکتهای اعتراضی نشان داده بود، و تجمعاتی نیز در کوی دانشگاه در حمایت از کاندیداهای مختلف برگزار شده بود. با وجود آنکه اکثریت دانشجویان طرفدار تغییر ریاست جمهوری احمدینژاد بودند، اما برخوردهای شدیدی از سوی نیروی انتظامی یا لباس شخصیها طی تجمعات پیش از انتخابات دیده نشده بود.
در روزهای پس از اعلام نتایج انتخابات و بهت زدگی و خشمِ ناشی از تقلب آشکار در این نتایج، حرکاتی اعتراضی در کوی دانشگاه نیز از سوی دانشجویان شکل گرفته بود. این حرکات از سویی دیگر معطوف به درخواست از مدیریت دانشگاه مبنی بر تغییر زمان امتحانات پایان ترم بود، که خواستۀ فوق به دلیل عدم آمادگی دانشجویان در نتیجه درگیری در انتخابات برای امتحانات مطرح گشته بود. خواستهای صنفی که با بیتوجهی مسئولان مواجه شده و بر التهاب فضای کوی دانشگاه افزوده بود.
در شب 25 خرداد نیز تجمعی از دانشجویان در کوی دانشگاه شکل گرفته بود، که بر طبق گفتهها و نوشتههای شاهدان عینی، نیروهای امنیتی شامل نیروی انتظامی و لباس شخصیها، دور تا دور کوی را از ساعت نزدیک به ۲۳ یکشنبه شب تحت اختیار داشتند، و چند بار برای ورود به کوی تلاش کردند اما به دلیل مقاومت دانشجویان این تلاش ناکام مانده بود. ولی پس از آغاز حملهٔ نیروهای امنیتی به کوی دانشگاه که با پرتاب نارنجک صوتی، گاز اشکآور و تیراندازی زمینی به تمام درهای کوی دانشگاه همراه بود، این نیروها توانستند وارد کوی دانشگاه شوند. این حمله وحشیانه با تهاجم شدید نیروهای لباس شخصی وانصار حزبالله به تجمعات آرام و اعتراضی نسبت به نتیجه انتخابات انجام گرفت، که در نتیجه آن دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران در اثر اصابت گلوله، زنجیر، چاقو، باتوم و چماق به شدت مجروح شدند. منابع دانشجویی و برخی از شاهدان از کشتهشدن ۳ تا ۵ دانشجو و بازداشت بیش از ۱۰۰ دانشجو در جریان یورش به کوی دانشگاه خبر دادند. اسامی کشتهشدگان توسط برخی منابع دانشجویی مبینا احترامی، فاطمه براتی، کسری شرفی، کامبیز شعاعی و محسن ایمانی اعلام شد و به نقل از شاهدان عینی این دانشجویان بر اثر ضربات متعدد باتوم برقی در ناحیه سر، جان باختند.
از سوی دیگر در بامداد دوشنبه ۲۵ خرداد، دانشجویان بازداشت شده توسط افراد لباس شخصی که به انواع سلاحهای سرد و گرم مجهز بودند، به زیرزمین ساختمان وزارت کشور منتقل شدند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، این حدود دویست دانشجو که برخی از آنها در جریان حمله به کوی دانشگاه زخمی شده بودند، ساعتها در زیر زمین وزارت کشور مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفتند.
برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان بازداشت شده به شدت تحقیرآمیز و وحشیانه بوده است. به کفته شاهدان عینی: " در کنار همه ضرب و شتمهای جسمی دیگری که در طول راه انجام میشد، آنها اقدام به گذاشتن جعبههای آهنی بر سر دانشجویان نمودند و با باتومهای خود بطور متوالی بر سر هر کدام از دانشجویان میکوبیدند! این در حالی بود که یکی از بازداشت شدگانی که جعبه آهنی بر سر وی گذاشته شد، خونریزی شدیدی از ناحیه سر داشت و سه نقطه سر این دانشجو شکسته شده بود. پس از ۱۲ ساعت ندادن آب به بازداشتیها، فردی پارچ آب کوچکی برای تعداد زیاد دانشجویان تشنه و مجروح شده آورد. وی پارچ آب را بالا گرفت و آنرا بر روی زمین سرازیر کرد و در همین حین همه دانشجویان را مجبور کردند که به همان محل آمده و از ابی که در حال ریخته شدن بود، بخورند و به این شیوه به دانشجویان آب میدادند. این مسئله تصویر بسیار تکان دهندهای بود.در یک حرکت نمایشی، یکی از بازجویان، خواست که به دانشجویان بهتر آب داده شود. در این هنگام یک شلنگ آوردند و از دانشجویان خواستند که از این شلنگ آب بخورند اما هنگامی که دانشجویان از آن آب خوردند متوجه شدند که آب داغ است! آنها پس از مدتهای طولانی ضرب و شتم و شکنجههای وحشیانه دانشجویان، در هنگام غذا دادن، غذا را در کف دستان دانشجویان میریختند. غذای ماکارونی را در کف دستان دانشجویان ریختند و به آنها گفته شد که اگر کوچکتری ذرهٔ غذا بر زمین ریخته شود ضرب و شتم خواهند شد و در چند مورد این اتفاق افتاد و دانشجویان به طرز وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در هنگام صبحانه نیز به دانشجویان مقدار بسیار اندکی نان خشک به همراه پنیر داده شد و از آنان خواسته شد که این مقدار نان را با دیگران قسمت کنند و هم چنین به انها گفته شد که اگر ذرهای نان بر روی زمین بریزد، کتک خواهند خورد. این مسئله نیز بدلیل خشک بودن نان رخ داد و برخی بازداشت شدگان شدیدا ضرب و شتم شدند".
کشته شدن دانشجویان شدیدا و بلافاصله توسط منابع رسمی تکذیب شد، اما دفتر تحکیم وحدت در روز ۲۶ خرداد، طی بیانیهای رسمی اعلام داشت که در حملات نیروهای امنیتی و لباس شخصی به دانشگاههای تهران و شیراز هفت دانشجو کشته شدهاند. در این بیانیه فرماندهان سپاه پاسداران و شبهنظامیان بسیج مسئول واقعه دانسته شده اند.
در بیاینه دفتر تحکیم همچنین به حمله به سایر خوابگاه های دانشجویی ایران نیز طی روزهای پس از انتخابات اشاره شده است. طبق این بیانیه طی حمله به خوابگاههای دانشجویی در ایران از جمله دانشگاههای صنعتی اصفهان و شیراز توسط ماموران لباس شخصی، انصار و بسیج حداقل ۲ دانشجوی دانشگاه شیراز نیز به شهادت رسیدند. پس از این تهاجمات، محمد هادی صادقی، رییس دانشگاه شیراز در پی بروز خشونتها در دانشگاه، استعفا داد اما دلایل این استعفا را عنوان نکرد.
با این وجود، یک روز پس از انتشار این خبر، سایت دانشگاه تهران اطلاعیهای صادر کرد و مدعی شد هیچ دانشجویی کشته نشدهاست. این اطلاعیه توسط منابع دانشجویی تکذیب و گزارش داده شد که اجساد کشته شدگان را بطور مخفیانه و بدون اطلاع خانوادههایشان دفن کردهاند.
وقایع فوق به صورت جامع توسط روزنامه گاردین چاپ بریتانیا در تاریخ ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۹ گزارش گردید که در این گزارش، اسامی کشته شدگان به نام های فاطمه براتی، کسری شرفی، مبینا احترامی، کامبیز شعاعی و محسن ایمانی ذکر شده است. همچنین عنوان شده است که جسد این کشته شدگان روز بعد در بهشت زهرای تهران بدون اطلاع خانوادهایشان دفن و به خانوادههایشان اخطار داده شد درباره بچههایشان صحبت و یا برایشان مراسم ترحیم برگزار نکنند.
گاردین در گزارش خود مینویسد که به گفته شاهدان عینی پلیس و ماموران، زخمیها را (از جمله یک دانشجو که یکی از چشمانش را در اثر اصابت گلوله پلاستیکی از دست داده بود) به حال خود رها کرده بودند و کسی به آنها کاری نداشت. یک شاهد گفت: «ما به آنها تمنا میکردیم کسانی را که بیش از دیگران آسیب دیده بودند به بیمارستان ببرند اما آنها فقط میگفتند: ولشان کنید تا بمیرند.
حمله فوق در شرایطی صورت گرفت که بر اساس قانون، ورود نیروهای نظامی و انتظامی به محوطه دانشگاه و خوابگاه های دانشجویی ممنوع و تنها به درخواست رئیس دانشگاه ممکن است. محسن کوهکن، سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت که نیروهای انتظامی با درخواست فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران وارد کوی دانشگاه شده بودند؛ این سخنان توسط فرهاد رهبر رییس دانشگاه تهران تکذیب شد و وی اعلام داشت در آن شب هیچ کدام از مسئولان کوی دانشگاه حضور نداشتند. در پی تحقیقات برخی نمایندگان مجلس روشن شد که شورای تامین استان مجوز ورود به کوی دانشگاه را به نیروهای انتظامی و بسیجی را صادر کرده است.
واکنش های متفاوتی نسبت به این رویداد انجام گرفت؛ سید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ در خطبههای نماز جمعه در دانشگاه تهران تلویحا با چنین عباراتی به این رویداد اشاره کرد: کسانی هم به خوابگاههای دانشجویی حمله کرده و «دانشجویان مومن و حزب اللهی» را هدف قرار دادهاند در حالیکه شعار حمایت از رهبری میدادند. در حالیکه فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران در مصاحبهای که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، کشته شدن دانشجویان در حمله به کوی دانشگاه تهران را کذب محض خواند و از عدم حضور خود در دانشگاه طی زمان حمله سخن گفت. محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران در مصاحبه ای سه هفته پس از حادثه چنین گفت: "همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، گروه ویژهای برای بررسی این موضوع تشکیل شده و احتمال میدهیم تا پایان تیر ماه دادگاهی مخصوص این عوامل تشکیل شود. فراکسیون اقلیت مجلس در گزارش خود پیرامون حوادث پس از انتخابات همکاری نیروی انتظامی با لباس شخصیها را تأیید کرد.۷۸ تن از اساتید جهان خواستار محکومیت خشونت در دانشگاههای ایران و پیگیری آن شدند.
با اینهمه طی روزهای پس از آن هیچ گزارشی از این رویداد از سوی کمیته ویژه تشکیل شده در مجلس شورای اسلامی برای پیگیری علل و شناسایی عاملان این رویداد قرائت نگردید، چرا که مطابق اظهارات داریوش قنبری نماینده مجلس و سخنگوی فراکسیون خط امام در مصاحبه با روزنامه اعتماد: "بر اساس آنچه لاریجانی به فراکسیون قول داده ما منتظر ارائه گزارش کمیته (در مورد حمله به کوی دانشگاه تهران) هستیم و واقعاً اینکه کمیته حقیقت یاب هنوز فعال است یا نه، ما در جریان اصل ماجرا قرار نداریم اما عدم تشکیل جلسه کمیته نمی تواند نافی فعالیت آنها باشد چراکه ما خبرهایی داریم که حتی گزارش آنها نهایی هم شده است اما به نظر می رسد شرایط برای قرائت آن مساعد نیست." وی همچنین اضافه کرد: "به نظرم بعید است این گزارش به امسال برسد چرا که عملاً بحث بودجه و رسیدگی به لایحه بودجه تا هفته آینده در دستور کار مجلس قرار می گیرد و تا انتهای سال (1388) تمام وقتش را به این موضوع اختصاص خواهد داد. به همین دلیل فکر می کنم گزارش، اوایل سال بعد (1389) در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت".
در اسفندماه ۱۳۸۸، فیلمی از حمله به کوی دانشگاه در نیمه شب ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ از شبکهٔ بیبیسی فارسی پخش شد که بنابر اعلام مسئولان این شبکه، توسط نیروهای مهاجم (یکی از لباس شخصیها) تهیه شده و برای نخستینبار صحنههایی از حمله نیرویهای گارد ویژه و لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران را به تصویر کشیده بود. این فیلم در کلیه سایت های خبری منتشر گردید و کلیه ابعاد یورش فوق را افشا کرد. در فیلم فوق که فیلمبرداری آن از ساعت ۱٫۳۰ بامداد، یعنی پیش از حمله آغاز میشود، درگیریها در پشت میلههای کوی و پیش از ورود نیروهای امنیتی به خوابگاه شروع شد. دانشجویان از بالای پشت بام و گارد ویژه از پایین به پرتاب سنگ مشغول بودند و گارد ویژه گاز اشکآور نیز شلیک میکرد. تصاویری از کپههای آتش در فیلم دیده میشود که احتمالاً توسط دانشجویان در مقابل گاز اشکآور روشن شده بود. در نهایت حدود ساعت ۲ بامداد لباسشخصیها با کمک گارد ویژه وارد کوی میشوند. در این فیلم، تصاویری از حمله ماموران امنیتی و لباس شخصی به دانشجویان، کشاندن دانشجویی روی زمین، فریادهای لباس شخصیهایی که از گارد ویژه میخواهند از کتک زدن دانشجویان خودداری کنند، دانشجویانی که در مقابل کتابخانه شهید مفتح در کوی دانشگاه مورد ضربوشتم قرار گرفته و روی زمین خوابانده شدهاند، صورت خونآلود دانشجویی که روی زمین افتاد، نشان داده شده است.
شش روز بعد از نمایش فیلم علاء الدین بروجردی رئیس و کاظم جلالی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه فیلم را ندیدهاند گفتند که موارد به نمایش در آمده در فیلم قابل پیگیری است. بروجردی همچنین در مصاحبه خود در روز یکشنبه ۹ اسفند (۲۸ فوریه) از امکان «مونتاژ» بودن فیلم سخن گفت و کاظم جلالی توصیه کرد که «اعضای کمیته حقیقتیاب فیلم را ببینند.
میرحسین موسوی در ۸ اسفند۱۳۸۸ در مصاحبه با کلمه ضمن اشاره به تصاویر بهنمایش در آمده در مورد حمله پلیس به دانشجویان گفت: «فیلمی که اخیرا در مورد حمله به خوابگاه دانشجویان پخش شد نشان میدهد که تا چه اندازه روحیه فرقهگرایی، سبعیت ایجاد میکند.» وی افزود: «به نظر کسانی که مشغول ضربوشتم دانشجویان هستند، فرزندان این ملت از حیوانات هم کمارزشتر مینماید و فاجعهبارتر اینکه در سطوح مختلف، مسئولین میگویند که نمیدانند حملهکنندگان چه کسانی هستند».
۴ ماه بعد در خرداد ۱۳۸۹ اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران، صحت فیلم را تأیید کرد ولی مدعی شد که فیلم به نفع لباس شخصیها و به ضرر پلیس صداگذاری شدهاست. از آنجا که این فیلم پس از تودیع عزیزالله رجبزاده فرمانده نیروی انتظامی منتشر شد چنین تصور می شود که اختلافاتی داخلی بین نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بر سر مسئولیت این حمله وجود داشته است. چرا که رجب زاده مسئولیت خشونتها را بر دوش سپاه پاسداران و بسیج گذارده بود اما در بخشی از این فیلم، صدای کسی میآمد که میگفت حمله با دستور تیمسار رجبزاده انجام شدهاست.
امروز، با گذشت حدود دو سال از این رویداد تلخ، نه تنها هنوز روشن نشده است که چه کسی دستور حمله وحشیانه به فرزندان ملت را در 25 خرداد 1388 صادر کرده است، و هیچ پیگیری و مجازاتی برای عاملان این جنایت وحشیانه انجام نگرفته است، بلکه در روزهای آغازین سال تحصیلی 1388 در حدود 100 تن از دانشجویان دانشگاه تهران به کمیته های انضباطی احضار و برای ایشان احکام سنگین انضباطی صادر گردید، دانشجویان بی گناه در دادگاه های نظامی محاکمه و به احکامی چون زندان، شلاق و جریمه نقدی محکوم شدند. این رویداد تلخ نیز همچون دیگر جنایات دو ماه های اخیر نظام جمهوری اسلامی به دست زمان سپرده شد، تا تاریخ در مورد آن قضاوت کند و از اسرار تاریک آن پرده بردارد.
در سالگرد این واقعۀ تلخ در این گزارش تلاش میکند مستندات موجود در خصوص این پرونده را بازخوانی، و یاد قربانیان مظلوم آن را گرامی دارد.
در هفته های پیش از انتخابات، حاکمیت به منظور افزایش حضور مردم در انتخابات، فضای برخورد تساهلآمیزتری نسبت به تجمعات و حرکتهای اعتراضی نشان داده بود، و تجمعاتی نیز در کوی دانشگاه در حمایت از کاندیداهای مختلف برگزار شده بود. با وجود آنکه اکثریت دانشجویان طرفدار تغییر ریاست جمهوری احمدینژاد بودند، اما برخوردهای شدیدی از سوی نیروی انتظامی یا لباس شخصیها طی تجمعات پیش از انتخابات دیده نشده بود.
در روزهای پس از اعلام نتایج انتخابات و بهت زدگی و خشمِ ناشی از تقلب آشکار در این نتایج، حرکاتی اعتراضی در کوی دانشگاه نیز از سوی دانشجویان شکل گرفته بود. این حرکات از سویی دیگر معطوف به درخواست از مدیریت دانشگاه مبنی بر تغییر زمان امتحانات پایان ترم بود، که خواستۀ فوق به دلیل عدم آمادگی دانشجویان در نتیجه درگیری در انتخابات برای امتحانات مطرح گشته بود. خواستهای صنفی که با بیتوجهی مسئولان مواجه شده و بر التهاب فضای کوی دانشگاه افزوده بود.
در شب 25 خرداد نیز تجمعی از دانشجویان در کوی دانشگاه شکل گرفته بود، که بر طبق گفتهها و نوشتههای شاهدان عینی، نیروهای امنیتی شامل نیروی انتظامی و لباس شخصیها، دور تا دور کوی را از ساعت نزدیک به ۲۳ یکشنبه شب تحت اختیار داشتند، و چند بار برای ورود به کوی تلاش کردند اما به دلیل مقاومت دانشجویان این تلاش ناکام مانده بود. ولی پس از آغاز حملهٔ نیروهای امنیتی به کوی دانشگاه که با پرتاب نارنجک صوتی، گاز اشکآور و تیراندازی زمینی به تمام درهای کوی دانشگاه همراه بود، این نیروها توانستند وارد کوی دانشگاه شوند. این حمله وحشیانه با تهاجم شدید نیروهای لباس شخصی وانصار حزبالله به تجمعات آرام و اعتراضی نسبت به نتیجه انتخابات انجام گرفت، که در نتیجه آن دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران در اثر اصابت گلوله، زنجیر، چاقو، باتوم و چماق به شدت مجروح شدند. منابع دانشجویی و برخی از شاهدان از کشتهشدن ۳ تا ۵ دانشجو و بازداشت بیش از ۱۰۰ دانشجو در جریان یورش به کوی دانشگاه خبر دادند. اسامی کشتهشدگان توسط برخی منابع دانشجویی مبینا احترامی، فاطمه براتی، کسری شرفی، کامبیز شعاعی و محسن ایمانی اعلام شد و به نقل از شاهدان عینی این دانشجویان بر اثر ضربات متعدد باتوم برقی در ناحیه سر، جان باختند.
از سوی دیگر در بامداد دوشنبه ۲۵ خرداد، دانشجویان بازداشت شده توسط افراد لباس شخصی که به انواع سلاحهای سرد و گرم مجهز بودند، به زیرزمین ساختمان وزارت کشور منتقل شدند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، این حدود دویست دانشجو که برخی از آنها در جریان حمله به کوی دانشگاه زخمی شده بودند، ساعتها در زیر زمین وزارت کشور مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفتند.
برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان بازداشت شده به شدت تحقیرآمیز و وحشیانه بوده است. به کفته شاهدان عینی: " در کنار همه ضرب و شتمهای جسمی دیگری که در طول راه انجام میشد، آنها اقدام به گذاشتن جعبههای آهنی بر سر دانشجویان نمودند و با باتومهای خود بطور متوالی بر سر هر کدام از دانشجویان میکوبیدند! این در حالی بود که یکی از بازداشت شدگانی که جعبه آهنی بر سر وی گذاشته شد، خونریزی شدیدی از ناحیه سر داشت و سه نقطه سر این دانشجو شکسته شده بود. پس از ۱۲ ساعت ندادن آب به بازداشتیها، فردی پارچ آب کوچکی برای تعداد زیاد دانشجویان تشنه و مجروح شده آورد. وی پارچ آب را بالا گرفت و آنرا بر روی زمین سرازیر کرد و در همین حین همه دانشجویان را مجبور کردند که به همان محل آمده و از ابی که در حال ریخته شدن بود، بخورند و به این شیوه به دانشجویان آب میدادند. این مسئله تصویر بسیار تکان دهندهای بود.در یک حرکت نمایشی، یکی از بازجویان، خواست که به دانشجویان بهتر آب داده شود. در این هنگام یک شلنگ آوردند و از دانشجویان خواستند که از این شلنگ آب بخورند اما هنگامی که دانشجویان از آن آب خوردند متوجه شدند که آب داغ است! آنها پس از مدتهای طولانی ضرب و شتم و شکنجههای وحشیانه دانشجویان، در هنگام غذا دادن، غذا را در کف دستان دانشجویان میریختند. غذای ماکارونی را در کف دستان دانشجویان ریختند و به آنها گفته شد که اگر کوچکتری ذرهٔ غذا بر زمین ریخته شود ضرب و شتم خواهند شد و در چند مورد این اتفاق افتاد و دانشجویان به طرز وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در هنگام صبحانه نیز به دانشجویان مقدار بسیار اندکی نان خشک به همراه پنیر داده شد و از آنان خواسته شد که این مقدار نان را با دیگران قسمت کنند و هم چنین به انها گفته شد که اگر ذرهای نان بر روی زمین بریزد، کتک خواهند خورد. این مسئله نیز بدلیل خشک بودن نان رخ داد و برخی بازداشت شدگان شدیدا ضرب و شتم شدند".
کشته شدن دانشجویان شدیدا و بلافاصله توسط منابع رسمی تکذیب شد، اما دفتر تحکیم وحدت در روز ۲۶ خرداد، طی بیانیهای رسمی اعلام داشت که در حملات نیروهای امنیتی و لباس شخصی به دانشگاههای تهران و شیراز هفت دانشجو کشته شدهاند. در این بیانیه فرماندهان سپاه پاسداران و شبهنظامیان بسیج مسئول واقعه دانسته شده اند.
در بیاینه دفتر تحکیم همچنین به حمله به سایر خوابگاه های دانشجویی ایران نیز طی روزهای پس از انتخابات اشاره شده است. طبق این بیانیه طی حمله به خوابگاههای دانشجویی در ایران از جمله دانشگاههای صنعتی اصفهان و شیراز توسط ماموران لباس شخصی، انصار و بسیج حداقل ۲ دانشجوی دانشگاه شیراز نیز به شهادت رسیدند. پس از این تهاجمات، محمد هادی صادقی، رییس دانشگاه شیراز در پی بروز خشونتها در دانشگاه، استعفا داد اما دلایل این استعفا را عنوان نکرد.
با این وجود، یک روز پس از انتشار این خبر، سایت دانشگاه تهران اطلاعیهای صادر کرد و مدعی شد هیچ دانشجویی کشته نشدهاست. این اطلاعیه توسط منابع دانشجویی تکذیب و گزارش داده شد که اجساد کشته شدگان را بطور مخفیانه و بدون اطلاع خانوادههایشان دفن کردهاند.
وقایع فوق به صورت جامع توسط روزنامه گاردین چاپ بریتانیا در تاریخ ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۹ گزارش گردید که در این گزارش، اسامی کشته شدگان به نام های فاطمه براتی، کسری شرفی، مبینا احترامی، کامبیز شعاعی و محسن ایمانی ذکر شده است. همچنین عنوان شده است که جسد این کشته شدگان روز بعد در بهشت زهرای تهران بدون اطلاع خانوادهایشان دفن و به خانوادههایشان اخطار داده شد درباره بچههایشان صحبت و یا برایشان مراسم ترحیم برگزار نکنند.
گاردین در گزارش خود مینویسد که به گفته شاهدان عینی پلیس و ماموران، زخمیها را (از جمله یک دانشجو که یکی از چشمانش را در اثر اصابت گلوله پلاستیکی از دست داده بود) به حال خود رها کرده بودند و کسی به آنها کاری نداشت. یک شاهد گفت: «ما به آنها تمنا میکردیم کسانی را که بیش از دیگران آسیب دیده بودند به بیمارستان ببرند اما آنها فقط میگفتند: ولشان کنید تا بمیرند.
حمله فوق در شرایطی صورت گرفت که بر اساس قانون، ورود نیروهای نظامی و انتظامی به محوطه دانشگاه و خوابگاه های دانشجویی ممنوع و تنها به درخواست رئیس دانشگاه ممکن است. محسن کوهکن، سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت که نیروهای انتظامی با درخواست فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران وارد کوی دانشگاه شده بودند؛ این سخنان توسط فرهاد رهبر رییس دانشگاه تهران تکذیب شد و وی اعلام داشت در آن شب هیچ کدام از مسئولان کوی دانشگاه حضور نداشتند. در پی تحقیقات برخی نمایندگان مجلس روشن شد که شورای تامین استان مجوز ورود به کوی دانشگاه را به نیروهای انتظامی و بسیجی را صادر کرده است.
واکنش های متفاوتی نسبت به این رویداد انجام گرفت؛ سید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ در خطبههای نماز جمعه در دانشگاه تهران تلویحا با چنین عباراتی به این رویداد اشاره کرد: کسانی هم به خوابگاههای دانشجویی حمله کرده و «دانشجویان مومن و حزب اللهی» را هدف قرار دادهاند در حالیکه شعار حمایت از رهبری میدادند. در حالیکه فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران در مصاحبهای که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، کشته شدن دانشجویان در حمله به کوی دانشگاه تهران را کذب محض خواند و از عدم حضور خود در دانشگاه طی زمان حمله سخن گفت. محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران در مصاحبه ای سه هفته پس از حادثه چنین گفت: "همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، گروه ویژهای برای بررسی این موضوع تشکیل شده و احتمال میدهیم تا پایان تیر ماه دادگاهی مخصوص این عوامل تشکیل شود. فراکسیون اقلیت مجلس در گزارش خود پیرامون حوادث پس از انتخابات همکاری نیروی انتظامی با لباس شخصیها را تأیید کرد.۷۸ تن از اساتید جهان خواستار محکومیت خشونت در دانشگاههای ایران و پیگیری آن شدند.
با اینهمه طی روزهای پس از آن هیچ گزارشی از این رویداد از سوی کمیته ویژه تشکیل شده در مجلس شورای اسلامی برای پیگیری علل و شناسایی عاملان این رویداد قرائت نگردید، چرا که مطابق اظهارات داریوش قنبری نماینده مجلس و سخنگوی فراکسیون خط امام در مصاحبه با روزنامه اعتماد: "بر اساس آنچه لاریجانی به فراکسیون قول داده ما منتظر ارائه گزارش کمیته (در مورد حمله به کوی دانشگاه تهران) هستیم و واقعاً اینکه کمیته حقیقت یاب هنوز فعال است یا نه، ما در جریان اصل ماجرا قرار نداریم اما عدم تشکیل جلسه کمیته نمی تواند نافی فعالیت آنها باشد چراکه ما خبرهایی داریم که حتی گزارش آنها نهایی هم شده است اما به نظر می رسد شرایط برای قرائت آن مساعد نیست." وی همچنین اضافه کرد: "به نظرم بعید است این گزارش به امسال برسد چرا که عملاً بحث بودجه و رسیدگی به لایحه بودجه تا هفته آینده در دستور کار مجلس قرار می گیرد و تا انتهای سال (1388) تمام وقتش را به این موضوع اختصاص خواهد داد. به همین دلیل فکر می کنم گزارش، اوایل سال بعد (1389) در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت".
در اسفندماه ۱۳۸۸، فیلمی از حمله به کوی دانشگاه در نیمه شب ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ از شبکهٔ بیبیسی فارسی پخش شد که بنابر اعلام مسئولان این شبکه، توسط نیروهای مهاجم (یکی از لباس شخصیها) تهیه شده و برای نخستینبار صحنههایی از حمله نیرویهای گارد ویژه و لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران را به تصویر کشیده بود. این فیلم در کلیه سایت های خبری منتشر گردید و کلیه ابعاد یورش فوق را افشا کرد. در فیلم فوق که فیلمبرداری آن از ساعت ۱٫۳۰ بامداد، یعنی پیش از حمله آغاز میشود، درگیریها در پشت میلههای کوی و پیش از ورود نیروهای امنیتی به خوابگاه شروع شد. دانشجویان از بالای پشت بام و گارد ویژه از پایین به پرتاب سنگ مشغول بودند و گارد ویژه گاز اشکآور نیز شلیک میکرد. تصاویری از کپههای آتش در فیلم دیده میشود که احتمالاً توسط دانشجویان در مقابل گاز اشکآور روشن شده بود. در نهایت حدود ساعت ۲ بامداد لباسشخصیها با کمک گارد ویژه وارد کوی میشوند. در این فیلم، تصاویری از حمله ماموران امنیتی و لباس شخصی به دانشجویان، کشاندن دانشجویی روی زمین، فریادهای لباس شخصیهایی که از گارد ویژه میخواهند از کتک زدن دانشجویان خودداری کنند، دانشجویانی که در مقابل کتابخانه شهید مفتح در کوی دانشگاه مورد ضربوشتم قرار گرفته و روی زمین خوابانده شدهاند، صورت خونآلود دانشجویی که روی زمین افتاد، نشان داده شده است.
شش روز بعد از نمایش فیلم علاء الدین بروجردی رئیس و کاظم جلالی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه فیلم را ندیدهاند گفتند که موارد به نمایش در آمده در فیلم قابل پیگیری است. بروجردی همچنین در مصاحبه خود در روز یکشنبه ۹ اسفند (۲۸ فوریه) از امکان «مونتاژ» بودن فیلم سخن گفت و کاظم جلالی توصیه کرد که «اعضای کمیته حقیقتیاب فیلم را ببینند.
میرحسین موسوی در ۸ اسفند۱۳۸۸ در مصاحبه با کلمه ضمن اشاره به تصاویر بهنمایش در آمده در مورد حمله پلیس به دانشجویان گفت: «فیلمی که اخیرا در مورد حمله به خوابگاه دانشجویان پخش شد نشان میدهد که تا چه اندازه روحیه فرقهگرایی، سبعیت ایجاد میکند.» وی افزود: «به نظر کسانی که مشغول ضربوشتم دانشجویان هستند، فرزندان این ملت از حیوانات هم کمارزشتر مینماید و فاجعهبارتر اینکه در سطوح مختلف، مسئولین میگویند که نمیدانند حملهکنندگان چه کسانی هستند».
۴ ماه بعد در خرداد ۱۳۸۹ اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران، صحت فیلم را تأیید کرد ولی مدعی شد که فیلم به نفع لباس شخصیها و به ضرر پلیس صداگذاری شدهاست. از آنجا که این فیلم پس از تودیع عزیزالله رجبزاده فرمانده نیروی انتظامی منتشر شد چنین تصور می شود که اختلافاتی داخلی بین نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بر سر مسئولیت این حمله وجود داشته است. چرا که رجب زاده مسئولیت خشونتها را بر دوش سپاه پاسداران و بسیج گذارده بود اما در بخشی از این فیلم، صدای کسی میآمد که میگفت حمله با دستور تیمسار رجبزاده انجام شدهاست.
امروز، با گذشت حدود دو سال از این رویداد تلخ، نه تنها هنوز روشن نشده است که چه کسی دستور حمله وحشیانه به فرزندان ملت را در 25 خرداد 1388 صادر کرده است، و هیچ پیگیری و مجازاتی برای عاملان این جنایت وحشیانه انجام نگرفته است، بلکه در روزهای آغازین سال تحصیلی 1388 در حدود 100 تن از دانشجویان دانشگاه تهران به کمیته های انضباطی احضار و برای ایشان احکام سنگین انضباطی صادر گردید، دانشجویان بی گناه در دادگاه های نظامی محاکمه و به احکامی چون زندان، شلاق و جریمه نقدی محکوم شدند. این رویداد تلخ نیز همچون دیگر جنایات دو ماه های اخیر نظام جمهوری اسلامی به دست زمان سپرده شد، تا تاریخ در مورد آن قضاوت کند و از اسرار تاریک آن پرده بردارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر