کمپين بين المللی حقوق بشر:
حشمت الله طبرزدی، فعال سياسی و دبير کل جبهه دموکراتيک ايران درحالی از سوی دادگاه تجديد نظر به هفت سال حبس تعزيری محکوم شد که پيش از اين در دادگاه بدوی از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۹ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود. که در دادگاه تجديد نظر از اتهام تبليغ عليه نظام و اخلال در نظم عمومی تبرئه شد. حشمت الله طبرزدی در تاريخ ۶ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان اوين منتقل شد. او پس از انتقال به بند عمومی زندان اوين، در ارديبهشت ماه همزمان با اعتراض به اعدام پنج زندانی سياسی از جمله فرزاد کمانگر معلم کرد، به زندان رجايیشهر کرج تبعيد شد.
محمد طبرزدی در خصوص حکم قطعی هفت سال زندان پدرش گفت: « اين حکم غير منصفانه است. حتی يکسال هم برای پدرم زياد است. او در سال های قبل تر هشت سال زندان بوده است. اين بار او کاری نکرده بود. پس از عاشورای ۸۸ آمدند به خانه ی مان و او را بردند و حالا هم هفت سال زندان برايش بريد ند. اگر اينطور است که بايد همه ملت را بگيرند يکی يکی بهشان حکم بدهند.»
محمد طبرزدی در خصوص وضعيت روحی و جسمی حشمت الله طبرزدی درآخرين ملاقاتشان گفت: « راستش از وقتی پدرم به زندان رجايی شهر کرج منتقل شد من به ملاقات پدرم نرفتم، طاقات ديدنش را که هر روز لاغرتر می شود را ندارم. با اين حال در زندان رجايی شهر کرج تا دو ماه پيش خانواده ها با زندانيان خود ملاقات حضوری داشتند.يک هفته مخصوص خانم ها بود و يک هفته مخصوص مردها. زندان رجايی شهر کرج سی نفر زندانی سياسی دارد که همگی آنها در يک سالن برای ديدن خانواده هايشان جمع می شدند اما از دو ماه پيش ملاقات ها ديگر کابينی شده است و امکان تماس تلفنی هم وجود ندارد. با اين حال مادرم و برادرهايم می گويند که پدرم روحيه خوبی دارد اما ضعيف شده و بهرحال زندان است ديگر.»
فرزند حشمت الله طبرزدی درباره مشکلات پدرش در زندان گفت: « بندی که پدرم است پنجره اش شيشه ندارد و آنها در هوای سرد زمستان روز و شب در آن بند به سر می بردند که همشان هم سرما خورده بودند، موکت هم نداشته و بوف بند هم تعطيل بوده است. بالاخره پس از چند ماه با اصرار آنها پلاستيکی به پنجره می زنند و موکت می آورند و بوفه را نيز باز می کنند. و به بيماری های زندانيان رسيدگی نمی شود ، اسانلو، هم بندی پدرم است که يک روز در زندان دچار حمله قلبی می شود و پدرم به دادش می رسد، آنقدر فرياد می زند که بيايند او را به بهداری ببرند. از طرف ديگر غذای زندان سالم نيست. آنها يکسال ونيم است که ميوه نخورده اند همه اينها در وضعيت جسمی شان تاثير گذار است. هر چقدر هم آنها روحيه شان را حفظ کنند باز هم اين شرايط سخت آنها را به مرور ضعيف می کند. »
محمد طبرزدی درخصوص انتظاراتش از فعالان حقوق بشر گفت: « به نظرم همه خانواده های زندانيان می خواهند که درباره شان گفته شود.فعالان حقوق بشر حداقل کاری که می توانند در اين شرايط انجام بدهند خبر رسانی است. به نظرم با خبررسانی و فشار کشورهای ديگر دولت ايران مجبور به تغييراتی در وضعيت حاضر می شود.»
حشمت الله طبرزدی، فعال سياسی و دبير کل جبهه دموکراتيک ايران درحالی از سوی دادگاه تجديد نظر به هفت سال حبس تعزيری محکوم شد که پيش از اين در دادگاه بدوی از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۹ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود. که در دادگاه تجديد نظر از اتهام تبليغ عليه نظام و اخلال در نظم عمومی تبرئه شد. حشمت الله طبرزدی در تاريخ ۶ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان اوين منتقل شد. او پس از انتقال به بند عمومی زندان اوين، در ارديبهشت ماه همزمان با اعتراض به اعدام پنج زندانی سياسی از جمله فرزاد کمانگر معلم کرد، به زندان رجايیشهر کرج تبعيد شد.
محمد طبرزدی در خصوص حکم قطعی هفت سال زندان پدرش گفت: « اين حکم غير منصفانه است. حتی يکسال هم برای پدرم زياد است. او در سال های قبل تر هشت سال زندان بوده است. اين بار او کاری نکرده بود. پس از عاشورای ۸۸ آمدند به خانه ی مان و او را بردند و حالا هم هفت سال زندان برايش بريد ند. اگر اينطور است که بايد همه ملت را بگيرند يکی يکی بهشان حکم بدهند.»
محمد طبرزدی در خصوص وضعيت روحی و جسمی حشمت الله طبرزدی درآخرين ملاقاتشان گفت: « راستش از وقتی پدرم به زندان رجايی شهر کرج منتقل شد من به ملاقات پدرم نرفتم، طاقات ديدنش را که هر روز لاغرتر می شود را ندارم. با اين حال در زندان رجايی شهر کرج تا دو ماه پيش خانواده ها با زندانيان خود ملاقات حضوری داشتند.يک هفته مخصوص خانم ها بود و يک هفته مخصوص مردها. زندان رجايی شهر کرج سی نفر زندانی سياسی دارد که همگی آنها در يک سالن برای ديدن خانواده هايشان جمع می شدند اما از دو ماه پيش ملاقات ها ديگر کابينی شده است و امکان تماس تلفنی هم وجود ندارد. با اين حال مادرم و برادرهايم می گويند که پدرم روحيه خوبی دارد اما ضعيف شده و بهرحال زندان است ديگر.»
فرزند حشمت الله طبرزدی درباره مشکلات پدرش در زندان گفت: « بندی که پدرم است پنجره اش شيشه ندارد و آنها در هوای سرد زمستان روز و شب در آن بند به سر می بردند که همشان هم سرما خورده بودند، موکت هم نداشته و بوف بند هم تعطيل بوده است. بالاخره پس از چند ماه با اصرار آنها پلاستيکی به پنجره می زنند و موکت می آورند و بوفه را نيز باز می کنند. و به بيماری های زندانيان رسيدگی نمی شود ، اسانلو، هم بندی پدرم است که يک روز در زندان دچار حمله قلبی می شود و پدرم به دادش می رسد، آنقدر فرياد می زند که بيايند او را به بهداری ببرند. از طرف ديگر غذای زندان سالم نيست. آنها يکسال ونيم است که ميوه نخورده اند همه اينها در وضعيت جسمی شان تاثير گذار است. هر چقدر هم آنها روحيه شان را حفظ کنند باز هم اين شرايط سخت آنها را به مرور ضعيف می کند. »
محمد طبرزدی درخصوص انتظاراتش از فعالان حقوق بشر گفت: « به نظرم همه خانواده های زندانيان می خواهند که درباره شان گفته شود.فعالان حقوق بشر حداقل کاری که می توانند در اين شرايط انجام بدهند خبر رسانی است. به نظرم با خبررسانی و فشار کشورهای ديگر دولت ايران مجبور به تغييراتی در وضعيت حاضر می شود.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر